سنت قطعی خداوند در دنیا آن است که هیچ فرد و هیچ منطقهای از امنیت و آرامش همیشگی برخوردار نباشد و چنین آرامشی تنها منحصر به جهان آخرت و ساکنان بهشت است. با این وجود، خداوند به مناطقی از جهان توجه ویژهای داشته و انواعی از امنیت نسبی را در آن نقاط فراهم کرده است. البته این منافات ندارد که همان مناطق نیز گاه با دشواریها و خطراتی روبرو شوند. در پاسخ تفصیلی بیشتر به این موضوع پرداختهایم.
ابتدا باید گفت؛ هیچ منطقهای در دنیا در امنیت مطلق نبوده و مردم آن از بیماری و مرگ در امان نیستند. و اینگونه است که خداوند میفرماید: «هرکجا باشید مرگ به سراغتان خواهد آمد، حتی اگر در برجهای مستحکم باشید».[1]
همچنین قرآن کریم بارها تأکید کرده است که تمام مردم همواره در معرض آزمایش، ابتلاء و فتنه هستند،[2] و هیچ گروه و یا اهالی هیچ منطقهای از این سنت قطعی خداوند استثنا نشدهاند.
این سنت قطعی خداوند تا اندازهای تخلّفناپذیر است که حتی با پذیرش دعای حضرت ابراهیم(ع) در مورد امن قرار دادن شهر مکه،[3] مردم این شهر عمر جاودان نداشته و حتی در این شهر، قتل و غارتهایی رخ داده[4] و بیماریهای زیادی نیز در آن شیوع یافته و حتی امروزه - بویژه در ایام حج - شهر مکه به دلیل حضور حاجیانی که از نقاط مختلف به آنجا میآیند، یکی از مراکز انتشار بیماریهای واگیر است. در صدر اسلام، مشرکان مکه، امنیت مسلمانان ساکن در آنجا را تا حدی به خطر انداختند که آنان وادار به هجرت از این حرم امن الهی شدند. با تمام آنچه ذکر شد، هیچ مسلمانی معتقد نیست که امنیت وعده داده شده از طرف خداوند، وعدهای دروغین بوده، بلکه مراد از امنیت موجود در مکه را یا امنیت نسبی دانسته و یا آنرا امنیت تشریعی میدانند؛ یعنی همواره باید قانونی باشد که امنیت این شهر را بیش از مناطق دیگر تضمین کند، و همین لزوم قانونگذاری جهت امنیت، نعمت بسیار بزرگی است که در احکام حج نیز به آن پرداخته شد.[5]
از اینرو قبل از ورود به احادیث مرتبط با پناهگاه بودن شهر قم، این موضوع را خاطرنشان میسازیم:
«اینگونه نیست که شهر مکه، شهر قم و یا هر منطقهای از جهان از سنتهای الهی مرگ، آزمایشها، فتنهها، بیماریها و ... کاملاً در امان بوده و خداوند به ساکنان آنها وعده داده باشد که هیچ خطری آنها را تهدید نکرده و منطقهای که در آن ساکناند نیز به عنوان هیچ عامل تهدیدی برای دیگر مناطق به شمار نخواهد آمد!».
با این وجود در صدد آن نیستیم که با این مقدمه، تمام روایات مرتبط با شهر قم را زیر سؤال ببریم، بلکه صرف نظر از اینکه هر روایتی باید جداگانه مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، باید به یک جمعبندی در این زمینه دست یابیم که در ادامه، مختصری بدان خواهیم پرداخت.
یکی از مشهورترین روایاتی که در این زمینه وجود دارد، همان روایتی است که در پرسش به آن اشاره شده است:
«اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الفِتَن فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَ نَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها»؛[6] هنگامی که تمام شهرها دچار فتنه شوند، به قم و اطراف آن پناه ببرید؛ زیرا بلا از قم رانده میشود.
این روایت در برخی منابع حدیثی به نقل از کتاب تاریخ قم[7] آمده است. البته در این روایت به فتنهها و آزمایشها اشاره شد و نه به بیماریها و از طرفی سند این حدیث، متصل نبوده و وجود فردی مانند «ابی جمیله»[8] در بین راویان، موجب میشود که این روایت اعتبار چندانی نداشته باشد.
اما تعداد روایاتی که شهر قم را به عنوان پناهگاهی برای مؤمنان اعلام میکند بیش از آن است که بتوان مجموعه آنها را غیر معتبر دانست، به عنوان نمونه، از امام صادق(ع) نقل است: آنگاه که بلا و گرفتاری به شما روی آورد، به قم پناه برید که قم پناهگاه فرزندان فاطمه(س) است.[9]
تحلیل ما از مجموعه روایات مرتبط با قم، آن است که هر کدام از آنها به جنبه خاصی از امنیت اشاره میکند و از هیچ کدامشان امنیت صد در صد از هر بلا و هر فتنه - آن هم در تمام زمانها - برداشت نمیشود:
- امنیت در مقاطع مشخص زمانی:
سلیمان بن صالح میگوید: روزی خدمت امام صادق(ع) شرفیاب بودیم که سخن از فتنه و آشوبِ بنی عبّاس به میان آمد. عرض کردیم: خداوند ما را فدایتان سازد، در این زمان، پناهگاه و راه فرار کجاست؟! فرمود: باید به سمت کوفه و یا قم و اطراف آنها پناه جُست. سپس فرمود: پیروان و دوستداران ما در قم به سر میبرند و در این شهر، آبادانی و ساخت وساز فراوانی صورت خواهد گرفت و مردم زیادی روانه این شهر شده و در آن سکونت میگزینند تا جایی که رودخانه، وسط شهر آنها قرار خواهد گرفت».[10]
در این روایت، مراد از فتنه و بلاها، سختیها و دشواریهایی بود که خلافت بنیعباس برای شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) ایجاد میکردند؛ از اینرو امامان(ع)، به شیعیان سفارش میکردند به مناطق امنی؛ مانند کوفه و قم پناه برند؛ چراکه در آن نواحی دوستداران اهلبیت تجمّع و نفوذ بیشتری داشتند و آسیبرساندن به آنها دشوارتر بود.
در همین راستا، علامه مجلسی، ذیل روایاتی که به وضعیت شهرهایی مانند قم میپردازد، این تحلیل را عرضه میدارد:
ممکن است در زمانهای مختلف، وضعیت مردم این شهرها متفاوت باشد و آنچه در روایت آمده تنها ناظر به وضعیت مردم آن شهرها در زمان صدور روایت باشد. [11]
- امنیت از انحرافات فکری و عقیدتی:
برخی روایات ناظر به مصونبودن نسبی مردم قم از شبهات و انحرافات فکری و مذهبی است، و قم از این جهت به عنوان پناهگاه شیعیان معرفی شده که محل حضور افراد باتقوا و دانشمند میباشد. عنصری که در طول تاریخ اسلام تا به امروز با فراز و نشیبهایی شاهد آن هستیم:
....درود خدا بر ساکنان قم! خداوند سرزمینشان را با باران سیراب کند و برکتهای خود را بر آنان فرو فرستد و گناهانشان را به نیکیها تبدیل کند. آنان اهل رکوع و سجده و قیام و قعودند(همواره در حال عبادتاند). آنان فقیهان دانشمند و بافهماند. آنان هم روایت را نقل میکنند و هم آنرا میفهمند. آنان عبادت نیکویی دارند.[12]
با این نگاه، قم پناهگاه مردم هنگام بحرانهای معنوی خواهد بود و روایات ناظر به آن، مشابه با این روایت پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن»؛[13] هرگاه فتنهها مانند پارههای شب تاریک دامنگیرتان شد، پس به قرآن مراجعه کنید.
به عبارتی قرآن انسانها را از فتنهها و بحرانهای معنوی نجات میدهد و چه بهتر که نکات دقیق آنرا از قرآنشناسان و دانشمندانی که در شهرهایی مانند قم سکونت دارند، جویا شوید.
- امنیت نسبی در رخدادهای متصل به زمان ظهور:
عبدالله بن سنان نقل میکند: از امام صادق(ع) در مورد سرزمین جبل(مناطق مرکزی ایران) پرسیده شد و اینکه هنگام ظهور، برخی شهرهای آن نابود خواهند شد. امام فرمود: منطقهای در آنجا به نام قم وجود دارد که مرکز اجتماع شیعیان ماست. [14]
- امنیت به شرط رعایت تقوا:
در روایتی میخوانیم که خاک قم، خاک مقدسی است و ساکنان آنجا به ما دل بستهاند و ما به آنان دل بستهایم. هیچ ستمکاری در صدد رساندن آسیب به آنها برنمیآید، مگر آنکه خداوند به سرعت او را مجازات میکند. البته این امتیاز تا زمانی است که به برادرانشان خیانت نکنند که اگر رفتاری خیانتکارانه در پیش بگیرند، خداوند بدترین ستمکاران را بر آنان مسلط خواهد ساخت. [15]
روایت اخیر با صراحت به نسبیبودن این امنیت اشاره میکند؛ از اینرو حتی اگر شهر مقدسی مانند قم وجود داشته باشد که گروهی از اهالی آن - نه تمام آنها - مسیری غیر از مسیر تقوا در پیش بگیرند، هیچ بعید نیست که برخی امتیازات آنها – هر چند به صورت مقطعی - از آنها برداشته شود و بیماریها و برخی از دیگر مشکلات، دامنگیر این شهر شود و این منافاتی با آن ندارد که شهر قم همچنان شهر مقدسی باقی بماند که در زمان غیبت حضرت مهدی(عج) تا زمان ظهور آنحضرت، عهدهدار رساندن پیام مکتب شیعی به تمام جهانیان باشد. موضوعی که در روایات فراوانی بدان اشاره شده است و عملاً نیز میبینیم که این پیشبینیها به وقوع پیوسته و امروزه شهر قم، بزرگترین مرکز رساندن پیام تشیع به گوشه و کنار دنیا است و شیعیان تمام جهان برای کسب دانش یا به این شهر آمده و یا با آن در ارتباط هستند.
[1]. نساء، 78.
[2]. بقره، 155؛ محمد، 31؛ عنکبوت، 2 و ...
[3]. «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً ...»، ابراهیم،35؛ «أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً ...»، عنکبوت،67.
[4]. جهت آگاهی بیشتر در اینباره، ر.ک: نمایه 12166 (نازل نشدن عذاب بر لشکریانیزید).
[5]. ر.ک: نمایه 85017 (دعای حضرت ابراهیم(ع) برای امنیت مکه).
[6]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 57، ص 214، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. کتاب تاریخ قمتوسط حسن بن محمد بن حسن قمی، در سال 378 ق به عربی تالیف شد، ولی اکنون هیچ نسخهای از اصل آن در دست نیست و ترجمه فارسی آن در اوائل قرن نهم انجام شد و حدیث مذکور در این کتاب دیده میشود؛ قمی، حسن بن محمد بن حسن، تاریخ قم، ترجمه، عبد الملک قمی، حسن بن علی بن حسن، تحقیق، تهرانی، سید جلال الدین، ص 97، تهران،توس، 1361ش.
[8]. واسطی بغدادی، احمد بن حسین، الرجال (لابن الغضائری)، ص 88، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1364ش.
[9]. بحار الانوار، ج 57، ص 215.
[10]. همان.
[11]. همان، ص 207.
[12]. همان، ص 217.
[13]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 599، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[14]. بحار الأنوار، ج 57، ص 212.
[15]. همان، ص 218.