در قرآن به تاریخ دقیق ملاقات دو برگزیده خداوند، یعنی موسی(ع) و خضر(ع) اشارهای نشده است، تا بتوان دریافت که این ملاقات در جوانی موسی(ع) رخ داده و یا بعد از برگزیده شدن ایشان به پیامبری؟
قرآن کریم همین مقدار میفرماید که «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»؛[1] پس موسی و همراهش، بندهاى از بندگان ما را یافتند که او را مشمول رحمت خویش قرار داده و دانش بسیار به او آموخته بودیم.
اما از خود قرآن، برخی روایات، گزارشهای تاریخی و دیگر قرائن و شواهد بر میآید که ملاقات این دو شخصیت بعد از برگزیده شدن موسی(ع) به مقام پیامبری بود و بیشتر مفسران نیز این موضوع را مسلم گرفتهاند.
- یکی از شواهد یاد شده، آیهای است که میفرماید:
«فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقینا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً»؛[2] هنگامی که از آنجا گذشتند، موسی(ع) به جوان همراهش گفت: غذایمان را بیاور که در این سفرمان رنج فراوان دیدهایم!
از اینکه شاگرد جوانی در این سفر، همراه موسی(ع) بود، میتوان برداشت نمود که ملاقات ایشان با خضر در سن بزرگسالی و بعد از پیامبری حضرتشان رخ داد؛ چرا که موسی(ع) هنگام جوانی در خانه فرعون بود و پس از آن به شهر مدین گریخته و بعد از ازدواج با دختر حضرت شعیب(ع)، مدت 10 سال در آنجا اقامت گزیده و برای ایشان چوپانی میکرد و در مسیر بازگشت بود که به مقام نبوت رسید و در تمام این ایام گزارش نشده است که شاگرد جوانی خدمت موسی(ع) باشد. البته بعدها شاگردانی و در رأس آنها یوشع بن نون در محضر و همراه آنحضرت بودند.
- شاهد دیگر آن است که: چون فرعونیان در دریا غرق شدند و بنیاسرائیل پس از سالها مبارزه، به پیروزی دست یافته و زمام امور به دست موسی(ع) افتاد. روزی ایشان در برابر اجتماعی گسترده سخن میگفت که ناگاه شخصی از او پرسید: «آیا فردی داناتر از خود میشناسی؟!» که موسی(ع) پاسخ منفی داد.
همچنین گفته شده است که پس از نزول تورات و گفتوگوی مستقیم خداوند با موسی(ع)، این باور در ذهن او پدیدار شد که «خداوند هیچکس را داناتر از من نیافریده است». در این هنگام خداوند به جبرئیل(ع)، وحی کرد موسی را دریاب که در معرض نابودی است! سپس خداوند در همان لحظه به موسی وحی کرد: آری! بنده ما خضر(ع) از تو داناتر است! او اکنون در جایی میان دو دریا است.[3]
موسی(ع) عرض کرد: «چگونه میتوانم توفیق حضورش را داشته باشم»؟!
خداوند فرمود: «یک ماهی در زنبیل خود بگذار، و به آنسو برو و هرجا ماهی را گم کردی، آن فرد دانشمند را در آنجا خواهی یافت».[4]
- گفتوگویی از موسی(ع) و خضر(ع) در روایتی نقل شده است که ضمن آن، خضر(ع) از موسی(ع) میپرسد که تو کیستی؟! موسی(ع) پاسخ میدهد: فرزند عمران! خضر دوباره میپرسد: همانی که خدا با او سخن گفته است؟! و موسی پاسخ مثبت میدهد ... .[5]
و میدانیم که سخنگفتن خدا با موسی(ع) هنگامی بود که ایشان را به پیامبری برگزید.
- برخی از مفسران در اثبات پیامبری خضر(ع) به این نکته اشاره کردهاند که پیامبر نباید در محضر غیر پیامبر شاگردی کند. از این نکته میتوان برداشت کرد که پیامبری موسی(ع) هنگام آن ملاقات، برای مفسران مسلم بود.[6]
گفتنی است؛ بر اساس گزارشی تاریخی، اهل کتاب معتقدند موسایى که با خضر همنشینى و دوستى داشت، موسى بن منشى بن یوسف بن یعقوب بود، که مؤلف همان کتاب میگوید به نظر ما چنین اعتقادی درست نیست؛ زیرا به سند صحیح از پیامبر(ص) نقل شده است موساى همنشین خضر، همان موسى بن عمران بود.[7]
[1]. کهف، 65.
[2]. کهف، 62.
[3]. «به گفته اکثر مفسران، منظور از این تنگه دو دریا، محل اتصال خلیج عقبه با خلیج سوئز، در کنار سنگی عظیم است».
[4]. ر. ک: قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 37، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبرى، ترجمه، پاینده، ابوالقاسم، ج 1، ص 278، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، 1375ش.
[5]. راوندی، قطب الدین، قصص الأنبیاء(ع)، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 156، مشهد، مرکز پژوهشهای اسلامی، 1409 ق.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 746، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[7]. ر. ک: ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه، حالت، ابوالقاسم، خلیلی، عباس، ج 2، ص 159، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.