جستجوی پیشرفته
بازدید
61523
آخرین بروزرسانی: 1393/07/22
خلاصه پرسش
نام احمد در کجای انجیل آمده است؟
پرسش
می خواستم بدانم احمد در کجای انجیل آمده است؟ چون از یکی از دوستانم که مسیحی است پرسیدم، گفت که اصلا به آمدن حضرت محمد (ص) در انجیل حتی به نام احمد اشاره ای نشده است.
پاسخ اجمالی

حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط» داد. این واژه یونانی و در اصل «پرکلیتوس»(به فتح پ و ر) است چون معرب شد «فارقلیط» شد. پرکلیتوس کسی است که نام او بر سر زبان ها باشد و همه کس او را ستایش کنند، و معنای «احمد» همین است. حتی معنای تفضیلی که در «احمد» است (یعنی ستوده تر) و در «محمد» نیست، از کلمه «پرکلیتوس» یونانی نیز فهمیده می شود. نصاری امروز به جای این کلمه در ترجمه های انجیل «تسلی دهنده» می آورند و خوانندگان هر جا این کلمه را دیدند بدانند در اصلِ انجیل به جای آن کلمه «فارقلیط» است و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوس» است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ و به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد».

 

دلایل صریح و روشنی بر آمدن پیامبر اسلام (ص) بعد از حضرت مسیح در انجیل وجود دارد که در پاسخ تفصیلی به آنها اشاره شده است.

پاسخ تفصیلی

حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط» داد. این واژه یونانی و در اصل «پرکلیتوس» است (به کسر پ و ر) چون معرب شد «فارقلیط» شد. پرکلیتوس کسی است که نام او بر سر زبان ها باشد و همه کس او را ستایش کنند، و معنای «احمد» همین است. حتی معنای تفضیلی که در «احمد» (یعنی ستوده تر) است و در «محمد» نیست، از کلمه «پرکلیتوس» یونانی نیز فهمیده می شود. مسیحیان امروز به جای این کلمه در ترجمه های انجیل «تسلی دهنده» می آورند و خوانندگان هر جا این کلمه را دیدند بدانند در اصل انجیل به جای آن کلمه «فارقلیط» است و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوس» (به فتح پ و ر) است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ و به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد».[1]

 

چون پیغمبر اسلام یا حقیقة پیغمبر بود، یا نعوذبالله به دروغ ادعا می کرد اگر حقیقة پیغمبر بود؛ پس این کلام قرآن دلیل بر صحت «پرکلیتوس» به کسر است و اگر نعوذبالله به دروغ ادعا می کرد باز قول او صحیح است؛ چون معقول نیست نبی اکرم (ص) با دعوای نبوت بدون اطمینان به صحت دعوای خود تمسک به کتابی کند که در دست نصاری بود و چون خودش خبر از انجیل و لغت یونانی نداشت و این کلمه را یکی از علمای نصاری که یونانی می دانست به او گفته بود و آن عالم نصرانی که این خبر را به آن حضرت داد، از لغت یونانی کاملاً آگاه بود و می توانست خط یونانی را بخواند، و معنای «احمد» را بداند معنای تسلی دهنده را به طریق اولی خواهد دانست. و در کتاب انجیل پرکلیتوس (به کسر ی و ر) دیده بود و عالمانه از تسلی دهنده اعراض و آن را به «احمد» ترجمه کرد.

 

پس در نسخ انجیل آن زمان «پرکلیتوس» (به کسر پ و ر) به معنای احمد نوشته بود نه «پرکلیتوس» (به فتح آن دو حرف) به معنای تسلی دهنده، و کاتبان نسخه ها آن را به تصحیف نوشتند.

 

نصارا معتقدند فارقلیط روح القدس است و مسیح (ع) وعده داد او بر حواریین نازل شود، ولی ما دلایل فراوان داریم بر این که مراد از فارقلیط مردی معین است که پس از مسیح آید، نه روح القدس:

 

1. این که مترجمین قدیم (فارقلیط) را علم خاص انسانی دانستند، لذا عین لفظ آن را در ترجمه آوردند، و اگر تسلی دهنده فهمیده بودند ترجمه آن را می آوردند.

 

2. تواریخ مختلفه که هر یک مؤید دیگری است دلالت دارد بر این که مسیحیان پیش از اسلام آن را منطبق با مردی معین می کردند؛ مثلاً یکی از پرهیزکاران و پارسایان نصاری در قرن دوم میلادی نامش منتنس بود در آسیای صغیر دعوی کرد من فارقلیطم و جماعتی بدو گرویدند.

 

3. در فصل 14 آیه 16 گوید: من از پدر می خواهم که به شما فارقلیط دیگر فرستند».

 

مفاد کلام این است که من خودم فارقلیطم و پس از من فارقلیط دیگر می آید، اگر فارقلیط به معنای احمد باشد یعنی ستوده و آن که نامش بر زبان ها است و همه کس او را به نیکی یاد کنند، این عبارت را می شود چنین معنا کرد: یعنی من خود مردی خوش نامم و از پدر می خواهم مردی نیکنام دیگر برای شما بفرستد.

 

اما اگر فارقلیط به معنای تسلی دهنده باشد نمی توان گفت عیسی خود تسلی دهنده بود و محمد (ص) یا روح القدس تسلی دهنده دیگر است؛ چون حواریین از صعود حضرت مسیح (ع) اندوهناک بودند، و حضرت مسیح پس از صعود خودش نبود تا سبب تسلی آنها گردد و روح القدس تسلی دهنده دیگر باشد.

 

4. در آیه 26 گوید: «او هر چیز را به شما خواهد آموخت آنچه من برای شما گفتم به یاد شما خواهد آورد».

 

این عبارت دلالت دارد که خطاب حضرت عیسی (ع) با همه امت است تا آخر دنیا؛ و می فرماید شما امت من سخنان مرا فراموش می کنید و فارقلیط به یاد شما می آورد؛ چون آنها کلام آن حضرت را فراموش نکرده بودند، اما چون مدت ها گذشت و عقاید بت پرستان با کلام حضرت مسیح (ع) آمیخته شد و سخنان آن حضرت را فراموش کردند، او را خدا و پسر خدا گفتند و به تثلیث قائل گشتند، خداوند فارقلیط یعنی محمد بن عبدالله (ص) را فرستاد تا کلام مسیح (ع) را به یاد آنها آورد که او بنده خدا بود.

 

5. در آیه 30 گوید: «الان پیش از آن که واقع شود برای شما گفتم تا وقتی واقع شود ایمان آرید».

 

هنگامی که روح القدس بر دل کسی نازل شود خصوصاً حواریین شک نمی کنند و گرنه باید انبیا هم پس از نزول وحی در صحت آن شک کنند و حال این که چنین نیست، پس حواریین محتاج نبودند که حضرت عیسی خبر از روح القدس بدهد، تا وقت نزول او باور کنند، و مقصود از فارقلیط پیغمبری است که مردم در صدق او شک می کنند و حضرت عیسی (ع) از پیش خبر داد تا شک نکنند.

 

6-7. در باب 15 آیه 26 گوید: «او درباره من شهادت می دهد و شما نیز شهادت می دهید برای آن که از نخست با من بودید».

 

از این کلام صریحاً استفاده می شود که منکران حضرت عیسی او را رنجاندند لذا می فرماید: فارقلیط می آید و شهادت به حقانیت من می دهد و شما هم که معجزات مرا دیدید شهادت می دهید و این دو شهادت یکدیگر را تأیید می کنند و حجت بر منکران تمام می شود. و اینها با نزول روح القدس بر حواریین هیچ مناسبت ندارد؛ زیرا که شهادت روح القدس به حقانیت حضرت مسیح (ع) برای حواریین که خودشان از نخست با او بودند و معجزات او را دیدند چه احتیاج بود و چه ضرورت داشت؟ و این که می فرماید: «او شهادت می دهد و شما هم شهادت می دهید»؛ - یعنی یکدیگر را تأیید می کنید- در مقابل منکران است و الا شهادت روح القدس را غیر حواریین نمی شنوند و هیچ یک تأیید دیگری را نمی کند.

 

8. در باب (16: 7) گوید: «اگر من نروم فارقلیط نمی آید».

 

این عبارت بر روح القدس که بر حواریین فرود آمد منطبق نمی شود؛ چون در عهد حضرت عیسی هم روح القدس بر آنها نازل شده بود، به نص انجیل آن گاه که حضرت مسیح آنها را به شهرهای اسرائیل فرستاد.

 

9. در آیه 8 گوید: «او وقتی بیاید عالم را بر گناه و صدق و عدل ملزم خواهد ساخت».

 

این بر پیغمبر ما (ص) صدق می کند؛ چون او با جهانیان سر و کار داشت، اما روح القدس در باطن بود و بر دل حواریین نازل شد و با جهانیان سر و کار نداشت.

 

10. در آیه 13 گوید: «او از پیش خود سخن نمی گوید، بلکه هر چه بشنود همان را می گوید و از آینده خبر می دهد». این فقره هم منطبق با انسانی است و روح القدس به عقیده عیسویان با خدا یکی است و این کلام که «هر چه بشنود همان را می گوید» معنا ندارد.

 

همچنین در آیه 14 و 15 گوید: «او مرا بزرگ می کند برای آن که از چیزهایی که مال من است می گیرد و به شما خبر می دهد، و هر چه از آن پدر است از آن من است، از این جهت گفتم از چیزهایی که از آن من است می گیرد و به شما خبر می دهد». مواردی که بیان شد هیچ یک بر روح القدس منطبق نمی شود.

 

در عبارات انجیل شبهاتی وارد کرده اند که از این قرار است:

 

شبهه اول: اشکال اول این است که در تفسیر «فارقلیط» روح راستی سه جا و روح پاک یک جا آمده است و آن با مدعای مسلمانان منطبق نمی شود، پس مراد روح القدس است.

 

در جواب می گوییم: در اصطلاح یوحنا بسیار کلمه روح آمده است و از آن پیغمبر اراده شده است، پس روح راستی یعنی پیغمبر حق، و روح پاک یعنی پیغمبر پاک، نه اقنوم سوم که عیسویان اختراع کرده اند؛ چنان که در رساله یوحنا (4: 1-6) گوید:

 

«ای دوستان هر روحی را (یعنی هر پیغمبری را) تصدیق نکنید، بلکه روح ها را آزمایش کنید که آیا از جانب خدا هستند، برای آن که پیغمبران دروغ گو بسیارند و به جهان بیرون آمده اند. روح خدا را (یعنی پیغمبر مبعوث از جانب خدا را) به این بشناسید، هر روحی که به عیسای مسیح اعتراف کند که در جسم آمد او از طرف خدا است... ما از خداییم پس هر کس خدا را شناسد به سخن ما گوش دهد. از این جا می شناسیم روح راستی و روح گمراهی را (یعنی پیغمبر حق و باطل را).

 

همچنان که این جا روح راستی به معنای پیغمبر بر حق است در تفسیر فارقلیط نیز به همین معنا است، و در آن جا گفتیم که کلمه روح القدس را برای تغلیط در ترجمه آورده اند و باید بگویند روح مقدس یعنی پیغمبر پاک.

 

شبهه دوم:  آن فقره که گوید: «جهان طاقت او را ندارد برای آن که او را نمی بیند و نمی شناسد و شما می شناسید برای آن که نزد شما مقیم است و در شما ثابت است». می گویند این عبارت با پیغمبر اسلام منطبق نمی شود؛ زیرا که حواریین در عهد پیغمبر اسلام نبودند و او را ندیدند.

 

در جواب می گوییم: خطاب انبیا به جمیع امت است، نه به همان عده خاص که حاضر بودند، چنان که حضرت موسی (ع) به جماعت حاضر خبر داد پیغمبری از میان برادران شما مبعوث می شود؛ و زمان بعثت آن پیغمبر که موسی (ع) وعده داد آن مردم نبودند، هنگام آمدن فارقلیط هم حواریین نبودند.

 

شبهه سوم:  اشکال دیگر این است که مسیح فرمود: «جهان او را نمی بیند و نمی شناسد» و او روح القدس است که دیده نمی شود و پیغمبر اسلام را همه می دیدند!

 

در جواب می گوییم: مقصود دیدن مقام نبوت و شناختن پیغمبری است، نه دیدن جسم و شناختن نسب؛ نظیر آن که در انجیل متی (11: 27) گوید: «هیچ کس پسر را نمی شناسد، مگر پدر و هیچ کس پدر را نمی شناسد مگر پسر و کسی که...»

 

و در یوحنا (8: 19) گوید: «شما مرا نمی شناسید و پدرم را هم نمی شناسید و اگر مرا می شناختید پدر را هم می شناختید». و در (14: 7) گوید: «اگر مرا شناخته بودید پدر مرا هم شناخته بودید و از اکنون او را می شناسید و او را دیدید...».

 

پاسخ این اشکال نیز این است که مقصود از دیدن در همه اینها معرفت و شناخت است نه دیدن با چشم.

 

شبهه چهارم: در حق فارقلیط گفت: «او نزد شما مقیم است و با شما ثابت می ماند» و آن روح القدس است که در حواریین بود و پیغمبر اسلام بعد از آنها آمد و جدا بود از آنها!

 

در جواب می گوییم: مراد آن است که بعد از این مقیم خواهد شد، برای آن که پیش از آن فرموده بود: «من از پدر خواهم خواست فارقلیط دیگر برای شما فرستد» و در آن وقت نبود و فرمود: «تا من نروم او نزد شما نمی آید».

 

و نیز در (14: 11) گوید: «او تا به ابد با شما نخواهد ماند» و مقصود از «شما» خصوص حواریین نیست؛ چون حواریین تا به ابد نماندند و مقصود از ماندن، ماندن ایمان و محبت در قلوب است چنان که در (14: 18) گوید: «من در پدر خود هستم و شما در من و من در شما» و جسم آن حضرت در امتش نیست، بلکه ایمان و محبت او هست، همچنین فارقلیط «احمد» (ص) ایمان و معرفتش در دل ها هست تا به ابد.

 

توجه به این نکته ضروری است که ما منکر این نیستیم که روح القدس پس از حضرت مسیح (ع) بر حواریین نازل شده و حضرت مسیح هم به آن وعده داده باشد، اما می گوییم: آن وعده دیگر است و وعده آمدن فارقلیط وعده دیگر؛ و حضرت مسیح (ع) وعده بسیار داد، یکی وعده روح القدس، و یکی وعده آمدن خود او، و یکی وعده ملکوت خدا، یعنی این که مردم جهان از بت پرستی به خداپرستی می گرایند و خداپرستی غالب می شود، و وعده این که حواریین رنج بسیار در راه دین می کشند و آزار و شکنجه می بینند؛ و یکی از آن وعده ها هم آمدن فارقلیط یعنی پیغمبر آخرالزمان (ع) است.[2]

 

بنابراین اینها همه دلایل صریح و روشنی بر بشارت پیامبر اسلام (ص) در انجیل است.

 

 

[1] صف، 6.

[2] اقتباس از راه سعادت (اثبات نبوت)، شعرانی، ابوالحسن، ص 241- 251، با دخل و تصرف، چاپ سوم، کتابخانه صدوق، تهران، 1363 ش.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • آیا قبر ابو لؤلؤ قاتل عمر در کاشان است؟
    22257 تاریخ 1392/06/31
    فیروز یا ابولؤلؤ (که قتل عمر خلیفه دوم را به او نسبت می‌دهند) شخصیت مبهمی در تاریخ است: دین وی را برخی از منابع تاریخی، زرتشتی دانسته‌اند،[1] و برخی دیگر او را مسیحی می‌دانند.[2]درباره انگیزه قتل عمر؛ اغلب منابع گفته‌اند: مغیرة ...
  • اتفاقات بعد از ظهور امام زمان(عج) و چگونگی شهادت حضرت را بیان نمایید؟
    26053 14 معصوم 1386/05/30
    امام مهدی(عج) بعد از ظهور به اذن الهى تمام امکانات معنوى و مادى را سازمان دهى کرده، تا حکومت عدل و عدالت جهانى که از بزرگ‌ترین آرمان‌هاى بشریت بوده، تحقق پیدا کند و انسان‌ها به کرامت‌هاى خود و امنیّت سبز فراگیر زندگى الهى نایل آیند. در آن زمان، ...
  • آیا فعالیت‌های ورزشی در حسینیه، در ایامی که از آن استفاده نمی‌شود جایز است؟
    6514 تصرف در موقوفات 1397/08/30
    قانون کلی در مسئله موقوفات آن است که تغییر کاربری آنها جایز نیست، ولی در فرض سؤال، اگر فعالیت‌های ورزشی منافاتی با امور وقف و برنامه‌های اصلی حسینیه نداشته و عرفاً موجب بی‌احترامی به آن مکان نباشد، برخی مراجع معتقدند که می‌توان با هماهنگی با مسئولین مربوطه اقدام ...
  • منظور از «دون الله» چیست؟
    27030 تفسیر 1393/06/30
    «دون» در لغت، دارای معانی متعددی است؛ مانند: غیر، حقیر، پائین، جلو و عقب.[1] در قرآن کریم حدود 74 بار عبارت «دون الله» تکرار شده است که به معنای «غیر»، «به‌جُز» و نیز در مواردی «به جای خدا» است؛ یعنی هرچه غیر خداوند باشد. ...
  • آیا پیروان سایر ادیان موظف به اطاعت از ولی فقیه هستند یا خیر؟
    6985 System 1389/06/28
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:پیروان سایر ادیان که قانون اساسی کشور را پذیرفته اند یا با حکومت اسلامی قرارداد دارند، در محدوده­ی قانون اساسی یا قرارداد مزبور ملزم به اطاعت از ولی فقیه هستند. البته این امر در عالم اثبات و ...
  • آیا بر اساس روایات انسان دارای چهار چشم است؟! و منظور از آن چیست؟
    9005 حدیث 1398/03/21
    ابتدا باید گفت؛ انسان‌ها دارای چشم ظاهر و چشم باطن می‌باشند؛ از این‌رو است که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتی‏ فِی الصُّدُور»؛[1] این رفتارها چشم ظاهری را کور نمی‌کند، بلکه ...
  • آیا شهدا به معراج می روند؟
    8800 اسراء و معراج 1391/05/07
    واژه شناسان «معراج» را به صعود و بالا رفتن معنا کرده اند.[1] بنابر معنای لغوی این کلمه، هر سیر و صعودی را می توان معراج دانست؛ عوامل مختلفی نیز می توانند در این معراج دخیل باشند؛ عبادات از جمله مهم ترین و مؤثرترین ...
  • آیا طبق نظر آیت الله سیستانی، زنان قرشیه در مسئله ی حیض با دیگران تفاوت دارند؟
    25964 Theoretical 1385/12/22
    آیت الله العظمی سیستانى در این باره می فرمایند: خونى را که زنها پس از تمام شدن شصت سال مى‏بینند حکم حیض را ندارد و احتیاط مستحبّ آن است که زنهایى که قرشیّه نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنانچه خون را طورى ببینند ...
  • اول وقت نماز صبح از نظر آقای بهجت چه زمانی می باشد؟
    17181 Laws and Jurisprudence 1390/05/27
    نظر حضرت آیةالله بهجت در این زمینه با سایر مراجع یکسان است و آن به این شرح است:"نزدیک اذان صبح از طرف مشرق نور سفیدى رو به بالا حرکت مى‌کند که آن را فجر اول گویند؛ موقعى که آن سفیدى پهن شد، فجر دوم و ...
  • آیا دیده شدن عکس بدون حجاب دوران کودکی خانمی که الآن بزرگ شده؛ توسط نامحرم گناه دارد؟
    40538 نگاه به فیلم و عکس نامحرم 1392/02/26
    نگاه کردن نامحرم به عکس کودکی زن، در صورتی‌که بدون شهوت و مفسده‌ای باشد، مانعی ندارد. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): اگر مفسده نداشته باشد اشکال ندارد. حضرت آیت الله ...

پربازدیدترین ها