کد سایت
id24204
کد بایگانی
65219
نمایه
زندگینامه هانی بن عروه
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان,شخصیت های شیعی
خلاصه پرسش
هانی بن عروه، که بود؟
پرسش
لطفاً در مورد تاریخ زندگی هانی بن عروه، توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی
«هانی بن عروه بن الفضفاض المرادی»؛ ساکن کوفه و یکی از یاران برجسته امام علی(ع) بود.[1] او از بزرگان کوفه و رئیس عشیره خود نیز بود. مهمترین واقعه زندگی او که منجر به شهادتش شد، ورود مسلم بن عقیل، سفیر و پسر عموی امام حسین(ع) به کوفه و منزلش بود. در ذیل به بخشی از این جریان که در اکثر کتابهای تاریخی نگاشته شده خواهیم پرداخت:
مسلم بن عقیل برای گرفتن بیعت از کوفیان و دیدن اوضاع کوفه؛ زودتر از کاروان حسینی به کوفه آمد، و مدتی در منزل مختار ثقفی بود.[2] بعد از شنیدن خبر آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، از منزل مختار خارج شد و به طور مخفیانه به منزل هانی بن عروه که در آن زمان از بزرگان کوفه و عشیره خود بود، رفت. شیعیان جهت ملاقات با مسلم به منزل هانى آمد و شد داشتند.
هانى بن عروه با شریک بن اعور بصرى که از بصره با ابن زیاد آمده بود دوستى داشت. شریک در بصره داراى شرف و منزلت بود، هانى پیش او رفت و او را به خانه خود آورد و او را در همان حُجرهاى که مسلم بن عقیل را جا داده بود مسکن داد. شریک، از بزرگان شیعیان بصره بود و هانى را بر یارى مسلم تشویق مىکرد و مسلم هم از مردم کوفه که پیش او مىآمدند بیعت مىگرفت. شریک بن اعور در خانه هانى به سختى بیمار شد و چون این خبر به ابن زیاد رسید به او پیام فرستاد که فردا به دیدنش خواهد آمد.[3]
شریک به مسلم گفت هدف اصلى تو و شیعیانت نابودى این ستمگر است و خداوند این کار را براى تو فراهم ساخته است؛ زیرا او فردا براى عیادت من مىآید تو پنهان شو و چون او پیش من آرام گرفت ناگاه بیرون بیا و او را بکُش و به قصر حکومتى برو و آنرا تصرف کن و همانجا بمان، اگر خداوند به من سلامتى عنایت فرماید به بصره خواهم رفت و آنجا را براى تو مهیا میکنم و مردم آنرا به بیعت با تو در مىآورم.
عبید الله بن زیاد وارد منزل هانی شد، اما مسلم بن عقیل کاری انجام نداد تا آن که عبیدالله بن زیاد خارج شد. شریک به مسلم گفت: فقط ترس و سستى بود که تو را از انجام این کار بازداشت، مسلم گفت نه! بلکه دو چیز مانع من شد؛ نخست اینکه هانى دوست نداشت مسلم در خانه او کشته شود. دیگر، این سخن رسول خدا که فرموده است: ایمان، موجب خوددارى از کشتن با غافلگیری است و مؤمن کسى را غافلگیر نمىکند و ناگهان نمىکشد.
چند روز بعد از این اتفاق شریک از دنیا رفت و مسلم بن عقیل همچنان در منزل هانی بود. عبیدالله بن زیاد توسط جاسوسان متوجه حضور مسلم در منزل هانی شد، با فریب و نیرنگ؛ هانی را به قصر کشاند و در آنجا به خاطر حمایتش از مسلم بن عقیل گردن زده و به شهادت رساند.[4]
هانی بن عروه در زمان شهادت، بیش از نود سال عمر داشت.[5]
مسلم بن عقیل برای گرفتن بیعت از کوفیان و دیدن اوضاع کوفه؛ زودتر از کاروان حسینی به کوفه آمد، و مدتی در منزل مختار ثقفی بود.[2] بعد از شنیدن خبر آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، از منزل مختار خارج شد و به طور مخفیانه به منزل هانی بن عروه که در آن زمان از بزرگان کوفه و عشیره خود بود، رفت. شیعیان جهت ملاقات با مسلم به منزل هانى آمد و شد داشتند.
هانى بن عروه با شریک بن اعور بصرى که از بصره با ابن زیاد آمده بود دوستى داشت. شریک در بصره داراى شرف و منزلت بود، هانى پیش او رفت و او را به خانه خود آورد و او را در همان حُجرهاى که مسلم بن عقیل را جا داده بود مسکن داد. شریک، از بزرگان شیعیان بصره بود و هانى را بر یارى مسلم تشویق مىکرد و مسلم هم از مردم کوفه که پیش او مىآمدند بیعت مىگرفت. شریک بن اعور در خانه هانى به سختى بیمار شد و چون این خبر به ابن زیاد رسید به او پیام فرستاد که فردا به دیدنش خواهد آمد.[3]
شریک به مسلم گفت هدف اصلى تو و شیعیانت نابودى این ستمگر است و خداوند این کار را براى تو فراهم ساخته است؛ زیرا او فردا براى عیادت من مىآید تو پنهان شو و چون او پیش من آرام گرفت ناگاه بیرون بیا و او را بکُش و به قصر حکومتى برو و آنرا تصرف کن و همانجا بمان، اگر خداوند به من سلامتى عنایت فرماید به بصره خواهم رفت و آنجا را براى تو مهیا میکنم و مردم آنرا به بیعت با تو در مىآورم.
عبید الله بن زیاد وارد منزل هانی شد، اما مسلم بن عقیل کاری انجام نداد تا آن که عبیدالله بن زیاد خارج شد. شریک به مسلم گفت: فقط ترس و سستى بود که تو را از انجام این کار بازداشت، مسلم گفت نه! بلکه دو چیز مانع من شد؛ نخست اینکه هانى دوست نداشت مسلم در خانه او کشته شود. دیگر، این سخن رسول خدا که فرموده است: ایمان، موجب خوددارى از کشتن با غافلگیری است و مؤمن کسى را غافلگیر نمىکند و ناگهان نمىکشد.
چند روز بعد از این اتفاق شریک از دنیا رفت و مسلم بن عقیل همچنان در منزل هانی بود. عبیدالله بن زیاد توسط جاسوسان متوجه حضور مسلم در منزل هانی شد، با فریب و نیرنگ؛ هانی را به قصر کشاند و در آنجا به خاطر حمایتش از مسلم بن عقیل گردن زده و به شهادت رساند.[4]
هانی بن عروه در زمان شهادت، بیش از نود سال عمر داشت.[5]
[1]. عسقلانی، ابن حجر، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 6، ص 445، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[2]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 362، بیروت، دار التراث، 1387ق.
[3]. در برخی از منابع فقط بیماری هانی بن عروه را ذکر شده و برخی دیگر از منابع به بیماری هر دو اشاره شده است. ر. ک: ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، ص 113، قم، اسلامی، 1417ق.
[4]. دینوری، اخبار الطوال، ص 233- 238، قم، منشورات رضی، 1368ش؛ زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 8، ص 68، بیروت، دار العلم، 1989م؛ الاصابة، ج2، ص 70.
[5]. الاصابة، ج 6، ص 445.