کد سایت
tr21856
کد بایگانی
28828
نمایه
زندگینامه حضرت شعیب(ع)
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان,صفات و زندگی پیامبران,شعیب
خلاصه پرسش
تولّد و وفات حضرت شعیب (ع) کی بوده است؟
پرسش
تولّد و وفات حضرت شعیب (ع) کی بوده است؟
پاسخ اجمالی
حضرت شعیب(ع) -که اسمش ده بار در قرآن کریم ذکر شده است-،[1] یکی از پیامبران الهی برای قوم عرب بوده و به زبان عربی سخن میگفت.[2] او بعد از حضرت هود و حضرت صالح(ع) به دنیا آمده و معاصر و پدر خانم حضرت موسی(ع) بوده است.
او از نوادگان «مدین»[3] یکی از پسران حضرت اسماعیل(ع) است و قوم او هم که به سوى ایشان برانگیخته شد از فرزند زادگان مدین بودند و در سرزمین مدین زندگی میکردند.[4]
حضرت شعیب(ع) پیامبر قوم مدین بود و به دلیل اینکه دارای فصاحت و بلاغت زیادی بود و با قومش به نرمی و فصیح سخن میگفت، به «خطیب الانبیاء» معروف شد،[5] اما با اینکه بسیار کوشش نمود و به قومش پند و اندرز داد فقط گروهی به سخنانش گوش دادند و ایمان آوردند، ولی بقیه آنان به نصایح او گوش نکردند کفر ورزیدند و برخی هم شرک ورزیدند و درخت «ایکه» را عبادت میکردند که به «اصحاب ایکه» معروف شدند، در نتیجه خداوند با گرمای شدید و ارسال زلزله آنان را عذاب نموده و هلاک کرد. و شعیب و پیروانش از این عذاب نجات یافتند.[6]
در چگونگی وفات و محل دفن حضرت شعیب بین تاریخ نویسان اختلاف نظر وجود دارد:
1. وقتی حضرت موسی(ع) با دختر شعیب نبیّ(ع) ازدواج کرد حضرت شعیب از مدین خارج شده و به مکه رفته و در همانجا در سن 140 سالگی وفات یافتند و در مسجد الحرام اطراف حجر الأسود دفن شدهاند.[7]
2. حضرت شعیب(ع) در سرزمین حطّین یکی از روستاهای شام بین طبریه و عکا واقع در فلسطین دفن شده است که قبر دخترش صفورا نیز در همانجاست.[8]
3. حضرت شعیب به دست پادشاه ستمگری به نام «میشا ابن حزقیل» کشته شده است.[9]
برای آگاهی بیشتر از سرگذشت حضرت شعیب(ع)، قوم او و چگونگی نزول عذاب به آیات 85 تا 93 سوره اعراف و آیات 84 تا 95 سوره هود و آیات 78 تا 79 سوره حجر و آیات 176 - 191 سوره شعراء و به کتابهای تفسیری مراجعه شود.
او از نوادگان «مدین»[3] یکی از پسران حضرت اسماعیل(ع) است و قوم او هم که به سوى ایشان برانگیخته شد از فرزند زادگان مدین بودند و در سرزمین مدین زندگی میکردند.[4]
حضرت شعیب(ع) پیامبر قوم مدین بود و به دلیل اینکه دارای فصاحت و بلاغت زیادی بود و با قومش به نرمی و فصیح سخن میگفت، به «خطیب الانبیاء» معروف شد،[5] اما با اینکه بسیار کوشش نمود و به قومش پند و اندرز داد فقط گروهی به سخنانش گوش دادند و ایمان آوردند، ولی بقیه آنان به نصایح او گوش نکردند کفر ورزیدند و برخی هم شرک ورزیدند و درخت «ایکه» را عبادت میکردند که به «اصحاب ایکه» معروف شدند، در نتیجه خداوند با گرمای شدید و ارسال زلزله آنان را عذاب نموده و هلاک کرد. و شعیب و پیروانش از این عذاب نجات یافتند.[6]
در چگونگی وفات و محل دفن حضرت شعیب بین تاریخ نویسان اختلاف نظر وجود دارد:
1. وقتی حضرت موسی(ع) با دختر شعیب نبیّ(ع) ازدواج کرد حضرت شعیب از مدین خارج شده و به مکه رفته و در همانجا در سن 140 سالگی وفات یافتند و در مسجد الحرام اطراف حجر الأسود دفن شدهاند.[7]
2. حضرت شعیب(ع) در سرزمین حطّین یکی از روستاهای شام بین طبریه و عکا واقع در فلسطین دفن شده است که قبر دخترش صفورا نیز در همانجاست.[8]
3. حضرت شعیب به دست پادشاه ستمگری به نام «میشا ابن حزقیل» کشته شده است.[9]
برای آگاهی بیشتر از سرگذشت حضرت شعیب(ع)، قوم او و چگونگی نزول عذاب به آیات 85 تا 93 سوره اعراف و آیات 84 تا 95 سوره هود و آیات 78 تا 79 سوره حجر و آیات 176 - 191 سوره شعراء و به کتابهای تفسیری مراجعه شود.
[1]. اعراف، 85، 88، 90 و 92؛ هود، 84، 87، 91 و 94؛ شعراء، 177؛ عنکبوت، 36.
[2]. زرکلى، خیر الدین، الأعلام، ج 3، ص 165، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م.
[3]. مدین، سرزمینى در مرز حجاز است و چون در ابتداء، یکی از فرزندان حضرت اسماعیل(ع) به نام «مدین» برای زندگی به آنجا رفت، آن سرزمین نیز به نام او «مدین» نامیده شد؛ ر.ک: دینورى، احمد بن داود، الأخبار الطوال، محقق: عامر، عبد المنعم، مراجعه جمال الدین شیال، ص 9، منشورات الرضى، قم، 1368ش؛ مقدسى، محمد بن أحمد، أحسن التقاسیم فى معرفة الأقالیم، ص 178 - 179، مکتبة مدبولى، چاپ سوم، 1411ق.
[4]. الأخبار الطوال، ص 9.
[5]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 185، دار الفکر، بیروت، 1407ق.
[6]. الأعلام، ج 3، ص 166؛ البدایة و النهایة، ج 1، ص 184 – 185.
[7]. ابن جوزى، عبد الرحمن بن على، المنتظم، محقق: عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفى عبد القادر، ج 1، ص 326، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[8]. الأعلام، ج 3، ص 165 – 166؛ المنتظم، ج 16، ص 209.
[9]. مسعودی، على بن الحسین، مروج الذهب، محقق، اسعد داغر، ج 1، ص 73، دار الهجرة، قم، چاپ دوم، 1409ق.