لطفا صبرکنید
بازدید
1
آخرین بروزرسانی: 1404/04/24
کد سایت fa124110 نمایه منظور از «کل» در دعاها
طبقه بندی موضوعی حدیث
برچسب دعا|فقیر|مریض|بیمار|تمام|کل|اشف کل مریض|اغن کل فقیر
خلاصه پرسش
در دعاهای کلی؛ مانند «اللهم اشف کل مریض»،«اللهم اغن کل فقیر» و ...، آیا دعایمان شامل کافران و منافقان بیمار و فقیر و ... نیز می‌شود؟!
پرسش
با سلام؛ آیا وقتی در دعا می‌گوییم: «اللهم اشف کل مریض»، یعنی برای شفای بیماران دشمن هم دعا می‌کنیم؟
پاسخ اجمالی

در این زمینه باید گفت، آنچه در دعاها با واژه «کل» وارد شده است؛ مانند «اللهم اشف کل مریض»، «اللهم اغن کل فقیر» و ...، را می‌توانیم با نگاهی عام و فراگیر بخوانیم که شامل تمام بیماران، فقیران و ... -چه مسلمان و چه غیر مسلمان- بشود؛ چرا که رحمت و مهربانی خدای متعال گسترده است و اختصاص به گروه خاصی ندارد.

قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید:«وَ رَحْمَتی‏ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ»؛[1] رحمت من همه چیز را فرا گرفته است.

در روایات هم آمده است که پیامبر(ص) حتی برای مشرکانی که انواع ظلم و ستم را به حضرتشان روا ‌داشتند، نیز دعا می‌کرد.

نقل است پیامبر(ص) بعد از آن‌که دروغگویش خواندند، آواره‌اش کردند، با سنگ، ایشان را زخمی نمودند، زباله بر سرشان ریختند .... فرمود: من برای رحمت و دلسوزی برانگیخته شدم! خدایا! مردم جامعه‌ام -که نادانند- را هدایت کن! [2]

با این حساب، طبیعی است که بتوانیم برای غیر مسلمانانی دعا کنیم که ستمی به ما روا نداشته‌ و به صورت مسالمت‌آمیز با ما زندگی می‌کنند و به همین دلیل، نه تنها می‌شود برای غیر مؤمنان از خداوند درخواست شفا و ثروت نمود؛ بلکه این کار نشانه‌ای از اخلاق نیکو و روحیه انسانى و اسلامی است که موجب جاذبه بیشتر اسلام خواهد شد.

پس دعا برای همه بیماران و فقیران، امری پسندیده و مورد رضایت خدای مهربان است.

البته -حتی اگر استثنایی در دعایمان نداشته باشیم- طبیعی است که این دعا خود به خود شامل بیماران و فقیران کافر و منافقی نخواهد شد که بهبود وضعیت آنان به طور قطع باعث آسیب جدی به مسلمانان و دین آنان خواهد شد.

به عبارت دیگر، این دعای کلی ما -بدون آن‌که چیزی بر زبان آوریم- از آنان انصراف دارد، مانند این‌‌که اگر به صورت کلی و عمومی دعا کنیم: «خدایا! هر فتنه‌ای را از ما دور کن»، طبیعی است که در بیشتر موارد، منظور ما از این دعا، اموال و فرزندانمان نیستند که خداوند در آیه 28 سوره انفال، آنان را نوعی فتنه به شمار آورده است.


[1]. اعراف، 156.

[2]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 212، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.