اصل اینکه میتوان با برخی عوالم و اهالی آن ارتباط برقرار نمود، جای تردید نیست، اما اینگونه نیست که با مواد مخدر و مشروبات الکلی هم بتوان با عوالم و موجودات دیگر ارتباط برقرار کرد.
اما ابزار و راههایی که میتوان از آنها برای اطلاع یافتن از امور پنهانی عالم و ارتباط با عوالم دیگر بهره جست، از جهت مشروعیت و عدم مشروعیت و ظلمانی بودن و نورانی بودن؛ متفاوتاند. استفاده از ابزاری مانند سحر و ...، استفاده از ابزار ظلمانی محسوب گشته و آثار منفی روانی و... بر جای میگذارند و طبق فتوای فقهای شیعه حرام است.
از طرفی دیگر، در مواردی که از این ابزار استفاده میشود، هیچ اعتباری به اخبار و اطلاعات حاصله نیست.
موضوع "ارتباط با ارواح" و "ارتباط با موجودات عوالم دیگر" و نیز اطلاع از امور پنهانی توسط موجودات نامحسوس از نکات بحث انگیز است، جهت یافتن پاسخ مورد نظر، به مقدمات زیر توجه فرمایید:
- از مجموع آیات، روایات و نیز توضیحاتی که حکمای اسلامی پیرامون "خلقت" و مراتب آن دادهاند، استفاده میشود که اولا: دامنه خلقت، به همین دنیای محسوس محدود نشده، عوالم دیگر با موجودات و زبانی متفاوت، وجود دارد.[1] ثانیا: هر عالم، ساکنان مخصوص به خود را دارد که فرشتگان، شیاطین و اجنه فقط چند نمونه آن هستند. ثالثا: در هر عالم، اتفاقات و اخباری ویژه و منحصر به فرد، جریان دارد. رابعا: این عوالم، همه در یک سطح نبوده و برخی نورانی محض و بعضی تاریک(ظلمانی) محضاند و از این جهت دستهای علوی و سطح بالا و پاره ی دیگر سفلی و سطح پایین هستند.
- انسان - با توجه به حس غریزی کنجکاوی - جویای ارتباط و آگاهی نسبت به آن عوالم است، اما باید دقت نماید که خیلی از راهها؛ مثل استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، یا از اساس او را به جایی نمیرسانند و به خیالپردازی شخص دامن میزنند،[2] یا ابزار نامناسب در این راه تلقی میشوند و علاوه بر آثار منفیای که به جای میگذارند، به آگاهیهای حاصله از آنان اطمینانی نیست.
- گفته میشود: یکی از راههای کسب آگاهی از عوالم دیگر، برقراری ارتباط با ارواح است.
در این رابطه به نکات زیر توجه نمایید:
الف) چنین ارتباطی به عنوان یک واقعیت، پذیرفتنی است؛ زیرا منابع اسلامی این مطلب را در موارد زیادی تأیید کرده است که به عنوان نمونه میتوان به ارتباط و سخن گفتن پیامبر(ص) با ارواح مشرکان کشته شده در جنگ بدر،[3] و ارتباط آن حضرت با ارواح مؤمنان در قبرستان بقیع[4] و ارتباط و صحبت حضرت علی(ع) با ارواح مردگان،[5] اشاره کرد.
ب) روح وقتی که احضار میشود چنان نیست که واقعاً در خارج ماده، تحقق یافته باشد، بلکه روح شخص مورد نظر در مشاعر احضار کننده حاضر شده و او آنرا از راه تلقین پیش روی خود احساس میکند و سخنانی از او میشنود، نه اینکه واقعاً و در خارج مانند سایر موجودات مادی و طبیعی حاضر شود.[6]
ج) برای ارتباط نیاز به مراقبتها و ریاضتهای بسیاری است، ریاضتهایی که منجر به این حالت میشود گاهی مشروع است و گاهی نامشروع، ریاضتهای مشروع در نفوس پاک نیروی سازنده ایجاد میکند و ریاضتهای نامشروع نیروی شیطانی، و هر دو ممکن است منشاء این ارتباط گردند که اولی مثبت و مشروع و دومی مخرب و نامشروع است.[7]
د) هیچ اعتباری در خصوص صحت گفتههای ارواحی که احضار شده یا اجنه یا پیشگویی منجمان وجود ندارد.
پس نباید و نمیتوان ادعای هر کسی که مدعی ارتباط با ارواح و ... است، را پذیرفت.
علاوه بر این، اگر ارتباط واقعا برقرار شده باشد، به همه آن پیامهایی که توسط ارواح فرستاده میشود، نمیتوان عمل کرد؛ زیرا چه بسا پیامی که به فرد مدعی ارتباط، رسیده باشد، از ارواح خبیثه صادر شده باشد و... .
هـ) قاعده کلی برای شناسایی ییامهای صحیح ارواح این است که پیامها نباید با اصول ادیان الاهی و دعوت پیامبران منافات داشته باشد. بنابراین، برای شناخت پیامهای درست از پیامهای نادرست، باید اوّل دین و دستورات پیامبران و اولیاء الله (ائمه معصومین) را به خوبی شناخت و آنگاه با سنجش پیامها با تعالیم ادیان الاهی، بویژه اسلام، درستی و نادرستی آنها را مشخص نمود.
و) پیامهایی که ارواح میفرستند - بر فرض صحت ارتباط و صحیح بودن پیامها و صدور آنها از ارواح پاک- برای ما هیچگونه التزامی نمیآورد؛ زیرا آنچه را که لازم بوده است که انجام دهیم یا ترک کنیم، اسلام برای ما بیان کرده است و دیگر نیازی به استمداد از دستورات ارواح نداریم. تنها به صورت یقین به ارتباط با ارواح و یقین به مؤمن بودن آن روح، میتوانیم (اختیار داریم) که از رهنمودهای آن استفاده کنیم، که رسیدن به چنین یقین و اطمینانی نیز بسیار مشکل است. با این حساب باید از خیر پیامهای دریافت شده در این ارتباط ها، گذشت.
- گفته شده است یکی از راههای کسب آگاهی از عوالم دیگر، استفاده از علوم غریبه است، اما باید دقت کرد که:
اوّلاً: در مواردی مثل آنچه از علوم در "لوح محفوظ الاهی" مندرج است، کسی جز خدا(و در مواردی که به ائمهی اطهار(ع) اذن آگاهی بدهد) به آن دسترسی ندارد و نمیتواند از آن آگاه شود.[8]
ثانیاً: در مواردی اگر چه با علومی مانند رمل و جفر، میتوان به آگاهیهایی رسید و برخی از مراجع هم، یادگیری آنان را حرام نداستهاند، اما گفتهاند: به شرط اینکه به همان علوم اصلیش بدون نقصان و اشتباهی، دست پیدا شود.[9] ولی این علوم هم به نحو ناقص به دست ما رسیده[10]! و لذا آن دسته از علمایی که آنرا میدانستهاند، از تعلم آن پشیمان شده و آنرا به فرزندان خود نیز یاد ندادهاند.[11] بنابراین، نمیتوان به کلیه نتایج حاصله از علم رمل و جفر هم اعتماد کامل داشت.[12]
- دیدگاه فقها و دانشمندان اسلامی در این باره:
- برخی از فقها، احضار روح را مطلقا حرام میدانند[13] و برخی دیگر میگویند: اگر از راههای صحیح صورت گیرد، در صورتی جایز است که موجب ضرر، اذیت و آزار آن روح یا احضار کننده یا حاضران، نشده و جنبهی تحمیل و اجبار نداشته باشد.[14]
- استفاده از هیپنوتیزم نیز صد در صد خالی از اشکال نیست،[15] و اگر در حین انجام آن هم کار خلافی صورت نگیرد، اما برای اغراض صحیحی از قبیل درمان نباشد، اشکال دارد.[16]،[17]
- تعلم و بکارگیری علم سحر و جادوگری حرام و ممنوع است، مگر آنکه در جهت ابطال سحر دیگری باشد.[18]
علی(ع) در این باره میفرماید:
«کسی که سحر بیاموزد – چه کم باشد و چه زیاد – کافر شده و رابطهی او با خداوند به طور کلی قطع میگردد ...».[19]
- استفاده از راههای فالگیری جهت پیشگویی و فالگیری، ممنوع و پرداخت و دریافت پول در قبال آن حرام است.[20]
- تسخیر اجنه نیز چنانچه از طریق علم سحر یا کمک گرفتن از شیاطین باشد حرام است، حتی اگر موجب ضرر یا اذیت کسی نباشد.[21] برخی از علمای اهل سیر و سلوک نیز گفتهاند: اگر شخصی به احضار اجنه و ارتباط با آنان بپردازد، عاقبت به خیر از دنیا نمیرود.[22]،[23]
حال با عنایت به نکات مطرح شده به چند پرسش، دقت فرمایید:
- از بین گزینههایی که در ذیل میآید، کدامیک از اولویت برخوردار است؟
الف) انسان با عوالم نورانی ارتباط برقرار کند؟
ب) انسان با عوالم ظلمانی ارتباط برقرار نماید؟
یقیناً شما گزینهی الف را ترجیح خواهید داد.[24]
- با عنایت به محدودیت فرصت عمر و فزونی نیازهای واقعی و خبرهایی که لازم است از آن مطلع باشیم، کدام گزینه را ترجیح میدهید؟
الف) از کلیه خبرهای درست و نادرست مطلع باشید؟
ب) فقط در جریان خبرها و مسائل صادق و ضروری باشید؟
ج) هم از مسائلی با خبر باشید که درست است و هم از مسائل نادرست؟ حتی اگر توان شناخت صحیح از غیر صحیح را هم داشته باشید.
به نظر میرسد، گزینه "ب" عاقلانهترین راه است.
حال با در نظر گرفتن عاقلانهترین گزینهها، چنین نتیجهگیری نموده و پاسخ میدهیم:
- باید سرمایه عمر، در راهی صرف شود که مقدماتش نورانی و پاک بوده و نتیجهای پاک برجا میگذارد.
- قطعاً راه ارتباط با موجودات نورانی عالم، از طریق تاریکی؛ مانند: استعمال مواد مخدر، مشروبات الکلی نیست.
- راههای یاد شده، "شیطانی" بوده و علاوه بر اینکه نیروهای شیطانی به خبرهای مطابق با واقع دسترسی ندارند، موجب نزدیکی به شیطان میگردد.[25]
[1]. همچنانکه در سوره حمد، با تعبیر «رب العالمین» به تعدد عوالم اشاره شده و روایاتی از قبیل آنچه علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار، ج 57، ص 319، گرد آورده، بدان دلالت دارد.
[2]. بحث پیرامون این نوع از ابزارها و اینکه آیا واقعا آگاهیهای حاصله بعد از استعمال مواد مخدر از توهمات است و منشأ خیالی دارد، در فرصت دیگری بدان پرداخته خواهد شد.
[3] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 6، ص 254، «احوال البرزخ و القبر و العذاب».
[4] . همان، ج 22، ص 472، «وصیته عند قرب وفاته».
[5] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 179 قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 1، ص 366؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج1، ص 382.
[7]. همان.
[8]. تبریزی، شیخ جواد، صراط النجاة، ج 6، ص391، م 1405.
[9]. محمد علی، اراکی، استفتائات، ص 259، م 27.
[10]. ر. ک.: سینمای معرفت، زندگی نامه ی آیت الله میرزا کاظم تبریزی.
[11]. ر. ک: ماهنامه کیهان فرهنگی، ویژه نامه مصاحبه با فرزند آیت الله مرعشی نجفی، سید محمود مرعشی میگوید: پدرم این علوم را میدانست ولی به ما یاد نداد و میفرمودند: از یادگیری آن پشیمانم و اشتباه کردهام.
[12]. «اسلام و علوم غریبه»، 4272.
[13]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج1، کتاب المکاسب و المتاجر؛ همو، المکاسب المحرمة، م 16، امام خمینی، ارتباط با ارواح و امثال آنرا ملحق به سحر و کهانت دانسته و حرام میداند؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، جامع الاحکام، ج 1، ص 287، م 985.
[14]. خوئی، سید ابوالقاسم، صراط النجاة، ج 1، ص 422، م 1222.
[15]. فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج 1، ص 643، م 2220.
[16]. مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات، ج 1، ص 155، م 559.
[17]. «نظر اسلام دربارۀ هیپنوتیزم»، 22942.
[18]. تبریزی، صراط النجاة، ج 5، ص 343، م 1105.
[19]. «من تعلم شیئاً من السحر قلیلاً او کثیراً فقد کفر و کان اخر عهده بربه ...»؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 17، ص 148.
[20]. اراکی، استفتائات، ص 127، م 9؛ جامع الاحکام، ج 1، ص 287، م 983؛ مکارم شیرازی، استفتائات، ج 1، ص 156، م 565-563.
[21]. تبریزی، صراط النجاة، ج 5، ص 343، م 1108.
[22]. از مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی، وصی و شاگرد مرحوم آیت الله قاضی طباطبائی چنین نقل شده است.
[23]. «سحر و جادوگری از دیدگاه اسلام»، 2022؛ «حکم مشاهدۀ سحر و یادگیری آن»، 619.
[24]. این نکته بدیهی است که مرتبط شدن در آن واحد با هر دو عالم نور و ظلمت میسر نیست؛ زیرا راه اتصال با عوالم نورانی، اجتناب کامل از راههای ظلمانی است.
[25]. طبق این آیه شریفه که: «و ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم»؛ شیطان ها مطالب و نکاتی را از راهی مخفی به دوستان خود القا و انتقال مینمایند، انعام، 6، 121؛ با این حساب، اگر انسان چیزی هم از این طریق به فهمد، معلمش شیطان است و صد البته که شیطان، کاری جز فریب ندارد و برای نیل به این هدف، صد حرف و خبر راست میزند تا در صد و یکمین، کارش را انجام دهد! همچنانکه وقتی شیطان به حضرت یحیی عرض کرد: میخواهم به تو پنج نصیحت کنم تا هیچگاه گمراه نشوی و بعد یکی یکی بیان نمود تا به پنجمی رسید، ایشان به شیطان فرمودند: برو! و نمیخواهم نصیحت پنجم را بگویی چون تو کارت وسوسه است و در پنجمی کارت را انجام میدهی. نقل از باقر زاده، کتاب مواعظ اخلاقی آیت الله بهجت.