لطفا صبرکنید
بازدید
1
آخرین بروزرسانی: 1404/07/23
کد سایت fa124311 نمایه احساس تنهایی خداوند علت آفرینش انسان و فرشتگان
طبقه بندی موضوعی آفرینش انسان و جهان,هدف آفرینش
برچسب تنهایی|تنهایی خدا|احساس تنهایی|ناخوشایند
خلاصه پرسش
آیا می‌توان گفت که دلیل آفرینش موجوداتی مانند فرشتگان و انسان‌‌ها آن بود که خداوند از تنهایی خویش ناخوشایند بود؟!
پرسش
سلام؛ ما اعتقاد داریم که احساسات خوب را از خداوند، و احساسات بد را از شیطان و عیب‌های خودمان گرفته‌ایم؛ اما احساس تنهایی -که احساس بدی است- را خداوند هم دارد. پرسشم این است که خداوند با وجود بی‌نیازی؛ آیا ممکن است به دلیل ناخوشایند بودن تنهایی، اقدام به آفرینش موجوداتی مانند انسان‌ها و فرشتگان کرده باشد؟
پاسخ اجمالی

نخست به این نکته اشاره می‌کنیم که اگرچه انسان، موجودی اجتماعی است و «احساس تنهایی» برایش خوشایند نیست؛ اما برای خود انسان‌ها نیز این موضوع کلیت ندارد؛ زیرا یک انسان باایمان -با وجود ارتباطش با خداوند- هیچ‌گاه به صورت کلی و فراگیر، احساس تنهایی نخواهد کرد؛ بلکه گاه این تنهایی برایش لذت‌بخش بوده و از خداوند درخواست می‌کند که چنین فرصتی برایش فراهم شود.

در همین زمینه، امام سجاد(ع) به خداوند عرضه می‌دارد: «وَ زَیِّنْ لِیَ التَّفَرُّدَ بِمُنَاجَاتِکَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَار»؛[1] خدایا در شب و روز، مناجات در تنهایی‌ها را برایم زیبا جلوه بده.

امام کاظم(ع) نیز در فرازی از توصیه‌های خویش به هشام بن حکم می‌فرماید:

ای هشام! صبر بر تنهایی‌ها نشانی از زیادی عقل است و کسی که خدا را شناخت، از دنیاپرستان کناره گرفته و به آنچه نزد پروردگارش است، مشتاق می‌شود و خداوند در ترس‌ها انیس او و در تنهایی‌ها همراه او است.[2]

بله! ممکن است این احساس ناخوشایند تنهایی، گاه در جزئیات زندگی مادی مشاهده شود.

بر همین اساس، وجود چنین احساسی در خداوند که کمال مطلق است، معنایی نخواهد داشت؛ زیرا تنهایی برای کسی ناخوشایند است که نقص، کمبود و ضعفی در او وجود داشته باشد، که در این صورت سعی می‌کند به گونه‌ای نقص و ضعف خود را برطرف کند. یکی از راه‌های آن برای انسان‌ها، ارتباط‌گرفتن با دیگران و همراه با جمع بودن است؛ نه برای خدای سبحان که همواره ازلی و ابدی بوده و ذاتا بی‌نیاز از هرچیزی است!

قرآن کریم در مورد خدای متعال می‌فرماید: «الله الصمد»؛[3] همچنین در آیات دیگری؛ مانند «و هو الغنی الحمید»؛[4] تأکید شده است که خداوند بی‌نیاز و ستوده است.

به همین دلیل باید گفت؛ خلقت موجودات توسط خداوند برای بیرون آمدن از حالت ناخوشایند تنهایی نیست. خدای سبحان نیازی به آفرینش انسان ندارد؛ زیرا او کامل و بی‌نیاز است. اگر هدفی برای آفرینش ذکر شده است؛ اهداف والایی مانند عبادت، شناخت یا ظهور رحمت الهی است نه رفع تنهایی. به عبارت دیگر، اساس خلقت بر محبّت است که شدت عشق و محبت خداوند به ذات خود موجب تجلی و بروز ذات گردیده و به شکل خلقت مخلوقات بروز کرده است.

در همین راستا است حدیث قدسی مشهور:

«کنت کنزا مخفیّا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لاعرف‏»؛[5] من گنجی پنهان بودم و دوست داشتم که شناخته شوم و آفریدگان را به همین منظور آفریدم.

البته بسیاری معتقدند که بر اساس دوام فیض نمی‌توان زمان و فرجه‌ای را تصور کرد که خدا مخلوق نداشته باشد؛[6] از این‌رو می‌توان گفت خدا همیشه تنها است؛ یعنی در مقام ذات تنها است و هیچ کسی در آن مرتبه نیست و خداوند همیشه با همه است، یعنی در مقام فعل هیچ‌گاه بی‌کار نیست: «کل یوم هو فی شأن».[7]


[1]. امام سجاد(ع)، صحیفه سجادیه، ص 226، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1376 ش.

[2]. شیخ کلینی، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 17، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.

[3]. اخلاص، 2.

[4]. فاطر، 15.

[5]. حافظ برسی، رجب بن محمد، مشارق انوار الیقین فی اسرار امیر المؤمنین(ع)، محقق، مصحح، عاشور، علی، ص 41، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1422ق.

[6]. ر. ک: «هدف از خلقت و آفرینش انسان».

[7]. الرحمن، 29.