انسان به عنوان مخلوق و مملوک خدا، موجودی است که آزاد آفریده شده است و در قرآن کریم صدها آیه بر مختار و آزادبودن انسان تأکید دارد، و به عنوان نمونه میفرماید:
"و بگو حق از سوی پروردگارتان است، هر کس میخواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس میخواهد کافر گردد".[1] و باز میگوید: "ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و یا ناسپاس".[2] پس خود انسان است که اراده میکند، چه کاری را انجام دهد و چه کاری انجام ندهد.
بنابراین، طبق روال طبیعی نمیتوان انسانها را از گفتن کلام نادرست و ناصواب و دروغ و تهمت به دیگران منع نمود.
در روایات نیز بر این مطلب و آنچه در پرسش آمده، اشاره شده است:
علقمه نزد امام صادق(ع) لب به شکوه گشود و گفت: مردم نسبتهای ناروا به ما میدهند، به گونهای که سینهمان تنگ میشود!
آنحضرت(ع) فرمود: انسان نمیتواند رضایت مردم را (در هر شرایطی) جلب نماید و جلوی زبان آنها را بگیرد. چگونه چنین چیزی امکان دارد در حالی که پیامبران و جانشینان آنان نیز از این مشکل در امان نبودند.
آیا حضرت یوسف(ع) را متهم به تصمیم بر عمل نامشروع نکردند؟!
آیا درباره حضرت ایوب(ع) نگفتند که مصائب و بلایای وارده بر او نتیجه اعمال خود اوست؟!
آیا حضرت داود(ع) را متهم نکردند که دنبال پرندهای رفت تا زن اوریا را دید و عاشق او شد و شوهرش را (در جنگ) جلوی تابوت فرستاد تا کشته شد و سپس با زن او ازدواج کرد؟!
آیا حضرت موسی(ع) را متهم نکردند که از قدرت مردانگی برخوردار نیست و او را آزردند تا خدا از آنچه گفتند تبرئهاش کرد. اویی که نزد خداوند آبرومند بود؟!
آیا همهی پیامبران را متهم نکردند که جادوگر و دنیاطلب هستند؟!
آیا حضرت مریم(س) را متهم نکردند که از مرد نجاری به نام یوسف باردار شده است؟!
آیا رسول خدا(ص) را متهم نکردند که شاعر و دیوانه است؟!
آیا حضرتشان را متهم نکردند که عاشق زن زید بن حارثه شده و سعی داشت تا او را به دست آورد؟!
آیا ایشان را در جنگ بدر متهم نکردند که یک قطیفه(پارچه) سرخ را از میان غنائم برای خودش پنهان کرد تا آنکه خدا آن پارچه را آشکار کرد و او را تبرئه نمود...».[3]
در نتیجه افرادی که با فرهنگ اسلام و اهلبیت(ع) آشنا نبوده و یا در عمل ملزم به آن نیستند، از اینکه حتی به خدا و اولیای الهی نیز تهمت زده و سخنان دروغ و بیاساس در مورد آنان بگویند، بیم و واهمهای ندارند.
بنابراین شایسته است که تنها انسان مؤمن تا حد امکان، خود را از اموری که سبب بدگمانی مردم میشود، دور نماید و در ادامه هرچه رخ داد را به خدا واگذار نماید.
در پایان باید گفت؛ آنچه که در برخی سایتها به عنوان دعاهایی برای بستن دهان مردم آمده است، منبع روایی ندارد.
[3]. شیخ صدوق، أمالی، ص 103، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.