لطفا صبرکنید
بازدید
13585
آخرین بروزرسانی: 1393/09/04
کد سایت id22041 کد بایگانی 34259 نمایه تاریخ شرک و بت‌پرستی در روی زمین
طبقه بندی موضوعی تاریخ,توحید و شرک
برچسب شرک در زمین|زمان شروع|آغاز بت‌پرستی
خلاصه پرسش
از دیدگاه اسلام شرک در زمین از چه زمانی شروع شد؟
پرسش
از دیدگاه اسلام شرک در زمین کی شروع شد؟
پاسخ اجمالی
همان‌گونه که می‌دانید، شرک دارای مراتبی است، برای اطلاع بیشتر در مسئله کفر و شرک پاسخ‌های: 612 و 27147 را مطالعه کنید.
در مورد آغاز شرک در زمین نمی‌توان تاریخ دقیقی ذکر کرد، اما در این‌جا به آغاز دو مرتبه از شرک اشاره می‌شود:
الف. شرک به صورت واضح و آشکار، یعنی پرستش بُت؛ با تحقیق و جست‌جویی که در منابع تاریخی و روایی انجام گرفت، در مورد آغاز این شکل از شرک، سه گزارش یافت شد:
1. مردم زمان یارد بن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم(ع) بُت ‌ساختند و بُت‌پرست بودند.[1] و حضرت ادریس(ع) فرزند یارد است.[2]
2. آغاز این مرتبه از شرک و بت‌پرستی در زمان حضرت نوح(ع) بود که خود نوح(ع) با بُت‌پرستى مبارزه کرده و نام بعضى از بت‌هاى موجود در زمان نوح در قرآن کریم آمده و قرآن از بت‌پرستان عصر نوح چنین نقل می‏کند: «و گفتند: دست از خدایان و بت‌هاى خود برندارید (به خصوص) بت‌هاى «وَد»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را رها نکنید!».[3]
3. نمرود بن کنعان بن کوش بن حام بن نوح، اول کسی است که بعد از طوفان (نوح) جبارى کرد و تاج بر سرش نهاد، او بود که زمین بابل را به تصرف درآورد، عرب و عجم بگرفت و بت خانه بنا کرد، بت‏ پرستى می‌کرد، بت زرین و سیمین ساخت.[4]   
ب. شرک خفی؛ یعنی به نوعی کاستی در توحید خالص مانند: غفلت از شکرگزاری خداوند؛ آغاز این این نوع از شرک بر اساس برخی روایات به دست بعضی از فرزندان حضرت آدم(ع) بوده است.
مأمون خلیفه عباسی از امام رضا(ع) پرسید: معناى این آیه چیست: «امّا هنگامى که خداوند فرزند صالحى به آنها داد، براى خدا، در این نعمت که به آنها بخشیده بود، همتایانى قائل شدند، خداوند برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌‏دهند».[5]
امام(ع) فرمود: حوّاء براى آدم پانصد شکم زائید، در هر زایمان یک پسر بود و یک دختر، و آدم و حوّاء با خداوند عزّ و جلّ عهد بسته و دعا کرده و گفته بودند: «اگر ما را فرزندى نیک و شایسته دهى بى‏‌گمان از سپاس‌گزاران خواهیم بود».[6] و هنگامى که خداوند نسلى صحیح و سالم، بدون هیچ بیماری و آفتى به ایشان عطا کرد، و آنچه حضرت حقّ بدیشان داده بود دو جنس بود، یک جنس پسر و یک جنس دختر، پس آن دو جنس براى خداوند متعال شریکانى در آنچه به آنها عطا کرده بود قرار داده و او را همچون شکر پدر و مادرشان سپاس نگزاردند خداوند فرمود: «خداوند برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‏دهند».[7] مأمون گفت: گواهى مى‌‏دهم که تو به حقّ زاده رسول خدایى.[8]
 

[1]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 276،دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ ر.ک: ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 57 و 59، دار صادر، بیروت، 1385ق.
[2]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 3، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق.
[3]. نوح، 23.
[4]. ر.ک: «آغاز کننده بت پرستی در مکه»، سؤال 2446.
[5]. اعراف، 190.
[6]. همان، 189.
[7]. همان، 190.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 11، ص 78، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.