دین مبین اسلام مجموعه ای از دستورات و قوانین است که همگی مکمل یکدیگرند که اگر این مجموعه دستورات یا بعضی از آن ترک شود و یا احیاناً بر خلاف آنها عمل شود، ضررها و ضربات روحی و جسمی بسیاری بر جامعه بشری وارد خواهد شد.
ازدواج موقت یکی از دستورات اسلام است که اگر حقیقت و تمام احکام و لوازم و شرایط به درستی شناخته شود و هدف و منظور اسلام از وضع چنین قانونی در نظر گرفته شود و التزام و عمل به احکام و لوازم و شرایط آن را در کنار التزام و عمل به سایر دستورات اسلام نظیر پاکدامنی، وفای به عهد، رعایت حقوق زناشویی، رعایت حق الناس، حفظ چشم از نگاه حرام، راستگویی و ... قرار دهیم، مسلماً ازدواج موقت بهترین راه برای حفظ جامعه و افراد، از مضرات و ناگواری هایی است که دامنگیر افراد می شود و منظور و مقصود شارع مقدس اسلام نیز همین بوده است، اما اگر در جامعه ای افرادی به دیگر دستورات اسلام پای بند نباشند بلکه مرتکب همه گناهان بشوند و فقط بخواهند با ازدواج موقت به سعادت برسند، قطعاً امکان پذیر نخواهد بود.
این نکات را نیز باید یادآوری کرد که، اولا: ازدواج موقت یک امر اختیاری است؛ یعنی شارع آن را واجب نکرده است، و طبیعی است که در شرایطی برای افرادی که انتخاب و تصمیم گیری درستی نداشته باشند، می تواند پیامدهای منفی نیز به دنبال داشته باشد، اما این ربطی به وجود چنین قانونی (اصل جواز ازدواج موقت) ندارد.
ثانیا: اکثر فقها برای ازدواج موقت دختر باکره، اذن پدر را شرط می دانند و این گرچه دلایل خاص فقهی خودش را دارد، اما از حکمت های چنین شرطی آن است که از ضررهایی که ممکن است به جهت فقدان تجربه های لازم متوجه دختر شود، جلوگیری گردد.
در پاسخ به سؤالاتی از این دست، باید به یک نکته توجه داشته باشیم که دستورات و قوانین دین مبین اسلام یک مجموعه است که همگی مکمل یکدیگرند و اگر همه این مجموعه در زندگی انسان ها مورد توجه قرار گرفته و بدان ها عمل شود، قطعاً سعادت بشری را به دنبال خواهد داشت، اما اگر این مجموعه دستورات یا بعضی از آن ترک شود و یا احیاناً بر خلاف آنها عمل شود، موجب ضررها و ضربات روحی و جسمی بسیاری بر جامعه بشری خواهد شد. گرچه ممکن است عمل به یک دستور به تنهایی اثرات مثبت محدودی داشته باشد، اما منظور و هدف اسلام و هر قانونگذار دیگری که برای سعادت جامعه بشری قانون وضع می کند این است که به مجموعه قوانین وضع شده عمل شود تا جامعه و افراد به نتیجه کامل و مطلوب برسند.
ازدواج موقت یکی از دستورات اسلام است که دلایل متعددی در تشریع آن وجود دارد از جمله: جلوگیری از انحرافات جنسی افرادی که خواهان عفت و پاکی هستند، و خصوصا برای افرادی که به هر دلیل امکان ازدواج دائم برای آنها وجود ندارد، ولی این هیچگاه به معنی اولین و تنها راه حل نیست به خصوص در مورد دختران باکره ای که امکان ازدواج دائم آنان وجود دارد، بلکه چنین افرادی باید با حفظ عصمت و پاکدامنی منتظر ازدواج دائم بمانند و گوهر نجابت و عفت خود را در راه یک ازدواج دائم سرمایه گذاری نمایند. مگر جایی که از ازدوج دائم ناامید شده باشند یا آگاهانه از آن صرف نظر کرده باشند.
جدای از این نکته اگر ازدواج موقت با تمام احکام و لوازم و شرایط به درستی شناخته شود و هدف و منظور اسلام از وضع چنین قانونی در نظر گرفته شود و التزام و عمل به احکام و لوازم و شرایط آن را در کنار التزام و عمل به سایر دستورات اسلام نظیر پاکدامنی، وفای به عهد، رعایت حقوق زناشویی، رعایت حق الناس، حفظ چشم از نگاه حرام، راستگویی و ... قرار دهیم، مسلماً ازدواج موقت بهترین راه برای حفظ جامعه و افراد، از مضرات و ناگواری هایی است که در اثر عدم ازدواج دامنگیر افرادی است که به دلیلی توانایی ازدواج دائم را ندارند با شدت غریزه جنسی در آنان شرایطی را فراهم نموده است که در صورت عدم پاسخ گویی صحیح، انحرافاتی در آنان پدید می آید و منظور و مقصود شارع مقدس اسلام نیز همین بوده است که از انحرافات جنسی پیشگیری نماید.
اما اگر در جامعه ای افرادی به دیگر دستورات اسلام پای بند نباشند، بلکه مرتکب همه گناهان بشوند و فقط بخواهند با ازدواج موقت به سعادت برسند، قطعاً امکان پذیر نخواهد بود، همانظوری که با ازدواج دائم نیز چنین چیزی میسر نمی باشد. و چه بسیار ازدواج های دائمی که متأسفانه روزانه منجر به طلاق شده و می شود که باید ریشه این جدائی ها را در عدم تعهد به سایر دستورات اسلامی جستجو کرد.
اسلام هرگز نفرموده است اگر پسر یا دختری که هوسباز و خوشگذران و بی مبالات به دستورات دین است و هیچ ابایی از ارتکاب انواع گناهان و اصرار بر آنها ندارد. تنها با یک ازدواج موقت سعادتمند خواهد شد، چنین افرادی حتی با ازدواج دائم و با قرار دادن هزاران قید و شرط قانونی برای محکم نگه داشتن ازدواج دائم خود موفق به رسیدن زندگی سعادتمندانه نخواهند شد و حتی اگر ازدواج دائم آنها منجر به طلاق نشود، اما زندگی دلپذیر و مورد رضایت طرفین نخواهند داشت.
آیا اگر دختری که از والدین و نزدیکان خود هیچ محبتی ندیده است و در یک ازدواج موقت تمام احساسات خود را به پای همسر موقت خود می ریزد و بعد از پایان زمان ازدواج موقت سرخورده می شود و دچار مشکلاتی می شود این اشکال به ازدواج موقت است یا به خالی بودن کانون خانواده از محبتی که در اسلام بسیار مورد تأکید بوده است و پیشوایان معصوم ما به آن اهمیت داده و بدان پای بند بوده اند. آیا اگر چنین زنی امکان ازدواج دائم نداشته باشد و از ازدواج موقت هم منع شود از مشکلات روحی و روانی مصون خواهد بود؟
نکته دیگر سوء استفاده های افراد سودجو از ازدواج موقت است که باید بگوئیم اگر سطح فرهنگ جامعه در حد قابل قبولی نباشد نه تنها امکان سوء استفاده از ازدواج موقت منتفی نیست که در چنین جوامعی سوء استفاده از سایر دستورات و قوانین و حتی مقدسات شایع است. آیا می توان به دلیل چنین سوء استفاده هایی این دستورات و مقدسات را کنار گذاشت؟ یا باید فرهنگ جامعه را ارتقاء بخشید تا از برکات چنین قوانین و دستورات بهره مند شود. مسلما راه حل دوم عاقلانه است.
بنابراین اگر ازدواج موقت به درستی شناخته شود و در کنار عمل به سایر دستورات اسلام، به صورت صحیح مورد استفاده افرادی که خواهان پاکی و عفت هستند و توانایی ازدواج دائم را ندارند قرار گیرد، قطعاً نتیجه مورد نظر از آن برآورده خواهد شد.
این نکات را نیز باید یادآوری کرد که، اولا: ازدواج موقت یک امر اختیاری است؛ یعنی شارع آن را واجب نکرده است، و طبیعی است که در شرایطی برای افرادی که انتخاب و تصمیم گیری درستی نداشته باشند، می تواند پیامدهای منفی نیز به دنبال داشته باشد، اما این ربطی به وجود چنین قانونی (اصل جواز ازدواج موقت) ندارد.
ثانیا: اکثر فقها برای ازدواج موقت دختر باکره، اذن پدر را شرط می دانند و این گرچه دلایل خاص فقهی خودش را دارد، اما از حکمت های چنین شرطی آن است که از ضررهایی که ممکن است به جهت فقدان تجربه های لازم متوجه دختر شود، جلوگیری گردد[1].