به نظر شما چگونه می توان این احادیث مطروحه و نیز آیات مذکور را که با هم تفاوت دارند تطبیق داد؟ آیا امامان (ع) شاهدان اعمال ما هستند، یا آن که آنها در شب های خاصی از این اعمال آگاه می شوند؟
اگر امامان (ع) حاوی همه چیز هستند، پس چرا روایاتی وجود دارد که مبین آنند که یک امام به امام دیگر توصیه و پیشنهاداتی ارائه کرده است. به عنوان مثال امام رضا (ع) نامه ای به امام محمد تقی (ع) نوشته و در آن توصیه می کند، خانه را از جلو ترک کرده تا در قبال آن برای بینوایان مثمر ثمر باشی. به نظر شما آیا امام محمد تقی (ع) این مطلب را از قبل می دانسته اند و حال آن که به این صورت (طبق در خواست) عمل نمودند؟ جزاک الله
آیات و روایات بر این مسئله تأکید دارند که ائمه (ع)، هم در طول شبانه روز بر اعمال ما اطلاع دارند و هم این که در بعضی از زمان های خاص اعمال ما به آن بزرگواران عرضه می شود.
امّا در مورد این که چرا امامان (ع) یکی به دیگری توصیه هایی دارد، باید گفت: علومی که ائمه (ع) دارند، علومی است که از طرف خدا به آن بزرگواران داده شده است، ولی این منافاتی ندارد که برخی از علوم را به واسطه معصوم قبل از خود دریافت کرده باشند.
برای ورود به بحث مقدمه ای لازم است
علم امام
از بررسى مجموعه معارف مربوط به خصوصیات و ویژگی هاى اهلبیت عصمت (ع) چنین برمىآید که ائمه اطهار از کم و کیف عمل کردهاى مردم آگاه مىشوند و در موقعیت ها و شرایط خاصى جهت هدایت و اصلاح اعمال و رفتار آنها اقدامات به خصوصى نیز انجام مىدهند.
با توجه به مسئولیت هاى مهمّى که امام، در بینش اسلامى، در نظام هستى و جامعه اسلامى عهدهدار است و مردم هم ملزم به تبعیت کامل و پیروى بى چون و چرا از او هستند؛ اقتضاى طبیعى چنین حقیقتى آن است که امام در تمام زمینهها اعم از امور دینى و دنیوى و کلى و جزئى و همین طور آنچه مربوط به هدایت مردم است علم و اطلاع کاملى داشته باشد. حتى براین اساس شیعه معتقد است: اولاً امام باید اعلم اشخاص باشد. ثانیاً علم او همانند علم پیامبر، حضورى، موهبتى و عام و فراگیر باشد، لذا در بخشى از روایات وقتى به توصیف علم امام پرداخته مىشود از کم و کیف آن با تعابیرى چون علم به "ما کان و ما یکون و ما هو کائن"» یاد مىشود[1]؛ به عنوان مثال در اصول کافى مرحوم کلینى بابى را تحت عنوان "ان الائمه یعلمون علم ما کان و ما یکون و انه لا یخفى علیهم شیء" ارائه نموده است و یا مرحوم علامه مجلسى حدود 22 روایت در جلد بیست و شش بحار نقل کرده است که بر اساس مفاد آنها امام نسبت به همه آنچه در آسمان و زمین و بهشت و جهنم تا قیامت واقع مىشود عالم است و چیزى نیست که ائمه، (ع)، نسبت به آن علم نداشته باشند.
از دقّت در مضمون این دسته از روایات به خوبى معلوم مىشود که ائمه اطهار، (ع)، از عملکردها و رفتار و حتى نیت هاى شیعیان خود باخبر مىشوند. به علاوه در این خصوص از امام زمان، (عج)، روایتى وارد شده است که می فرماید: «لایعزب عنا شیء من اخبارکم»[2]؛ هیچ یک از اخبار شما از دید ما پنهان نمىماند. ما بر همه امور شما اطلاع پیدا مىکنیم. بنابراین بر اساس این روایت کمترین جایى براى شک در احاطه علم امام زمان (ع) باقى نمىماند.[3]
عرضه اعمال
با مراجعه به قرآن کریم و روایات معصومین این نکته به خوبى استفاده مىشود که پیامبر (ص)، و امامان (ع) بر اعمال امّت آگاهى دارند. در قرآن کریم مىخوانیم: "قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون»[4]؛ اى پیامبر به مردم بگو: اعمال و وظایف خود را انجام دهید و بدانید که خدا و رسولش و مؤمنان اعمال شما را مىبینند.
روایاتى که در این زمینه وارد شده، بسیار زیاد است؛ از جمله در تفسیر همین آیه از امام صادق (ع) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: "تمام اعمال نیک و بد مردم هر روز صبح به پیامبر اکرم (ص) عرضه مىشود، بنابراین مراقب باشید».[5]
و یا در روایتى عبدالله بن ابان مىگوید: به حضرت رضا (ع)، عرض کردم که براى من و خانوادهام دعایى کنید. حضرت فرمودند: مگر من دعا نمىکنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شبى برمن عرضه مىشود لذا در هر مورد که مناسب باشد دعا مىکنم. عبدالله مىگوید این حرف امام براى من تعجب آور بود که اعمال ما هر روز و شب بر امام عرضه شود. ایشان وقتى متوجه تعجب من شدند خطاب به من فرمودند: آیا کتاب خداوند عزوجل را نمىخوانى آنجا که مىفرماید: و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون. و در ادامه فرمودند: به خدا سوگند در این آیه مراد از مؤمنون علىبنابىطالب(ع) است.[6]
از آن جا که همه ائمه (ع) به منزله نفس واحدند و همه آنها یک نور هستند، لذا هر حکمى که در مورد یکى از آنها ثابتشود در مورد بقیّه هم ثابت خواهد شد.
این آیه که بیان کننده آگاهى خدا و پیامبر و مؤمنان از عملکرد ما است، همان عقیده شیعه را مبنى بر "عرضه اعمال" بر اولیاى خدا بیان مىکند. این عرضه، روزانه، هر هفته و هر ماه انجام مىگیرد و اگر اعمال ما خوب باشد، اولیاى خدا از ما شاد مىشوند و اگر بد باشد، نگران و اندوهگین مىگردند، و ایمان و باور به این مسئله، تأثیر بسیاری در تربیت و تقوا افراد می تواند داشته باشد.
پس از اطلاع از این حقیقت، عمده آن است که هر کس در حد توان خود به گونهاى عمل کند که موجبات شادى پیامبر اکرم (ص)، و ائمهاطهار (ع) را فراهم سازد در این باره هم نقل است که روزى امام صادق (ع) خطاب به اصحاب و افرادى که در مجلس آن حضرت حضور داشتند فرمودند: "چرا رسول خدا(ص) را از خود مىرنجانید؟ شخصى از حضرت سؤال کرد: ما چگونه رسولخدا (ص)را ناراحت مىکنیم؟ حضرت صادق (ع) فرمودند: مگر نمىدانید که کلیه اعمال شما بر رسول خدا(ص) عرضه مىشود، پس اگر معصیتى در اعمال شما مشاهده نماید باعث ناراحتى و رنجش خاطر او خواهد شد. پس با اعمال بدتان پیامبراکرم (ص) را ناراحت نکنید، بلکه سعى کنید با اعمال خوبتان او را خوشحال و مسرور سازید".[7]
بنابراین از مفاد این دسته از آیات و روایات عرض اعمال به ساحت مقدس امامان(ع)، به خوبى معلوم مىشود که ائمه(ع)، براعمال شیعیان آگاهى دارند.
درنتیجه با این توضیحات مشخص شد که آیات و روایات هیچ گونه تعارضی باهم ندارند.
در مورد سؤال دوم روایاتی نیز وجود دارد که در بعضی از زمان های خاص هم مثل شب های قدر و غیر آن اعمال ما بر آن بزرگواران عرضه می شود که این هم منافاتی با ناظر بودن ائمه(ع) در تمام ساعات بر اعمال ما ندارد. مثال ساده و روشن آن به این صورت است که مدیر و مسئول یک اداره در طول روز به کارهایی که در مجموعه تحت مدیریتش است اطلاع دارد و آنها را می بیند، ولی در پایان هفته یا ماه یا سال و یا زمان دیگر گزارش کارها به او میرسد تا آنها را امضاء کند.
و در مورد سؤال پایانی که چرا امامان (ع) یکی به دیگری توصیه هایی دار؛ می گوییم: اولاً: علمی که ائمه (ع) دارند، علمی است که از طرف خدا به آن بزرگواران داده شده است، ولی این منافاتی ندارد که برخی از علوم را به واسطه معصوم قبل از خود دریافت کرده باشند؛ همان طوری که لحظات آخر عمر شریف پیامبر (ص) امام علی (ع) نزد آن حضرت بود و فرمود:رسول الله (ص) زیر گوش من چیزی فرمود که به واسطه آن هزار باب علم برای من باز شد که از هر بابش هزار باب دیگر باز شد.[8] ثانیاً: هنگامی که امام رضا به فرزندشان امام جواد (ع) توصیه فرمودند، آن حضرت هنوز به مقام امامت نایل نشده بود، تا علم امامت داشته باشد.
[1] مظفر، محمدحسین، علم الامام ،ج3 ،ص17؛ مظفر، محمدحسین، امام شناسی ، ج42 ،ص11، درس 65 تا 67 . مکتبه الشامله.
[2] . المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج53، ص175 ، مؤسسه الوفا، بیروت، لبنان، 1404.
[3] برای آگاهی بیشتر درباره علم امامان مراجعه شود به: علم اولیای خدا، 189 (سایت: 953)؛ علم غیب ائمه(ع)، 2775 (سایت: 3259).
[4] . توبه،105.
[5] .الکلینى، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 219، کتاب الحجة، باب عرض الاعمال على النبى و الائمة، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365،هـ.ش.
[6] همان، ج1، ص 219، ح 4.
[7] . همان، ج 1، ص 219، ح 3.
[8] بلخی حنفی، سلیمان، ینابیع المودة، سید علی جمال اشرف الحسینی، ج 1، ص 208؛ چاپ اول، دار الاسوه، [بی جا]، 1416،هـ.ق.