اهلبیت پیامبر گرامی اسلام(ص) در اصطلاح به پنج تن آل عبا؛ یعنی حضرت محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) گفته میشود. دلیل آن، روایات فراوانی است که محدثان و علمای شیعه و اهلسنت از پیامبر(ص) نقل کردهاند. این روایات در بیش از هفتاد منبع معروف اهلسنت و منابع شیعی آمده است.
اهلبیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانوادهی پیامبر گرامی اسلام(ص) است. این اصطلاح در این معنا تنها یک بار در قرآن کریم در آیهی تطهیر؛ یعنی آیهی 33 سورهی احزاب به کار رفته است: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»؛ همانا خدا میخواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
و از این جهت متکلمان، محدثان و مفسران قرآن مجید، اصطلاح «اهل البیت» را که در قرآن مجید به کار رفته، به مفهوم خاص به کار بردهاند.
اما در این باره که این مفهوم خاص شامل چه کسانی میشود، میان مفسران، محدثان و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد.
- برخی از مفسران اهلسنت اعتقاد دارند که به قرینهی جملههای قبل و بعد که دربارهی همسران پیامبر اسلام(ص) است، این آیه تنها شامل همسران پیامبر(ص) میشود. اینان در تأیید این نظر، به روایتی از ابن عباس که عکرمه، مقاتل، ابن جبیر و ابن سائب آنرا نقل کردهاند، استناد جسته و مینویسند: عکرمه در بازار فریاد میزد که اهلبیت پیامبر(ص) فقط همسران او هستند و من با هر کس که منکر این مسئله است، مباهله میکنم.[1]
- برخی از مفسران اهلسنت و همهی مفسران شیعه این نظر را مورد نقد قرار داده و گفتهاند: اگر منظور از اهلبیت در این آیه فقط همسران پیامبر(ص) بود، مناسب بود که مانند عبارات قبل و بعد که خطاب به آنان به صورت جمع مؤنث است، در این آیه هم خداوند میفرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکن الرجس اهل البیت و یطهرکن تطهیراً»، در حالی که چنین نیست و خطاب در این آیه به صورت جمع مذکر(عنکم و یطهرکم) است و این نشان میدهد که دیدگاه این گروه صحیح نیست.
اما استناد آنان به روایت نیز مورد تردید قرار گرفته است. از جمله ابوحیان غرناطی - که خود از اهلسنت است – میگوید: انتساب روایت به ابن عباس درست نیست. ابن کثیر نیز گفته است که اگر منظور از این روایت، آن باشد که شأن نزول آیهی تطهیر، زنان پیامبرند، این سخن صحیح است، اما اگر منظور این است که مراد و مصداق آیه زنان پیامبر(ص) باشند و نه دیگران این سخن صحت ندارد؛ زیرا روایات فراوانی این نظر را رد میکند.[2]
البته، همانطور که اشاره کردیم سخن ابن کثیر - در اینکه شأن نزول آیهی تطهیر زنان پیامبرند - هم صحیح نیست؛ زیرا که اولاً: این نظر مخالف سیاق آیات است. ثانیاً: مخالف روایاتی است که خود به آنها اذعان نموده است.
- گروه دیگری از مفسران اهلسنت، معتقدند که منظور از اهلبیت در آیه، همسران پیامبر(ص) و علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند.[3] گفتنی است که طرفداران این نظریه برای تأیید دیدگاه خود، به هیچ روایتی استناد نکردهاند.
- بعضی از مفسران میگویند: ظاهراً آیه عام است و شامل همهی خاندان پیامبر(ص) اعم از همسران و فرزندشان، نزدیکان، حتی غلامان و کنیزان پیامبر(ص) میگردد. ثعلبی میگوید: آیهی تطهیر همهی بنیهاشم یا مؤمنان بنیهاشم را نیز در بر میگیرد.[4] این نظریه نیز مبتنی بر هیچ روایتی نیست.
- گروهی از مفسران اشاره کردند که شاید منظور از اهلبیت کسانی باشند که صدقه بر آنان حرام است. این نظریه بر حدیثی از زید بن ارقم مستند است که از او پرسیده شد، اهلبیت پیامبر(ص) چه کسانی هستند. آیا زنان پیامبر(ص) نیز جزو آنان به شمار میروند؟ زید گفت: زنان نیز جزو اهلبیت هستند، اما اهلبیت پیامبر(ص) کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام است؛ یعنی آل علی(ع)، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس.[5] به گفتهی ابوالفتوح رازی، این نظر، قولی شاذ و نادر است و مستندی ندارد.
- همهی مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهلسنت - به استناد شواهد و قراین و روایات فراوانی از پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و دیگر امامان(ع) و نیز ام سلمه، عایشه، ابوسعید خدری، ابن عباس و دیگر اصحاب- اعتقاد راسخ دارند که آیهی تطهیر در شأن اصحاب کساء؛ یعنی حضرت محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است و منظور از اهلبیت آنها هستند. و همسران در این معنا داخل نیستند، هر چند از احترام متناسب با شأن خود برخوردارند. این روایات برچند دستهاند که بخشی از آنها را از نظر میگذرانیم :
الف) روایاتی که از خود همسران پیامبر(ص) نقل شده، میگوید: هنگامی که پیامبر (ص) سخن از این آیهی شریفه میگفت، ما از او سؤال کردیم که جزء آن هستیم فرمود: شما خوبید اما مشمول این آیه نیستید. از آن جمله روایتی است که ثعلبی در تفسیر خود از ام سلمه نقل کرده که پیامبر(ص) در خانهی خود بود که فاطمه(ع) پارچهای نزد آن حضرت آورد، پیامبر(ص) فرمود: همسر و دو فرزند حسن و حسین را صدا کن، آنها را آورد، سپس غذا خوردند بعد پیامبر(ص) عبایى بر آنها افکند و گفت: "اللهم هؤلاء أهل بیتی و عترتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا"؛ (خداوندا اینها خاندان من هستند، پلیدى را از آنها دور کن، و از هر آلودگى پاکشان گردان). و در اینجا آیهی "إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ" نازل شد ... من گفتم آیا من هم با شما هستم اى رسول خدا، فرمود: "انک الى خیر"؛ (تو بر خیر و نیکى هستى)، اما در زمرهی این گروه نیستى.[6]
همچنین ثعلبی خود از عائشه چنین نقل میکند: هنگامی که از او دربارهی جنگ جمل و دخالت او در آن جنگ ویرانگر سؤال کردند، (با تأسف) گفت: این یک تقدیر الهی بود، و هنگامی که دربارهی علی(ع) از او سؤال کردند، چنین گفت: آیا از من دربارهی کسی سؤال میکنید که محبوبترین مردم نزد پیامبر(ص) بود، و از کسی میپرسید که همسر محبوبترین مردم نزد رسول خدا(ص) بود، من با چشم خود، علی و فاطمه و حسن و حسین را دیدم که پیامبر(ص) آنها را در زیر لباسی جمع کرده بود و فرمود: خداوندا، اینها خاندان و حامیان من هستند، رجس را از آنها دور کن و از آلودگیها پاکشان فرما. من گفتم: ای رسول خدا، آیا من هم از آنها هستم؟ فرمود: دور باش، تو بر خیر و نیکی هستی، (اما جزء این جمع نیستی).[7]
اینگونه روایات با صراحت میگوید که همسران پیامبر(ص) جزء عنوان اهلبیت(ع) در این آیه نیستند .
ب) روایات بسیار فراوانی در مورد حدیث کساء به طور اجمال وارد شده است که از همه آنها استفاده میشود، پیامبر(ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را فرا خواند - و یا به خدمت او آمدند - پیامبر(ص) عبائی بر آنها افکند، و گفت: خداوندا، اینها خاندان من هستند، رجس و آلودگی را از آنها دور کن، در این هنگام آیهی "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس"، نازل شد .
دانشمند معروف حاکم حسکانی نیشابوری در شواهد التنزیل این روایات را به طرق متعدد از راویان مختلفی گردآوری کرده است.[8]
در اینجا این سؤال جلب توجه میکند که هدف از جمع کردن آنها در زیر کساء چه بود؟ گویا پیامبر(ص) میخواست کاملا آنها را مشخص کند و بگوید آیهی فوق، تنها دربارهی این گروه است، تا مبادا کسی مخاطب در این آیه را تمام بیوتات پیامبر(ص) و همهی کسانی که جزء خاندان او هستند بداند.
حتی در بعضی از روایات آمده است که پیامبر(ص) سه بار این جمله را تکرار کرد: خداوند، اهلبیت من اینها هستند پلیدی را از آنها دور کن".[9]
ج) در روایات فراوان دیگری میخوانیم: بعد از نزول آیهی فوق، پیامبر(ص) مدت شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانهی فاطمه(ع) میگذشت صدا میزد: " هنگام نماز است، اى اهلبیت، خداوند میخواهد پلیدى را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد". این حدیث را حاکم حسکانى از انس بن مالک نقل کرده است.[10]
در روایت دیگری که از ابو سعید خدری از پیامبر(ص) نقل شده است میخوانیم: پیامبر این برنامه را تا هشت یا نه ماه ادامه داد.[11] حدیث فوق را ابن عباس نیز از پیامبر(ص) نقل کرده است.[12]
این نکته قابل توجه است که تکرار این مسئله در مدت شش یا هشت یا نه ماه به طور مداوم در کنار خانهی فاطمه(س) برای این است که مطلب را کاملا مشخص کند تا در آینده تردیدی برای هیچکس باقی نماند که این آیه تنها در شأن این گروه نازل شده است. به ویژه اینکه تنها خانهای که در ورودی آن به مسجد پیامبر(ص) باز میشد - بعد از آنکه دستور داد درهای خانههای دیگران به سوی مسجد بسته شود- در خانهی فاطمه(س) بود و طبعا همیشه جمعی از مردم به هنگام نماز این سخن را در آنجا از پیامبر(ص) میشنیدند.
با اینحال جای تعجب است که بعضی از مفسران اصرار دارند که آیه مفهوم عامی دارد و همسران پیامبر(ص) را نیز شامل میشود، هر چند اکثریت علمای اسلام اعم از شیعه و اهلسنت آنرا محدود به این پنج تن میدانند .
قابل توجه اینکه عائشه همسر پیامبر(ص) که طبق گواهی روایات اسلامی در بازگو کردن فضائل خود و ریزهکاریهای ارتباطش با پیامبر(ص) چیزی فروگذار نمیکرد، اگر این آیه شامل او میشد قطعا در لابلای سخنانش به مناسبتهایى از آن سخن میگفت در حالى که هرگز چنین چیزى از او نقل نشده است.
د) روایات متعددی از ابو سعید خدری(صحابی معروف) نقل شده است که با صراحت گواهی میدهد این آیه تنها دربارهی همان پنج نفر نازل شده است.[13] این روایات به قدری زیاد است که بعضی از محققان آنرا متواتر میدانند .
از مجموع آنچه گفته شد، چنین نتیجه میگیریم که منابع و راویان احادیثی که دلالت بر انحصار آیه به پنج تن میکند به قدری زیاد است که جای تردید در آن باقی نمیگذارد تا آنجا که نویسندهی کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است.[14]
از همهی اینها گذشته، برخی از همسران پیامبر(ص) در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصوم بودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفتهی بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ به هفده هزار نفر بالغ میشد. بدون شک این ماجرا به هیچوجه قابل توجیه نیست و حتی میبینیم که خود عائشه نیز بعد از این حادثه، اظهار پشیمانی کرد.
همچنین عیبجویی کردن عائشه از حضرت خدیجه(س) که از بزرگترین و فداکارترین و با فضیلتترین زنان اسلام است در تاریخ اسلام مشهور است. این سخنان عائشه به قدری بر پیامبر (ص) ناگوار آمد که از شدت غضب مو بر تنش راست شد و فرمود: به خدا سوگند که هرگز همسری بهتر از او نداشتم، او زمانی ایمان آورد که مردم کافر بودند و زمانی اموالش را در اختیار من گذاشت که مردم همه از من بریده بودند.[15]
تنها پرسشی که به ذهن میآید، این است که چگونه در میان بحث از وظایف همسران پیامبر(ص) مطلبی گفته شده است که شامل همسران پیامبر نیست.
در پاسخ به این پرسش جوابهای متعددی وجود دارد. از جملهی آنها پاسخهایی است که به آنها اشاره میشود.
الف) طبرسی میگوید: این تنها مورد نیست که در قرآن آیاتی در کنار هم قرار دارند که از موضوعات مختلفی سخن میگویند. قرآن آکنده از اینگونه موارد است. همچنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونههای فراوانی از این دست دیده میشود.[16]
ب) علامه طباطبائی؛ پاسخ دیگری بر این افزوده، و نوشته است: هیچ دلیلی در دست نیست که عبارت «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»، همراه این آیات نازل شده باشد، بلکه از روایات به خوبی استفاده میشود که این بخش جداگانه نازل گردید، و به امر پیامبر(ص) یا هنگام گردآوری آیات قرآن پس از رحلت آنحضرت در کنار این آیات قرار داده شد.[17]
ج) در تفسیر نمونه چنین آمده است: پاسخ سومی که میتوان از پرسش فوق داد، این است که قرآن میخواهد به همسران پیامبر(ص) بگوید: شما در میان خانوادهای قرار دارید که گروهی از آنان معصوماند، کسی که در زیر سایهی درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته، سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانوادهای که پنج معصوم پاک در آن است، مسئولیتهای سنگینی برای او ایجاد میکند، و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند.[18]
پس این مطلب از نظر روایات قطعی است که منظور از اهلبیت در آیهی شریفه(احزاب، 33) پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند.
و اگر لفظ اهلبیت(ع) در روایات بر بقیهی امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین(امام سجاد) تا امام زمان(عج) نیز اطلاق شده است، بدان جهت است که در روایات زیادی از پیامبر اکرم(ص) این عنوان از باب توسعهی مفهومی و تنقیح مناط بر امامان معصوم هم تطبیق شده و آمده است.[19]
رسول گرامی اسلام(ص) در حدیث مشهور «ثقلین» که در منابع حدیثی شیعه و اهلسنت به طور متواتر نقل شده است، فرمود:
«انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»؛[20] من در میان شما دو گوهر گرانبها باقی میگذارم. یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و اهلبیت من هستند که اگر به این دو تمسک نمایید و بپیوندید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نمیشوند تا در قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند.
و یا اینکه در حدیث مشهور سفینه فرمود:
همانا مثل اهلبیتم در میان شما، مانند کشتی نوح است که هر کس سوارش شود نجات یابد و هر کس از آن تخلف کند، غرق میگردد.[21] و [22]
[1]. ابوجعفر طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن(تفسیر طبری)، ج 22، ص 7، لبنان، دار هجر للطباعة و النشر و التوزیع و الإعلان، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن کثیر دمشقی اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم)، تحقیق، محمد حسین، شمس الدین، ج 6، ص 365، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
[3]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 25، ص 168، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، المرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 4، ص 231، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1418ق.
[4]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 14، ص 183، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 11، ص 39، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[5]. اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق، محمد جمیل، صدقی، ج 8، ص 479، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
[6]. طبرسى در مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 8، ص 559 – 561، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. " ذیل آیه مورد بحث. این حدیث به طرق دیگر نیز از "ام سلمه" به همین مضمون نقل شده است. ر. ک: حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق، محمودی، محمد باقر، ج 2، ص 86 به بعد، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1411ق.
[7]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 559، ذیل آیه مورد بحث، قالت عایشه: تسئلنی عن احب الناس کان الی رسول الله(ص) و زوج احب الناس، کان الی رسول الله لقد رایت علیا و فاطمة و حسنا و حسینا علیهم السلام و جمع رسول الله (ص) بثوب علیهم ثم قال: اللهم هؤلاء اهلبیتی و حامتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا ، قالت : فقلتیا رسول الله ! انا من اهلک قال تنحی فانک الی خیر!
[8]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 140.
[9] در سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 198، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1404ق، ذیل آیه مورد بحث.(اللهم هؤلاء اهلبیتی و خاصتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا).
[10]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 18؛ الصلاة یا اهل البیت! إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.
[11]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 28 و 29.
[12]. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 198، ذیل آیه.
[13]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 41، (نزلت فی خمسة : فی رسول الله و علی و فاطمه و الحسن و الحسین (ع).
[14]. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 18 - 140.
[15]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1817، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[16]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 558.
[17]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 312، لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1390ق.
[18]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 295، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.
[19]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 36، ص 336، ح 199، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[20]. ر. ک: ترمذی، الصحیح، ج 2، ص 380؛ احمد بن حنبل، المسند، ج 3، ص 17.
[21]. حاکم، مستدرک الصحیحین، ج 2، ص 432؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسة، ج 2، ص 65. «انما مثل اهل بیتی فیکم کسفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق».
[22]. برگرفته از «اهل بیت پیامبر اسلام (ص)»، 833؛ برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به نمایه های: «علت محدود کردن اهل بیت به چند نفر»، 243؛ «اهلبیت(ع) و آیه 23 شورى (آیه مودت)، 160.