کلمه دقیقه کلمه ای نو در کلام عرب نیست، و در لغت آنان به معنای جزء کوچک است. کلمه دقیقه به همان معنای لغوی خودش استعمال شده است که به معنای جزء کوچک است، پس معنای حدیث این است که : "..... در آخرین جزء زمانی که از روحش باقی است"، بنابراین کلمه دقیقه با همان معنای لغوی اش قابل معنا است.
کلمه "دقیق" و "الدقیقه" از کلمات نو ظهور عرب نیستند، بلکه کلماتی اند که در لغت عرب سابقه طولانی دارند. معجم مقاییس اللغة که از قدیمی ترین کتاب های لغت است، در این باره می گوید: «دق، به معنای صغیر و بر کوچک بودن دلالت می کند».[1] لذا این کلام عرب مشهور است که "ما له دَقِیقة و لا جَلِیلة" یعنی نه گوسفندی دارد و نه شتری، یعنی دقیق به معنای حیوان کوچک تر (در مقابل شتر که حیوان یزرگ تر است) استعمال شده است.[2]
بنابراین؛ کلمه دقیقه کلمه ای نو در کلام عرب نیست، پس اکنون به استعمال این کلمه در روایت کتاب شریف کافی می پردازیم.
در این روایت امام (ع) می فرماید: «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَتَى یَعْرِفُ الْأَخِیرُ مَا عِنْدَ الْأَوَّلِ قَالَ فِی آخِرِ دَقِیقَةٍ تَبْقَى مِنْ رُوحِهِ».[3]
1. این حدیث و مشابه آن با همین الفاظ، قبل از کتاب کافی، در کتاب "بصائر الدرجات"،[4] تألیف صفار (م290) موجود است که حدود 40 سال قبل از کلینی (مولف کافی) وفات کرده است.
2. در همه نسخه هایی که از کافی یافت شده است، کلمه "دقیقه" به همین شکل وارد شده است و حتی اختلاف نسخه هم در بین نیست.[5]
3. کلمه دقیقه به همان معنای لغوی خودش استعمال شده است که به معنای جزء کوچک است، پس معنای حدیث این است که : "..... در آخرین جزء زمانی که از روحش باقی است"، بنابراین کلمه دقیقه با همان معنای لغوی اش قابل معنا است.
4. ائمه (ع) به شهادت تاریخ، فصیح ترین افراد عرب بوده اند و استعمال یک کلمه در کلام آنان نشانه صحت استعمال آن کلمه در زبان عرب است.
5. می توان حدیث را با در نظر گرفتن مطلب دیگری معنا کرد و آن این است که چه بسا بین لفظ "آخر" و "دقیقه"، کلمه "وقت" حذف شده باشد، چنین امری در کلام فصیح عرب دیده می شود که صفت جانشین موصوف می شود، مثلا گفته می شود " لأعذّبه شدیداً" که در اصل " لأُعذّبه عذاباً شدیداً" بوده است، که عذابا (موصوف) حذف شده و شدیداً (صفت) به جای آن نشسته است. در این حدیث هم چه بسا چنین بوده است که فرموده: "فی آخر وقت دقیقه" یعنی در آخرین جزء وقت (در آخرین لحظات باقی مانده از وقت زندگی اش)، در این معنا، "دقیقه" باز هم به همان معنای لغوی که جزء کوچک باشد، استعمال شده است. این معنا شبیه این است که برای کلمه دقیقه جار و مجروری بوده باشد که به علت وضوح آن حذف شده است؛ مانند آن که بگوییم "فی آخر دقیقة من الوقت".
6. علاوه بر این مطالب، در قرآن که کتاب آسمانی همه مسلمانان است و همه به صحت و عدم تحریف آن اجماع دارند، کلمه "الساعة" فراوان استعمال شده است که به معنای وقت و زمان استعمال شده است،[6] و علت نام گذاری قیامت به الساعة این است که قیامت زمان برانگیخته شدن و رسیدگی به اعمال است. در این صورت آیا شایسته است که بر قرآن نیز اشکال شود که چرا الساعة را به معنای زمان استعمال کرده است!؟ با آن که در وقت نزول قرآن "ساعت" که وسیله اندازه گیری زمان است، وجود نداشته است؟!
شبیه این مطلب در برخی از روایات نیز وجود دارد که کلمه "الساعة" به معنای مدتی از زمان در آن استعمال شده است. در روایتی پیامبر اکرم (ص) علت تشریع پنجاه رکعت در طول شبانه روز را وجود 25 ساعت در طول شبانه روز دانسته اند، ایشان می فرمایند: «نماز در روز و شب پنجاه رکعت است؛ زیرا ساعات شب، دوازده ساعت و ساعات روز نیز دوازده ساعت است، و بین طلوع فجر و طلوع خورشید هم یک ساعت است، لذا برای هر ساعت دو رکعت نماز تشریع شده است».[7]
در نتیجه نه تنها روایتی که کلمه دقیقه در آن آمده است، تحریف شده نیست، بلکه نمی توان کتاب هایی که چنین روایاتی در آن آمده است را به سبب وجود این روایات تحریف شده دانست، بله، شاید در ترجمه این روایت، در مرحله اول همان دقیقه به معنای کنونی آن به ذهن متبادر شود، اما باید دانست که ترجمه واقعی کلمه دقیقه، همان جزء کوچکی از زمان است.
[1]ابوالحسین، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج 2، ص 258، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1404 ق.
[2]ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج10، ص102، دارالفکر/ دار صادر، بیروت، 1414ق.
[3] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 274، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.
[4]صفار، محمد بن حسن بن فروخ، بصائرالدرجات، ص 477، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404ق.
[5]در کتاب کافی که اخیراً توسط موسسه دار الحدیث چاپ شده است، در حدود 11 نسخه اصلی کتاب شریف کافی بازنگری شده است و اختلاف نسخه ها در پاورقی و در ذیل هر حدیث بیان شده است. نک: الکافی (چاپ دار الحدیث)، مقدمه، ج 1، ص 117،قم، 1429ق.
[6]صاحب تفسیر التحریر و التنویر در ذیل آیه "وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ" می گوید: یعنی ساعت و زمان به کیفر رساندن تکذیب کنندگان پیامبر(ص)، یعنی وقت بعث و برانگیخته شدن. نک: ابن عاشور، محمد بن طاهر،التحریر و التنویر، ج 13، ص 59، بی تا، بی جا.
[7] صدوق، محمد بن علی،من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص201، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1412ق.