کد سایت
fa43713
کد بایگانی
53471
نمایه
اسلام و الگوی مصرف
طبقه بندی موضوعی
اسراف و تبذیر,میانه روی و اعتدال,بیشتر بدانیم,دستور العمل ها
خلاصه پرسش
اسلام برای مصرف چه الگویی را ارائه میدهد؟
پرسش
الگوی مصرف در اسلام و قرآن را بیان فرمایید؟
پاسخ اجمالی
از مجموع تعالیم و آموزههای دین اسلام در مسئله الگوی مصرف فهمیده میشود که الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر اصولی برنامه ریزی شده است. برخی از این اصول عبارتاند از:
1. پرهیز از اسراف، تبذیر و تجملگرایی: دین اسلام مسلمانان را از اسراف، تبذیر و تجملگرایی در مصرف بر حذر داشته، و در قرآن کریم آیات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبههای مختلف این کار مذموم را بررسی کرده است. آیاتی که اعلام میدارد خداوند اسراف و مسرفان را دوست ندارد.
2. استفاده از نعمتها الهی در حد اعتدال و میانهروی و دوری از خِسّت: میانهروی در استفاده از نعمتهای الهی و امکانات رفاهی، کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. و آنرا الگوی مصرف و عامل پایداری خانواده و جامعه معرفی میکند.
3. پرهیز از ظلم و فساد: طبع بشر به گونهای است که با وفور نعمت در نزد وی، حالت طغیان و سرکشى در او رشد مىکند و به تجاوز کردن نسبت به حقوق دیگران یا زیادهروى در مصرف کردن مواد مىپردازد؛ از همین رو است که خداوند به بنی اسرائیل هشدار داد و فرمود: از روزیهاى الهى بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید.
1. پرهیز از اسراف، تبذیر و تجملگرایی: دین اسلام مسلمانان را از اسراف، تبذیر و تجملگرایی در مصرف بر حذر داشته، و در قرآن کریم آیات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبههای مختلف این کار مذموم را بررسی کرده است. آیاتی که اعلام میدارد خداوند اسراف و مسرفان را دوست ندارد.
2. استفاده از نعمتها الهی در حد اعتدال و میانهروی و دوری از خِسّت: میانهروی در استفاده از نعمتهای الهی و امکانات رفاهی، کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. و آنرا الگوی مصرف و عامل پایداری خانواده و جامعه معرفی میکند.
3. پرهیز از ظلم و فساد: طبع بشر به گونهای است که با وفور نعمت در نزد وی، حالت طغیان و سرکشى در او رشد مىکند و به تجاوز کردن نسبت به حقوق دیگران یا زیادهروى در مصرف کردن مواد مىپردازد؛ از همین رو است که خداوند به بنی اسرائیل هشدار داد و فرمود: از روزیهاى الهى بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید.
پاسخ تفصیلی
قرآن کریم در ارتباط با استفاده از نعمتهای الهی میفرماید: «هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُور»؛[1] او(پروردگار) کسى است که زمین را براى شما رام کرد، بر شانههاى آن راه بروید و از روزیهاى خداوند بخورید و بازگشت همه به سوى او است.
آنچه ابتدا از این آیه استفاده میشود؛ این است که خداوند نعمتهای این جهانی را برای استفاده بشر خلق نموده و انسان در بهرهگیری از آنها منعی ندارد؛ یعنی در مصرف از رزق و روزی محدودیتی ندارد. اما با توجه به آیات دیگر و روایاتی که در این زمینه در متون دینی وجود دارد، میتوان دریافت که در بخش چگونگی و حدود مصرف از نعمتهای الهی؛ مانند «کسب و درآمد»، معیارها و ضوابطی وجود دارد. و در روز قیامت به عنوان نعمتهایی که به انسان داده شد، مورد سئوال قرار خواهد گرفت: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ».[2] انسان باید در آنروز در محضر الهی پاسخگو باشد که این نعمتهای خدادادی را در چه راهی مصرف کرده و از آنها برای اطاعت الهی یا معصیتش کمک گرفته، یا نعمتها را ضایع ساخته و هرگز حق آنرا ادا ننموده است.
امام صادق از رسول خدا(ص) نقل میکند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ أَکَلَ مَا یَشْتَهِی وَ لَبِسَ مَا یَشْتَهِی لَمْ یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیْهِ حَتَّى یَنْزِعَ أَوْ یَتْرُکَ»؛[3] هر کس هر گونه خوراکى که دلش مىخواهد بخورد، و هر گونه جامهاى که دلش مىخواهد بپوشد، و هر گونه مرکبى که دلش مىخواهد سوار شود، خداوند به او نگاه نخواهد کرد، مگر آنگاه که روش خود را تغییر دهد و از آن دست بردارد.
بنابر این، اگرچه خداوند نعمتهای دنیا را برای انسان خلق نموده، اما برای استفاده انسان نیز اصول و چهارچوبی را معین کرده است. برخی از این اصول عبارتاند از:
1. دوری از اسراف: «کُلُوا واشْرَبُوا ولا تُسْرِفُوا إنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»؛[4] و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.
«... کُلُوا مِنْ ثَمَرِه إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ »[5] از میوه آن، به هنگامى که به ثمر مىنشیند، بخورید! و حقّ آنرا به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!
انسان نباید همواره در پى خواستهها و شهوات خود و دل خود باشد، و خدا و خلق خدا را فراموش کند، بلکه لازم است که انسان متعهّد، در خوردن و پوشیدن و مرکب سوارى و لوازم زندگى خویش حدودى را مراعات کند که اوضاع و احوال موجود و امکانات دیگران مقتضى آن است؛ و حالت انسان متواضع متعهّد چنین اقتضایى دارد که از آنچه به بىمبالاتى و جاهطلبى و اسراف و اتراف و شکمبارگى و تجمّلزدگى مىانجامد خوددارى ورزد، و خود را به حدودى محدود سازد.
قرآن در آیات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبههای مختلف این کار مذموم را بررسی کرده است. آیاتی که اعلام میدارد خداوند اسراف و مسرفان را دوست ندارد، بیانگر این حقیقت است که اسراف موجب میشود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضایل اخلاقی و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهی برسد.
البته اسراف نکردن تنها در خوردن و آشامیدن نیست، بلکه موارد آن بسیار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نکردن و اعتدال و میانهروی در تمام امور زندگی، امری لازم و ضروری است.
دوری از اسراف و رعایت اعتدال و میانهروی حتی شامل کارهای خیر نیز میشود. قرآن با صراحت تمام به پیامبر(ص) دستور میدهد: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا»؛[6] هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرومانى.
این آیه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آنرا باعث حسرت و گرفتاری بخشنده میداند. و در آیه دیگر پس از بیان نشانههای بندگان صالح و شایسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش میفرماید: «وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما»؛[7] و کسانى که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مىنمایند و نه سختگیرى، بلکه در میان ایندو، حدّ اعتدالى دارند.
در این آیه نیز زیاده روی در احسان را روشی ناپسند بر شمرده است.
۲. میانهروی در مصرف: میانهروی در مصرف و کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. و آنرا را الگوی مصرف و عامل پایداری خانواده و جامعه معرفی میکند: «وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما».
امام علی(ع) در این باره میفرماید: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً أَلْهَمَهُ الِاقْتِصَادَ وَ حُسْنَ التَّدْبِیرِ وَ جَنَّبَهُ سُوءَ التَّدْبِیرِ وَ الْإِسْرَاف»؛[8] هر گاه خداوند، خیر بندهای را بخواهد میانهروی و حسن تدبیر را به او الهام میکند و وی را از سوء تدبیر و اسراف باز میدارد.
آنحضرت همچنین میفرماید: «وَ عَلَیْکُمْ بِالْقَصْدِ فِی الْغِنَى وَ الْفَقْر»؛[9] بر شما باد به میانهروى در حال توانگرى و فقر.
«وَ عَلَیْکَ بِالاقْتِصَارِ وَ إِیَّاکَ وَ الْإِسْرَافَ فَإِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّیْطَنَة»؛[10] امام عسکرى(ع) میفرماید: بر تو باد به میانهروى، و دورى از اسراف که کارى شیطانى است.
«قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع) یَا عِیسَى الْمَالُ مَالُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُ وَدَائِعَ عِنْدَ خَلْقِهِ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ یَأْکُلُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَشْرَبُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَلْبَسُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَنْکِحُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَرْکَبُوا مِنْهُ قَصْدا»؛[11] امام صادق(ع) خطاب به یکى از اصحاب خویش فرمود: اى عیسى! مال مال خدا است که آنرا به امانت به بندگان خود سپرده و فرمان داده است تا با اقتصاد و میانهروى از آن بخورند، با میانهروى از آن بیاشامند، با میانهروى از آن بپوشند، با میانهروى از آن زناشویى کنند، و با میانهروى از مرکب بهرهمند شوند.
دین اسلام، دین اعتدال، میانهروی و دوری از افراط و تفریط است. اسلام سعی میکند با برنامههای متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
دین اسلام، همانگونه که اسراف و تجملگرایی را نمیپذیرد، در نقطه مقابل آن، سختگیری در مخارج زندگی را نیز قبیح و ناپسند میشمارد و اجازه نمیدهد که افراد حریص و مالاندوز و تنگنظر، به بهانه پرهیز از اسراف در دامن خساست و سختگیری در مصرف بیفتند؛ چراکه محروم کردن خود از زیباییهای پاک و حلال؛ مانند لباس زیبا و مناسب و زیباییهای طبیعت و... پسندیده نیست؛ زیرا انسان زیبایی پسند است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا...»؛[12] بگو چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟! بگو اینها در زندگى دنیا، براى کسانى است که ایمان آوردهاند.
«کان الحسن بن علی (ع) إذا قام إلى الصلاة لبس أجود ثیابه، فقیل له: یا ابن رسول الله لم تلبس أجود ثیابک فقال: إن الله تعالى جمیل یحب الجمال فأتجمل لربی، و هو یقول: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» فأحب أن ألبس أجود ثیابی»؛[13] امام مجتبی(ع) هنگامی که به نماز برمیخاست، بهترین لباس خود را میپوشید. پرسیدند: چرا بهترین لباس خود را میپوشید؟ فرمودند: خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد؛ از اینرو من لباس زیبا را برای راز و نیاز با پروردگارم میپوشم، همو که دستور داده زینت خود را به هنگام بیرون رفتن به مساجد برگیرید.
3. پرهیز از فساد: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدین»؛[14] از روزیهاى الهى بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید!
طبع بشر به گونهای است که با وفور نعمت در نزد وی حالت طغیان و سرکشى در او رشد مىکند و به تجاوز کردن نسبت به حقوق دیگران یا زیادهروى در مصرف کردن مواد مىپردازد؛ از همین رو است که خدا به بنی اسرائیل هشدار داد و فرمود: در زمین فساد برپا مکنید.
نتیجه: از مجموع تعالیم و آموزههای دین اسلام در خصوص الگوی مصرف فهمیده میشود که الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر سه اصل اساسی است:
۱. پرهیز از اسراف و تبذیر، 2. استفاده از نعمتهای الهی در حد اعتدال و میانهروی و دوری از خست، 3. پرهیز از ظلم و فساد.
آنچه ابتدا از این آیه استفاده میشود؛ این است که خداوند نعمتهای این جهانی را برای استفاده بشر خلق نموده و انسان در بهرهگیری از آنها منعی ندارد؛ یعنی در مصرف از رزق و روزی محدودیتی ندارد. اما با توجه به آیات دیگر و روایاتی که در این زمینه در متون دینی وجود دارد، میتوان دریافت که در بخش چگونگی و حدود مصرف از نعمتهای الهی؛ مانند «کسب و درآمد»، معیارها و ضوابطی وجود دارد. و در روز قیامت به عنوان نعمتهایی که به انسان داده شد، مورد سئوال قرار خواهد گرفت: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ».[2] انسان باید در آنروز در محضر الهی پاسخگو باشد که این نعمتهای خدادادی را در چه راهی مصرف کرده و از آنها برای اطاعت الهی یا معصیتش کمک گرفته، یا نعمتها را ضایع ساخته و هرگز حق آنرا ادا ننموده است.
امام صادق از رسول خدا(ص) نقل میکند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ أَکَلَ مَا یَشْتَهِی وَ لَبِسَ مَا یَشْتَهِی لَمْ یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیْهِ حَتَّى یَنْزِعَ أَوْ یَتْرُکَ»؛[3] هر کس هر گونه خوراکى که دلش مىخواهد بخورد، و هر گونه جامهاى که دلش مىخواهد بپوشد، و هر گونه مرکبى که دلش مىخواهد سوار شود، خداوند به او نگاه نخواهد کرد، مگر آنگاه که روش خود را تغییر دهد و از آن دست بردارد.
بنابر این، اگرچه خداوند نعمتهای دنیا را برای انسان خلق نموده، اما برای استفاده انسان نیز اصول و چهارچوبی را معین کرده است. برخی از این اصول عبارتاند از:
1. دوری از اسراف: «کُلُوا واشْرَبُوا ولا تُسْرِفُوا إنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»؛[4] و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.
«... کُلُوا مِنْ ثَمَرِه إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ »[5] از میوه آن، به هنگامى که به ثمر مىنشیند، بخورید! و حقّ آنرا به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!
انسان نباید همواره در پى خواستهها و شهوات خود و دل خود باشد، و خدا و خلق خدا را فراموش کند، بلکه لازم است که انسان متعهّد، در خوردن و پوشیدن و مرکب سوارى و لوازم زندگى خویش حدودى را مراعات کند که اوضاع و احوال موجود و امکانات دیگران مقتضى آن است؛ و حالت انسان متواضع متعهّد چنین اقتضایى دارد که از آنچه به بىمبالاتى و جاهطلبى و اسراف و اتراف و شکمبارگى و تجمّلزدگى مىانجامد خوددارى ورزد، و خود را به حدودى محدود سازد.
قرآن در آیات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبههای مختلف این کار مذموم را بررسی کرده است. آیاتی که اعلام میدارد خداوند اسراف و مسرفان را دوست ندارد، بیانگر این حقیقت است که اسراف موجب میشود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضایل اخلاقی و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهی برسد.
البته اسراف نکردن تنها در خوردن و آشامیدن نیست، بلکه موارد آن بسیار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نکردن و اعتدال و میانهروی در تمام امور زندگی، امری لازم و ضروری است.
دوری از اسراف و رعایت اعتدال و میانهروی حتی شامل کارهای خیر نیز میشود. قرآن با صراحت تمام به پیامبر(ص) دستور میدهد: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا»؛[6] هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرومانى.
این آیه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آنرا باعث حسرت و گرفتاری بخشنده میداند. و در آیه دیگر پس از بیان نشانههای بندگان صالح و شایسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش میفرماید: «وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما»؛[7] و کسانى که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مىنمایند و نه سختگیرى، بلکه در میان ایندو، حدّ اعتدالى دارند.
در این آیه نیز زیاده روی در احسان را روشی ناپسند بر شمرده است.
۲. میانهروی در مصرف: میانهروی در مصرف و کنترل درآمد و هزینه، خود نعمتی از نعمتهای بزرگ خداوند است که به فضل خویش بر بندگان محبوب خود الهام میکند. و آنرا را الگوی مصرف و عامل پایداری خانواده و جامعه معرفی میکند: «وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما».
امام علی(ع) در این باره میفرماید: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً أَلْهَمَهُ الِاقْتِصَادَ وَ حُسْنَ التَّدْبِیرِ وَ جَنَّبَهُ سُوءَ التَّدْبِیرِ وَ الْإِسْرَاف»؛[8] هر گاه خداوند، خیر بندهای را بخواهد میانهروی و حسن تدبیر را به او الهام میکند و وی را از سوء تدبیر و اسراف باز میدارد.
آنحضرت همچنین میفرماید: «وَ عَلَیْکُمْ بِالْقَصْدِ فِی الْغِنَى وَ الْفَقْر»؛[9] بر شما باد به میانهروى در حال توانگرى و فقر.
«وَ عَلَیْکَ بِالاقْتِصَارِ وَ إِیَّاکَ وَ الْإِسْرَافَ فَإِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّیْطَنَة»؛[10] امام عسکرى(ع) میفرماید: بر تو باد به میانهروى، و دورى از اسراف که کارى شیطانى است.
«قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع) یَا عِیسَى الْمَالُ مَالُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُ وَدَائِعَ عِنْدَ خَلْقِهِ وَ أَمَرَهُمْ أَنْ یَأْکُلُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَشْرَبُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَلْبَسُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَنْکِحُوا مِنْهُ قَصْداً وَ یَرْکَبُوا مِنْهُ قَصْدا»؛[11] امام صادق(ع) خطاب به یکى از اصحاب خویش فرمود: اى عیسى! مال مال خدا است که آنرا به امانت به بندگان خود سپرده و فرمان داده است تا با اقتصاد و میانهروى از آن بخورند، با میانهروى از آن بیاشامند، با میانهروى از آن بپوشند، با میانهروى از آن زناشویى کنند، و با میانهروى از مرکب بهرهمند شوند.
دین اسلام، دین اعتدال، میانهروی و دوری از افراط و تفریط است. اسلام سعی میکند با برنامههای متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
دین اسلام، همانگونه که اسراف و تجملگرایی را نمیپذیرد، در نقطه مقابل آن، سختگیری در مخارج زندگی را نیز قبیح و ناپسند میشمارد و اجازه نمیدهد که افراد حریص و مالاندوز و تنگنظر، به بهانه پرهیز از اسراف در دامن خساست و سختگیری در مصرف بیفتند؛ چراکه محروم کردن خود از زیباییهای پاک و حلال؛ مانند لباس زیبا و مناسب و زیباییهای طبیعت و... پسندیده نیست؛ زیرا انسان زیبایی پسند است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا...»؛[12] بگو چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟! بگو اینها در زندگى دنیا، براى کسانى است که ایمان آوردهاند.
«کان الحسن بن علی (ع) إذا قام إلى الصلاة لبس أجود ثیابه، فقیل له: یا ابن رسول الله لم تلبس أجود ثیابک فقال: إن الله تعالى جمیل یحب الجمال فأتجمل لربی، و هو یقول: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» فأحب أن ألبس أجود ثیابی»؛[13] امام مجتبی(ع) هنگامی که به نماز برمیخاست، بهترین لباس خود را میپوشید. پرسیدند: چرا بهترین لباس خود را میپوشید؟ فرمودند: خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد؛ از اینرو من لباس زیبا را برای راز و نیاز با پروردگارم میپوشم، همو که دستور داده زینت خود را به هنگام بیرون رفتن به مساجد برگیرید.
3. پرهیز از فساد: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدین»؛[14] از روزیهاى الهى بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید!
طبع بشر به گونهای است که با وفور نعمت در نزد وی حالت طغیان و سرکشى در او رشد مىکند و به تجاوز کردن نسبت به حقوق دیگران یا زیادهروى در مصرف کردن مواد مىپردازد؛ از همین رو است که خدا به بنی اسرائیل هشدار داد و فرمود: در زمین فساد برپا مکنید.
نتیجه: از مجموع تعالیم و آموزههای دین اسلام در خصوص الگوی مصرف فهمیده میشود که الگوی مصرف در اسلام مبتنی بر سه اصل اساسی است:
۱. پرهیز از اسراف و تبذیر، 2. استفاده از نعمتهای الهی در حد اعتدال و میانهروی و دوری از خست، 3. پرهیز از ظلم و فساد.
[1]. ملک، 15.
[2]. تکاثر، 8.
[3]. ابن همام اسکافى، محمد بن همام بن سهیل التمحیص، ص 34، قم، مدرسة الإمام المهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف، چاپ اول، 1404 ق.
[4]. اعراف، 31.
[5]. انعام، 141.
[6]. اسراء، 29.
[7]. فرقان، 67.
[8]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، رجائى، سید مهدى، ص 291، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410 ق.
[9]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، النص، ص، 513، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. اربلى، على بن عیسى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، ج 2، ص 424، تبریز، بنى هاشمى، چاپ اول، 1381 ق.
[11]. دیلمى، حسن بن محمدأعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 269، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1408 ق.
[12]. اعراف، 32.
[13]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 14، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[14]. بقره، 60.