برگشت به خدا که در برخی آیات قرآن بدان اشاره شده، با تقرب و نزدیک شدن به او لزوماً به یک معنا نیستند و نزدیک شدن به معنای مادی آن نیز در مورد خداوند متصور نیست.
آیاتی که به مرگ انسان می پردازند بیانگر آن می باشند که پس از مرگ به خدا برگشت می کنیم، نه این که به او نزدیک می شویم، تا این که دوری از خدا را در این دنیا از آنها استنباط کنیم. رجوع و بازگشت به خداوند به این معنا است که ما از تمام این عوامل و زندگی مادی رها می شویم و تمام حجاب هایی که بر ما وجود داشت از بین می رود و ما با نگاهی شفاف می توانیم علت و مالک حقیقی را ببینیم. این برگشت به خداوند نیز تنها به انسان اختصاص ندارد، بلکه تمام موجودات به مبدأ هستی برگشت می کنند.
برگشت به خدا که در برخی آیات قرآن بدان اشاره شده با تقرب و نزدیک شدن به او لزوماً به یک معنا نیستند.
قبل از آغاز بحث باید اشاره ای به معنای نزدیک یا دور شدن به پروردگار داشته باشیم:
نزدیکی و دوری در بیشتر اوقات در معنای مادی آن به کار می روند. وقتی این دو واژه را درباره اجسام به کار می بریم، این معنای مادی را به صورت ناخود آگاه مورد استفاده قرار داده ایم. اما چون به دلیل عقلی اثبات شده که اصطلاحات مادی در شیء فرا ماده کاربردی ندارد و به عنوان مثال درباره خداوند نمی توان گفت که او در یک مکان قرار دارد یا این که او دارای جسم مادی بوده، طبیعتاً نزدیکی و دوری مادی نیز در مورد او متصور نیست، مگر این که معنای ظاهری این الفاظ که وابسته به ماده است قصد نشود.
بنابراین، استفاده دو کلمه نزدیکی و دوری درباره خداوند هیچ گونه معنای مادی را با خود ندارد، بلکه یک معنای کاملاً معنوی است. به این صورت که نزدیکی با خدا نزدیکی معنوی و روحی است و دوری از خدا نیز به معنای دوری معنوی و روحی است.
اکنون این پرسش مطرح می شود که آیا انسان با مرگ به خدا نزدیک می شود؟ تا در نهایت بگوییم در دنیا از او دور بوده است؟! در این زمینه باید گفت؛ اولاً: قرآن نگفته که با انسان با مرگ خویش به خدا نزدیک می شود، بلکه گفته که به سوی او باز می گردد؛ ثانیاً: می دانیم که در دنیا نیز بسیاری از دوستان خدا به او نزدیک می شوند و دشمنان او حتی بعد از مرگ نیز از او دورند که این نزدیکی و دوری تنها به عمل انسان بستگی دارد.
آیات قرآن اشاره به این دارند که مرگ وسیله ای برای برگشت انسان ها به سوی خداوند است: "آنان که یقین دارند [در نهایت] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمىگردند".[1]
"مان کسانى که چون بلا و آسیبى به آنان رسد گویند: ما مملوک خداییم و یقیناً به سوى او بازمىگردیم".[2] "و آنان که آنچه را [از زکات و دیگر نفقات در راه خدا] مىپردازند، مىپردازند و دلهایشان از اینکه به سوى پروردگارشان [براى محاسبه دقیق] باز مىگردند، ترسان است".[3]
عده ای از مفسران بازگشت به خدا را به این معنا گرفته اند که مراد از رجوع به خداوند، رجوع به جایی است که در آن جا برای ما آشکار می شود که هیچ مالکی غیر از خداوند نیست و غیر از خداوند هیچ کس نفع و ضرر کسی را در دست ندارد، کما این که در ابتدای خلقت نیز این گونه بود و ما به آنچه در اول خلقت بوده ایم، برگشت می کنیم، و از آنچه لوازم زندگی در دنیا بوده دور شده و به مبدأ هستی باز می گردیم.[4]
به بیان دیگر، رجوع به خداوند به این معنا است که ما از تمام این عوامل و زندگی مادی رها می شویم و تمام حجاب هایی که بر ما وجود داشت از بین می رود و ما به روشنی می توانیم علت و مالک حقیقی را دریابیم.
این برگشت به خداوند تنها به انسان اختصاص ندارد، بلکه تمام موجودات به مبدأ هستی که خداوند باشد برگشت می کنند و این برگشت توسط تحولی خواهد بود که در تمام عالم رخ خواهد داد، چنانچه قرآن به این موضوع اشاره کرده: "وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ"[5] و "إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى".[6]
نتیجه نهایی آن است که بازگشت تمام موجودات به خداست، اما برخی از آنها می توانند به او نزدیک شوند.