جستجوی پیشرفته
بازدید
16073
آخرین بروزرسانی: 1396/07/17
خلاصه پرسش
آیا لشگرکشی پیامبر(ص) به مکه و تصرف آنجا، نقض مفاد صلح حدیبیه ‌نبود؟!
پرسش
مفاد صلح حدیبیه چه بود؟ و با وجود قرارداد صلح، چرا پیامبر(ص) آن‌را نقض نموده و اقدام به فتح مکه در سال هشتم نمود؟
پاسخ اجمالی
یکی از بندهای صلح‌ حدیبیه آن بود که هر کدام از دو طرف نباید بر ضد طرف مقابل و نیز بر علیه یکی از هم‌پیمانان آنان، درگیری مسلحانه ایجاد کنند. با این وجود، سران قریش، قبیله بنو بکر را مسلح نموده و آنان را تحریک کردند که شبانه به قبیله «خزاعه» - که هم‏پیمان مسلمانان بود – حمله‌ور شوند. در این یورش، تعدادی از افراد قریش نیز شرکت داشته و افرادی از هم‌پیمانان پیامبر(ص) کشته، اسیر و آواره شدند. اینگونه بود که این بند از صلح حدیبیه توسط مشرکان قریش نقض شد. طبق اصول حاکم بر چنین معاهداتی، طرف مقابل نیز می‌تواند در مقابل نقض فاحش معاهده، واکنش نشان دهد و اقدام پیامبر(ص) جهت فتح مکه در سال هشتم هجری، واکنشی به نقض پیمان صلح حدیبیه از طرف مشرکان بود.
 
پاسخ تفصیلی
پیامبر اسلام(ص) در سال ششم هجری برای انجام عمره، عازم مکه شده و به منطقه حُدیبیّه رسیدند. وقتی مشرکان از حرکت پیامبر(ص) آگاه شدند، برای مقابله با ایشان از مکه بیرون آمدند. البته در نهایت، این صف‌آرایی‌ به نبرد نیانجامید، بلکه قریش و مسلمانان، هر دو، نمایندگانی را برای مذاکره فرستاده و در نهایت قرار شد که در این مرحله، پیامبر(ص) و اصحابش به مدینه بازگشته، اما فضا برای انجام حج و عمره در آینده و نیز روابط مسالمت‌آمیز میان طرفین هموار شود. این قرارداد صلح بعدها به «صلح حدیبیه» معروف شد.[1]
مفاد این صلح‌نامه از قرار زیر بود:
1. دو طرف متعهد مى‏شوند که به مدت ده سال از نبرد با هم خودداری کنند، تا امنیت اجتماعى و صلح عمومى در نقاط عربستان مستقر شود.
2. اگر یکى از اهل مکه بدون اجازه رؤسای خود فرار کرده و به مسلمانان بپیوندد؛ محمد باید او را به قریش بازگرداند، ولى اگر فردى از مسلمانان به جانب قریش بگریزد؛ حکومت مکه موظف نیست که او را به مسلمانان بازگرداند!
3. مسلمانان و قریش مى‏توانند با هر قبیله‏اى که خواستند پیمان برقرار کنند.(و طبیعتاً بر اساس قانون و عرف آن زمان، نبرد با آنان نیز از سوی طرف مقابل ممنوع خواهد بود).
4. محمد و یاران او امسال از همین نقطه به مدینه باز مى‏گردند، ولى در سال‏هاى آینده مى‏توانند آزادانه، به مکه آمده و خانه خدا را زیارت کنند؛ مشروط بر این‌که سه روز بیشتر در مکه توقف نکنند و سلاحى جز سلاح مسافر - که همان شمشیر است - همراه نداشته باشند.
5. امضا کنندگان متعهد مى‏شوند که اموال یک‌دیگر را محترم بشمارند و حیله را ترک کرده و قلب‏هایشان به یک‌دیگر خالى از هرگونه کینه باشد.
6. مسلمانان مقیم مکه، به موجب این پیمان مى‏توانند آزادانه شعائر مذهبى خود را انجام دهند و قریش حق ندارد آنان را آزار دهد و یا مجبور کند از آیین خود برگردند و یا آنان را به باد تمسخر بگیرند.
7. مسلمانانى که از مدینه وارد مکه مى‏شوند، مال و جانشان محترم است.[2]
همان‌طور که مشاهده می‌شود ماده سوم این قرارداد حاکى از این است که مسلمانان و قریش مى‏توانند با هر قبیله‏اى پیمان ببندند. بر اساس این ماده، قبیله «خزاعه» با مسلمانان هم‏پیمان شده و پیامبر(ص) دفاع از آب و خاک و جان و مال آنان را بر عهده گرفت و قبیله «بنى کنانه» - که رقیب و همسایه قبیله «خزاعه» بود – با قریش هم‏پیمان گشت.[3]
به دنبال این پیمان بود که سال بعد و در سال هفتم هجری، مسلمانان با کمال آزادى، به زیارت خانه خدا رفته و مراسم مذهبى و وظایف اسلامى خود را در برابر دیدگان هزاران دشمن بت‏پرست انجام دادند.[4]
در سال بعد از آن، پیامبر(ص)، سپاهی سه هزار نفرى را به فرماندهى سه تن از افسران ارشد اسلام، به کرانه‏هاى شام براى تنبیه فرمانروایان نصب شده از طرف کشور روم - که مبلغان بى‏پناه اسلام را ناجوانمردانه کشته بودند - اعزام کرد. این سپاه در نزدیکی دهکده موته نبردی با دشمنان داشت که بعدها به جنگ موته معروف شد.[5]
هر چند بیشتر سپاه اسلام در این مأموریت به سلامت برگشته و جز سه افسر و چند سرباز، تلفات دیگری نداشتند، ولى آنان با پیروزى چشم‏گیرى که از مجاهدان اسلام انتظارش مى‏رفت، بازنگشتند و عملیات آنها بیشتر به حالت «جنگ و گریز» شباهت داشت.[6]
انتشار این خبر در میان سران قریش، موجب جرأت و جسارت آنان گردید و آنان تصور کردند که نیروى نظامى اسلام به ضعف و ناتوانى گراییده و مسلمانان روح سلحشورى و سربازى خود را از دست داده‏اند.
از این‏رو، تصمیم گرفتند که معادلات منطقه را به نفع خود دگرگون کنند و در همین راستا قبیله «بنو بکر» - که تیره‌ای از قبیله «کنانه» بود – را مسلح کرده و آنان را تحریک کردند که شبانه به قبیله «خزاعه» - که هم‏پیمان مسلمانان بود – یورش برند. در این نبرد، تعدادی از قریشیان نیز شرکت داشته و افرادی از قبیله «خزاعه»، کشته، زخمی و اسیر شدند! این رفتار خصمانه، نقض پیمان «حدیبیه» به شمار آمده و صلح و آرامش دو ساله را از میان برداشت.[7]
در نتیجه این یورش شبانه، گروهى از قبیله خزاعه که در بستر آرمیده و یا در حالت عبادت بودند، کشته و اسیر شده و عده‏اى از آنان نیز خانه و آشیانه را ترک گفته و به مکه - که سرزمین «امنى» براى عرب به شمار مى‏رفت - پناه بردند. آوارگانى که به مکه آمده بودند به خانه «بدیل بن ورقاء»[8] رفته، ماجرای نبرد را برای او گزارش کردند.[9]
«عمرو بن سالم»، رئیس قبیله «خزاعه» نزد پیامبر اسلام(ص) که هم پیمان قبیله‌شان بود، شتافت. او وارد مدینه شده و یکسره به مسجد آمد و در میان مردم ایستاد. اشعار جان‏سوزى که حاکى از مظلومیت و یاری‌خواستن آنان بود را قرائت کرد و پیامبر(ص) را به احترام آن پیمانى که با قبیله «خزاعه» بسته بود، سوگند داد و از حضرتشان کمک می‌خواست. او، این جمله را به منظور تحریک عواطف و روح سلحشورى مسلمانان، زیاد تکرار مى‏کرد و مى‏گفت: «قتلنا و قد اسلمنا؛ در حالى‌که مسلمان بودیم، قتل‌ عام شدیم».[10]
پیامبر(ص) در برابر انبوهى از مسلمانان به ندای مظلومیت آنان پاسخ داده و رو به او کرد و گفت: «اى عمرو! به کمک شما خواهیم شتافت!».[11]
چیزى نگذشت که «بدیل بن ورقاء» که ریش سفید قبیله خزاعه بود نیز با گروهى از اعضای قبیله‌اش براى استمداد، خدمت پیامبر(ص) رسیده و همکارى «قریش» با «بنى بکر» را در کشتن جوانان «خزاعه» به اطلاع حضرتشان رسانیدند.[12]
از آن طرف، مشرکان قریش دریافتند که عملى بر خلاف پیمان حدیبیه انجام داده و قرارداد صلحشان را زیر پا گذاشته‏اند؛ از این‏رو براى اینکه آن پیمان با خطر مواجه نشود، پیشواى خود ابوسفیان را روانه «مدینه» کردند تا به هر شکلى که شده، سرپوشى بر گناهان و تعرضات خود بگذارند.[13]
اما واقعیت آن بود که این پیمان نقض شده بود و واکنش طرف مقابل نیز مشروع به شمار می‌آمد و بر این اساس و باتوجه به اینکه عدم واکنش مناسب از سوی مسلمانان، نقطه ضعفی از جانب آنان ارزیابی شده و مشرکان را برای نقض مجدد پیمان تشویق و ترغیب می‌کرد، پیامبر اسلام(ص) تصمیم گرفت که با فتح مکه، امنیتی پایدار را ایجاد نماید و تدابیری که اندیشیده شد، در نهایت منجر به آن شد که بدون کمترین خونریزی، مکه در سال هشتم هجری به تصرف مسلمانان درآید.
 

[2]. ر. ک: ابن هشام الحمیرى، عبد الملک، تحقیق، مصطفى السقا و ابراهیم الأبیارى و عبد الحفیظ شلبى، السیرة النبویة، ج ‏2، ص 317 – 318، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا؛ حلبى شافعى، ابوالفرج، السیرة الحلبیة، ج ‏3، ص 30، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1427ق؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏20، ص352، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ سبحانى، جعفر، فروغ ابدیت، ص 679، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، 1385ش.
[3]. ر. ک: السیرة النبویة، ج ‏2، ص 318؛ الواقدی، محمد بن عمر، المغازى، تحقیق، مارسدن جونس، ج 2، ص 781، بیروت، مؤسسة الأعلمى، الطبعة الثالثة، 1409ق.
[4]. ر. ک: السیرة النبویة، ج ‏2، ص 370.
[5]. ر. ک: پاسخ 44912.
[6]. ر. ک: السیرة النبویة، ج ‏2، ص 373 – 388.
[7]. ر. ک: المغازى، ج ‏2، ص 783.
[8]. بدیل، یکى از شخصیت‏هاى بزرگ و سال‏خورده قبیله خزاعه بود که در مکه زندگى مى‏کرد و در آن ایام 97 سال داشت؛ طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی، ص 376، ح 805، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[9]. ر. ک: المغازى، ج ‏2، ص 783.
[10]. السیرة النبویة، ج ‏2، ص 394 – 395.
[11]. البیهقى، ابوبکر احمد بن الحسین، تحقیق، قلعجى، عبدالمعطى، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، ج 5، ص 7، بیروت، دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولى،  1405ق.
[12]. السیرة النبویة، ج ‏2، ص 395.
[13]. ر. ک: المغازى، ج 2، ص 791.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • آیا خوردن سُس سویا اگر در روند تولید آن از لوبیا های سویا مواد الکلی خارج شود، جایز است؟
    13457 Laws and Jurisprudence 1386/09/11
    مراجع معظم تقلید (حفظهم الله) در پاسخ مرقوم فرموده اند: حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی): اگر مسکر نباشد، اشکال ندارد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی): اگر به مقداری الکل داشته باشد که باعث ایجاد مستی شود جایز نیست و همچنین اگر قبلاً ...
  • جایگاه anthropomorphize به معنای انسان‌وارگی در کسب معارف چیست؟
    1883 مبدأ شناسی 1401/02/28
    انتیپومورفیزید، anthropomorphize یا انسان‌انگاری و انسان‌وارگی به معنای تعبیر انسان‌گونه از هرگونه مفهوم یا هر چیزی است؛ مثل این‌که در معارف دینی، براى خدا جنبه انسانى قائل شویم.[1]در مورد جایگاه انسان‌وارگی در معارف دینی به ویژه در مورد خداوند، باید گفت؛ بر اساس مبانی ...
  • واژه «نصح» که در قرآن کریم بکار رفته، به چه معنا است؟
    12247 تفسیر 1392/01/24
    از این کلمه، یک‌­بار در قرآن کریم استفاده شده است: «وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحی‏ إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُم»؛[1] اگر من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرزم سود نخواهد کرد. «نصح» به معنای سخنی دلسوزانه و خالی از هرگونه فریب و دغل‌بازی است که ...
  • آیا همه ادیان بر حق هستند؟
    19516 دین 1388/03/23
    باید توجه داشت که فعالیت های پژوهشی دینی را نمی توان به هیچ وجه، نشانی از ناقص بودن قرآن دانست، بلکه چنین تلاش هایی می تواند در راستای بسط و توسعه هرچه بیشتر مفاهیم و آموزه های قرآنی و دینی قرار گیرد، همان گونه که خود ...
  • چرا قرآن، ارتباط با زنان شوهرداری که اسیر شده‌اند را مجاز می‌داند؟!
    138332 تفسیر 1396/02/18
    در آیه 24 سوره نساء آمده است: «و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‌‏اید (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است)، اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته ...
  • آیا آروغ زدن در میان جمع کراهت دارد؟
    14568 درایه الحدیث 1397/02/09
    به بادی که از معده به سمت دهان خارج ‌شده، آروغ گفته می‌شود؛[1] در طب قدیم، دلیلش را چیره شدن بلغم،[2] سرد مزاجی، ضعف حرارت معده، زیادی غذا و یا رطوبت زیاد معده دانسته‌اند.[3] اگر آروغ ...
  • چرا به امیرالمومنین غضنفر می گویند؟
    102487 تاريخ بزرگان 1389/09/15
    «غضنفر» به معنای غلظت، ضخامت و درشتی است. به شیر به دلیل هیکل درشت و شجاعتش غضنفر می‌گویند و مجازاً به انسان‌هایی که شجاع و دارای بدن و جثه‌ای قوی و نیرومند باشند غضنفر گفته می‌شود. در بسیاری از عبارات و اشعار، لغاتی؛ مانند "لیث"، "زبر" و "غضنفر" که تمامشان ...
  • آیا امام عصر(عج) در شروع قیام اقدام به جنگ و انقلاب می‌کند، یا ابتدا به شناساندن دلائل و انگیزه‌ها اقدام می‌کند؟
    8202 بعد از ظهور 1392/01/27
    بر اساس آموزه‌های دینی و اسلامی، تمام پیامبران و امامان و همچنین امام زمان(عج) تنها زمانی با دشمنان دین، عدالت، انسانیت و ... وارد جنگ و نبرد می‌شوند که پیش از آن، حجت بر آنان تمام شده باشد. برای اثبات این مسئله تنها به یک آیه از قرآن ...
  • با آن‌که عموم مردم مخاطب قرآن هستند؛ چرا آیاتی در آن وجود دارد که فهم آن به سادگی امکان‌پذیر نیست؟!
    3759 قرآن 1399/09/13
    در پاسخ به این پرسش نخست باید گفت؛ خود قرآن تصریح می‌کند که برخی از آیاتش از متشابهات است:«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ ...
  • اثر قرائت سوره فتح در نماز مستحبی هر شب از ماه رمضان چیست؟
    13638 حدیث 1393/07/14
    در ارتباط با اثر و نتیجه قرائت سوره انا فتحنا(فتح) در نماز مستحبی هرشب از ماه رمضان روایات چنین می‌گویند: مسعودی می‌گفت شنیدم هرکس در هر شب‌ ماه مبارک رمضان سوره فتح را در نمازهای مستحبی بخواند در آن سال از گزند حوادث محفوظ می‌ماند.

پربازدیدترین ها