با جست و جویی که انجام داده ایم نه تنها چنیین حدیثی را در منابع روایی و حدیثی از امام رضا (ع) نیافتیم، بلکه برعکس به روایاتی دست یافتیم که بیانگر آن است که پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) حتی در شب نیز انگور می خوردند؛ مانند: 1. گفته شده که به امر الاهی پیامبر چهل روز را روزه گرفته، چهل شب را به بیدارى و عبادت خداوند متعال گذرانید، پس از اتمام چهل روز میکائیل فرود آمد و همراه او طبقى بود که با پارچهاى پشمى پوشیده شده بود، و آن را در مقابل پیامبر گذارد، و جبرئیل نزدیک آمده و گفت: اى محمّد! خداوند فرمان مىدهد که امروز را با این طعام افطار کنى. در این طبق خوشهاى از خرما و خوشهاى از انگور بود که رسول اکرم به اندازه کافى از آنها خورد و آب کاملى نیز نوشید و... .
2. یکى از کنیزان امام سجاد مقدارى انگور خرید هنگام افطار خدمت امام آورد. آن جناب خوشش آمد. پس از این که در دو شب متوالی سهمش را به گدایی داده بود، باز در شب سوم براى آن جناب انگور آورد. آن شب گدائى نیامد، امام (ع) انگور را میل نموده، فرمود: از دست ما نرفت ... .
اما در باره نوشیدن آب انگور، باید گفت که اگر آب انگور بجوشد تا زمانی که دو سوم آن بخار نشده، و یا تبدیل به سرکه نشود، نوشیدن آن حرام است. بر این اساس ؛ اگر آب انگور نجوشیده باشد یا اگر جوشیده دو سومش بخار شده، نوشیدن آن اشکالی ندارد و از این جهت فرقی بین شب و روز نمی کند.
با جست و جویی که ما انجام داده ایم نه تنها چنیین حدیثی را در منابع روایی و حدیثی از امام رضا (ع) نیافتیم، بلکه برعکس روایاتی در منابع حدیثی و روایی وجود دارد که بیانگر آن است که امامان (ع) و پیامبر اکرم (ص) حتی در شب نیز انگور می خوردند؛ مانند:
1. گفته شده که روزى رسول خدا در جایی نشسته بود و همراه او عمّار بن یاسر، منذر بن ضحضاح، ابو بکر، عمر، على بن ابى طالب، عبّاس بن عبد المطّلب، و حمزة بن عبد المطّلب نشسته بودند که جبرئیل در شکل بزرگ خود فرود آمده و بال هاى خود را در طرفین مشرق و مغرب خود پهن نموده و گفت: اى محمّد! خداوند بلند مرتبه تو را سلام مىرساند و امر مىکند که چهل روز از خدیجه دورى نمایى. و این کار براى پیامبر بسیار دشوار بود؛ زیرا خدیجه را بسیار دوست مىداشت و به وى دلبستگى فراوان داشت. پیامبر برخاست و چهل روز را روزه گرفته، چهل شب را به بیدارى و عبادت خداوند متعال گذرانید، در روزهاى آخرین عمّار بن یاسر را به سوى خدیجه فرستاد و به وى پیغام داد: اى خدیجه! خیال نکنى که دلیل دورى من از تو به سبب غضبى است که نسبت به تو دارم بلکه خداوند متعال این دورى را امر فرموده و من براى امتثال فرمان او چنین مىکنم و تو جز خیر، در این مورد هیچ اندیشه دیگرى نداشته باش که خداوند متعال در هر روز چند بار به سبب تو بر ملائکه مباهات مىورزد. هنگام شب پشت درب را محکم کن و به آسودگى بخواب، و بدان که من در این ایّام در منزل مادرم فاطمه بنت اسد- مادر على بن ابى طالب، یعنى در منزل عمویم- هستم. خدیجه در دوران این دورى در هر روزى چند بار محزون و اندیشناک مىشد. پس از اتمام چهل روز جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و فرمود: اى محمّد! خداوند بر تو درود مىفرستد و تو را امر مىکند تا از تحفه و هدیه او بهرهمند گردى. پیامبر فرمود: تحفه پروردگار عالمیان چیست؟ و مژده او کدام است؟ جبرئیل گفت: نمىدانم. در این حال میکائیل فرود آمد و همراه او طبقى بود که با پارچهاى پشمى پوشیده شده بود، و آن را در مقابل پیامبر گذارد، و جبرئیل نزدیک آمده و گفت: اى محمّد! خداوند فرمان مىدهد که امروز را با این طعام افطار کنى. على بن ابى طالب (ع) می گوید: هنگامى که پیامبر اراده افطار مىنمود به من امر مىکرد که درب خانه را باز کنم تا هر که مایل است داخل شود و از آن طعام استفاده نماید، ولى در این شب پیامبر مرا بر درب خانه قرار داد و فرمود: این طعام خاص، براى غیر من حرام است. سپس پارچه را از روى طبق برداشت و در زیر آن خوشهاى از خرما و خوشهاى از انگور بود، رسول اکرم به اندازه کافى از آنها خورد و آب کاملى نیز نوشید و... .[1]
2. امام صادق (ع) فرمود: امام سجاد انگور را دوست می داشت مقدارى انگور به مدینه آوردند، یکى از کنیزان آن حضرت مقدارى خرید، هنگام افطار خدمت امام (ع) آورد آن جناب خوشش آمد. قبل از این که دست دراز کند گدائى رسید، فرمود تمام انگور را براى او ببر، عرض کرد یک مقدار او را کافى است فرمود نه به خدا همه را ببر، انگور را براى فقیر برد. فردا باز خرید و آورد، آن روز نیز گدائى آمد همه را به گدا داد، باز براى امام خرید. در شب سوم براى آن جناب آورد آن شب گدائى نیامد. امام انگور را میل نمود... .[2]
اما در باره نوشیدن آب انگور، فقها و مراجع در رساله های عملیه بحث کرده اند. آنان می گویند: اگر آب انگور بجوشد – چه این که آن را با آتش بجوشانند، یا خود به خود به سبب حرارت آفتاب به جوش آید – تا زمانی که دو سوم آن بخار نشده، و یا تبدیل به سرکه نشود، نوشیدن آن حرام است،[3] البته آب انگوری را که در بازار وجود دارد، از باب این که در بازار مسلمانان است، حکم به حلیت می شود و نوشیدن آن مانعی ندارد. بنابر این با این شرطی که مراجع در رساله های عملیه بیان کرده اند، نوشیدن آب انگور در روز یا شب تفاوتی نمی کند. هم چنین آب انگور های وارداتی از کشور های غیر مسلمان، اگر بدانیم که با جوشیدن دو سوم آن تبدیل به بخار شده، یا اصلاً جوشیده نیست، نوشیدن آن اشکال ندارد.[4]
از مرحوم آیت الله خوئی درباره آب انگورهایی که در بازار فروخته می شود و بر روی شیشه آنها درج شده است که "با حرارت شدید جوشانده" شده است، با علم به جوشاندن نوشیدنش حرام است، اما آیا با شک به جوشاندن، نوشیدنش جایز است؟ ایشان در جواب گفته است: در فرض سؤال جایز است.[5]
[1] مجلسی، بحار الانوار، 16، ص 79، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.
[2] حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 25، ص 148 – 149، باب 82، آل البیت، قم، 1409ق.
[3] امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج2، ص 478، مؤسسة دار العلم - قم المقدسة، الطبعة الأولى. برای آگاهی بیشتر در باره این مسئله مراجعه شود به توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 122- 124.
[4] موسوی خوئی، سید ابوالقاسم، صراط النجاة (مع حواشی التبریزی)، ج 2، ص 39، مکتب نشر المنتخب - قم المقدسة، الطبعة الأولى، 1416 هـ ق.
[5] موسوی خوئی، سید ابوالقاسم، صراط النجاة (مع حواشی التبریزی)، ج 3، ص 274 و 275.