کد سایت
fa1714
کد بایگانی
1600
نمایه
زندگی نامه ی سید هاشم حداد
طبقه بندی موضوعی
بزرگان
برچسب
سید هاشم حداد|علوم عرفانی|شاگردان
خلاصه پرسش
در مورد مرحوم سید هاشم حداد و شاگردان ایشان مطالبی بفرمایید.
پرسش
در مورد مرحوم سید هاشم حداد و شاگردان ایشان مطالبی بفرمایید.
پاسخ اجمالی
عارف إلاهی، مرحوم سید هاشم موسوی حداد اهل شهر مقدس کربلا بود که در سال 1318 هـ.ق، در همان شهر به دنیا آمد و در سن 86 سالگی در سال 1404 هـ.ق، در همان شهر به لقاء الله پیوست.
او در شهر مقدس نجف با عارف ربانی سید میرزا علی آقای قاضی آشنا شد و در حدود 26 سال در نزد ایشان شاگردی نمود.
از این جهت در علوم عرفانی و مشاهدات ربانی استاد کامل و صاحب نظر و در مقامات عرفانی از جایگاه بلندی برخوردار گشت، گرچه در مسائل فقهی، از متعبدین و از مقلدین محسوب می گردد.
وی از شیفتگان و متوسلان به ائمه (ع) بوده است، به گونه ای که در هر تغییر حالت و نشست و برخواست، ذکر یا صاحب الزمان، بر لب داشت.
او در عین حال که صاحب کرامات، موت اختیاری و تجرد بوده است، طلب کرامات و اِعمال آنها را از حظوظ نفس می دانسته است.
او در شهر مقدس نجف با عارف ربانی سید میرزا علی آقای قاضی آشنا شد و در حدود 26 سال در نزد ایشان شاگردی نمود.
از این جهت در علوم عرفانی و مشاهدات ربانی استاد کامل و صاحب نظر و در مقامات عرفانی از جایگاه بلندی برخوردار گشت، گرچه در مسائل فقهی، از متعبدین و از مقلدین محسوب می گردد.
وی از شیفتگان و متوسلان به ائمه (ع) بوده است، به گونه ای که در هر تغییر حالت و نشست و برخواست، ذکر یا صاحب الزمان، بر لب داشت.
او در عین حال که صاحب کرامات، موت اختیاری و تجرد بوده است، طلب کرامات و اِعمال آنها را از حظوظ نفس می دانسته است.
پاسخ تفصیلی
عارف إلاهی مرحوم سید هاشم موسوی حداد اهل شهر مقدس کربلا بود که در سال 1318 هـ.ق در همان شهر بدنیا آمد. پدرش سید قاسم از شیعیان هند و مادرش هدیه از اعراب اصیل عراق بود.
شغل او نعل سازی و نعل کوبی بوده است؛ با این حال از نظر معیشتی در وضعیت سختی بسر می برده است، به گونه ای که تا آخر عمر در یک خانه 50-40 متری که از آن دیگران بوده، زندگی می کرده است. در عین حال هیچ نوع تقاضایی از کسی نمی کرد. غذای او غالبا نان و برگ ترب سفید بود. در طول عمر خواب چندانی نداشت. همیشه ساکت بود و اگر سؤالی می شد به طور مختصر و مفید جواب می داد. قرآن را با صوت حزین و آهنگ جذاب و دلربا می خواند. پیوسته با دیگران حالت تواضع و خضوع داشت به گونه ای که در خدمت به دیگران هیچ گونه دریغ نداشت، اتاق را جارو می زد، ظرف را می شست و نیازهای منزل را فراهم می کرد.
وی در علوم اسلامی صاحب نظر بود و هرگونه سؤالی از مشکل ترین مطالب منظومه حاجی، اسفار آخوند ملا صدرا، فصوص الحکم و مصباح الانس را پاسخ گو بود.
در مقامات عرفانی از عوالم کثرت عبور کرده و به فنا رسیده و حقیقت توحید ذات حق را درک کرده و آن را چشیده بود.
درباره ائمه (ع) معتقد بود که آنها أولیای إلاهی هستند که عابدان محض در برابر ربوبیت مطلقۀ خدایند که مظهر، افعال و صفات إلاهی اند، لذا ائمه دارای ولایت مطلقۀ کلیه اند و آسمان و زمین و تمام مخلوقات، تحت ولایت ائمه (ع) هستند. وی وجود ائمه و افعال آنها را معجزه می دانستند.
حال ایشان در تمام دهه عزاداری محرم، منقلب بود و زیاد گریه می کرد.
ایشان معتقد بود انسان باید در هر حال با خدا معامله کند و خواستن خواب ها و رؤیاهای معنوی و روحانی و طلبیدن مکاشفات و اتصال با عالم غیب و... از خواهش های نفسانی است.
مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره ی او می گوید: او شاهباز بلند پروازی بود که هرچه طائر عقل و اندیشه اوج بگیرد و بخواهد وی را دریابد، می بیند او برتر و عالی تر است. حد او را فقط مرحوم قاضی می شناسد. شهید مطهری درباره ی او گفت: این سید حیات بخش است.
شاگردان مرحوم حداد در عراق و ایران حدود 20 نفر بودند و اینان عبارتند از:
مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی که حدود 28 سال شاگرد ایشان بودند، حاج سید احمد حسینی همدانی، مرحوم غلامحسین همایونی، مرحوم حاج غلامحسین سبزواری، حاج محمد حسن بیاتی، حاج محسن شرکت، حاج شیخ صالح کمیلی، حاج سید هادی تبریزی، مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی، حاج شیخ محمد جواد مظفر، حاج سید شهاب الدین صفوی، حاج محمد علی خلف زاده، حاج ابو موسی محیی و... حاج سید عبدالکریم کشمیری، حاج سید مصطفی خمینی و عده ای دیگر.[1]
شغل او نعل سازی و نعل کوبی بوده است؛ با این حال از نظر معیشتی در وضعیت سختی بسر می برده است، به گونه ای که تا آخر عمر در یک خانه 50-40 متری که از آن دیگران بوده، زندگی می کرده است. در عین حال هیچ نوع تقاضایی از کسی نمی کرد. غذای او غالبا نان و برگ ترب سفید بود. در طول عمر خواب چندانی نداشت. همیشه ساکت بود و اگر سؤالی می شد به طور مختصر و مفید جواب می داد. قرآن را با صوت حزین و آهنگ جذاب و دلربا می خواند. پیوسته با دیگران حالت تواضع و خضوع داشت به گونه ای که در خدمت به دیگران هیچ گونه دریغ نداشت، اتاق را جارو می زد، ظرف را می شست و نیازهای منزل را فراهم می کرد.
وی در علوم اسلامی صاحب نظر بود و هرگونه سؤالی از مشکل ترین مطالب منظومه حاجی، اسفار آخوند ملا صدرا، فصوص الحکم و مصباح الانس را پاسخ گو بود.
در مقامات عرفانی از عوالم کثرت عبور کرده و به فنا رسیده و حقیقت توحید ذات حق را درک کرده و آن را چشیده بود.
درباره ائمه (ع) معتقد بود که آنها أولیای إلاهی هستند که عابدان محض در برابر ربوبیت مطلقۀ خدایند که مظهر، افعال و صفات إلاهی اند، لذا ائمه دارای ولایت مطلقۀ کلیه اند و آسمان و زمین و تمام مخلوقات، تحت ولایت ائمه (ع) هستند. وی وجود ائمه و افعال آنها را معجزه می دانستند.
حال ایشان در تمام دهه عزاداری محرم، منقلب بود و زیاد گریه می کرد.
ایشان معتقد بود انسان باید در هر حال با خدا معامله کند و خواستن خواب ها و رؤیاهای معنوی و روحانی و طلبیدن مکاشفات و اتصال با عالم غیب و... از خواهش های نفسانی است.
مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره ی او می گوید: او شاهباز بلند پروازی بود که هرچه طائر عقل و اندیشه اوج بگیرد و بخواهد وی را دریابد، می بیند او برتر و عالی تر است. حد او را فقط مرحوم قاضی می شناسد. شهید مطهری درباره ی او گفت: این سید حیات بخش است.
شاگردان مرحوم حداد در عراق و ایران حدود 20 نفر بودند و اینان عبارتند از:
مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی که حدود 28 سال شاگرد ایشان بودند، حاج سید احمد حسینی همدانی، مرحوم غلامحسین همایونی، مرحوم حاج غلامحسین سبزواری، حاج محمد حسن بیاتی، حاج محسن شرکت، حاج شیخ صالح کمیلی، حاج سید هادی تبریزی، مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی، حاج شیخ محمد جواد مظفر، حاج سید شهاب الدین صفوی، حاج محمد علی خلف زاده، حاج ابو موسی محیی و... حاج سید عبدالکریم کشمیری، حاج سید مصطفی خمینی و عده ای دیگر.[1]
[1] این مقاله بر گرفته از کتاب روح مجرد، تألیف آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی ، صص 102، 171، 80، 602، 125،136، 252، 84،،90،91، 484، 186، 25، ،638 و 161، می باشد.