بیشتر مراجع تقلید، عقد ازدواج -موقت یا دائم- دختر باکرهای که رشیده است را صرفا با رضایت پدر یا جد پدری او صحیح دانستهاند، ولی اگر باکره نبوده و یا پدر و جد پدری نداشته باشد، این شرط ساقط میشود.
در عقد ازدواج -موقت یا دائم- دختر باکره(دوشیزه) نظر بیشتر مراجع تقلید، آن است که اذن پدر یا جد پدری دختر او شرط است،[1] ولی اگر زن، باکره نباشد و یا پدر و جد پدری نداشته باشد، این شرط ساقط میشود.
نظر تفصیلی مراجع تقلید در این زمینه، چنین است:
آیات عظام: امام خمینی(ره)، سیستانی، مکارم شیرازی، شبیری زنجانی، نوری همدانی، مظاهری، سبحانی و فیاض: دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است (یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد)، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد،[2] باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست.[3]
آیات عظام خویی، اراکی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، تبریزی، خامنهای و علوی گرگانی: بنابر احتیاط واجب، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.[4]
آیات عظام روحانی، شاهرودی و هادوی تهرانی: چنانچه دختر بالغه و رشیده باشد؛ یعنی صلاح و فساد این کار را تشخیص بدهد، ازدواج موقت و دائم، بدون اذن پدر جائز است و اشکالی ندارد.[5]
حضرت آیت الله بهجت: بنابر احتیاط تکلیفا؛ اجازه شرط است.[6] (یعنی هر چند عقد بدون اجازه ولیّ باطل نیست، اما گناه و معصیت است).
حال اگر پدر و جدّ پدرى در دسترس نباشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و ازدواج براى دختر لازم باشد یا در ازدواج نکردن، ضرر یا حرج (یعنى مشقّت شدیدى) باشد و همچنین اگر پدر یا جدّ پدرى از ازدواج او با کسى که هم کفو او است، با وجود تمام مقدمات و شرایط ممانعت کنند و او نیز تمایل به ازدواج دارد و ازدواج هم به مصلحت او باشد با اجتماع تمام شرایط میتواند ازدواج نماید.[7]
همانطور که ملاحظه میفرمائید برخی از مراجع رشیده بودن دختر را کافی نمیدانند؛ اما عدهای آنرا کافی میدانند.
رشیده به دختری اطلاق میگردد که مصلحت خود را تشخیص میدهد و به دور از فشار هیجانات و تحریکات شهوانی تصمیم میگیرد و به آیندهی خود و خانواده و حیثیت خانوادگی توجه دارد. اما دختری که از بلوغ عقلی برخوردار نیست و نمیتواند راجع به آینده تصمیم بگیرد و خیر و صلاح خود و خانواده اش را نمیداند، هر چند سنّش زیاد باشد، رشیده نخواهد بود و بدون اذن پدر یا جد پدری نمیتواند ازدواج کند.
گفتنی است؛ اکثر فقها در این مسئله اتفاق نظر دارند در مواردی که پدر و جدّ پدری در دسترس نباشد به طوری که نشود از آنان اجازه گرفت و دختر نیاز مبرم به ازدواج داشته باشد، یا همسر مناسبى براى دختر پیدا شده که شرعاً و عرفاً هم کفو او است و پدر و جد پدرى، بدون جهت مانع مىشوند و سختگیرى مىکنند[8]، لازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرد.[9]،[10]
[1]. ظهور این عبارات در آن است که این هم شرط تکلیفی است و هم شرط وضعی یعنی هم عقد دختر باکره بدون اذن پدر حرام و هم باطل است.
[2]. آیت الله سیستانی: (و متصدى امور زندگانى خویش نباشد).
[3]. ر. ک: امام خمینی، توضیح المسائل(محشّی)، گردآورنده، بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 458، مسئله 2376، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق؛ سبحانى، جعفر، رساله توضیح المسائل، ص 448، مسئله 2023، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، سوم، 1429ق؛ فیاض، محمد اسحاق، رساله توضیح المسائل، ص 540، م 2538، قم، انتشارات مجلسى، چاپ اول، 1426ق؛ ر. ک: پایگاه اینترنتی دفتر آیت الله نوری همدانی، مسئله 2372؛ پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله مظاهری و پایگاه اینترنتی اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.
[4]. توضیح المسائل (محشّی)، ج 2، ص 458، م 2376؛ وحید خراسانى، حسین، توضیح المسائل، ص 494، مسئله 2440، قم، مدرسه امام باقر علیه السلام، چاپ نهم، 1428ق. ر. ک: نمایه 31799 (ازاله بکارت دختر و اذن پدر جهت ازدواج) و پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله علوی گرگانی، مسئله 2392.
[5]. ر. ک: پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله سید محمد صادق روحانی؛ پایگاه اینترنتی دفتر آیت الله سید محمد شاهرودی، مسئله 2384؛ پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله هادوی تهرانی.
[6]. بهجت، محمد تقى، استفتائات، ج 4، ص 142، س 5083، قم، دفتر حضرت آیة الله بهجت، چاپ اول، 1428ق.
[7]. توضیح المسائل(محشّی)، ج 2، ص 458، مسئله 2377.
[8]. آیات عظام فاضل، نورى، بهجت، سیستانى و مکارم؛ ر. ک: همان.
[9]. همان، مسئله 2377.
[10]. برگرفته از نمایه: 610 (ازدواج موقت با دخترباکره).