مقبولات به قضایایی گفته میشود که فرد به جهت اعتماد به دیگری آن را میپذیرد.
مقبولات در بحث صناعات خمس در صناعت جدل کاربرد دارد.
1. منطق علمی است که به ما نحوهی درست فکر کردن را میآموزد و ذهن را از خطای در فکر کردن مصون میدارد.[1] در هنگام فکر کردن، ذهن حرکتی در معلومات میکند و با چینش آنها به مطلوب دست مییابد.[2] پس برای اینکه بخواهیم از خطای در فکر کردن مصون بمانیم، اولاً: باید از معلومات صحیح(معلوماتی که از نظر ماده و محتوا درست باشند) استفاده کنیم، ثانیاً: به صورت درست چیده شوند. بخشی از منطق که در آن از چینش معلومات بحث میشود، «منطق صوری»[3] و بخشی که از خود مواد و محتوای معلومات بحث میکند «منطق مادی» یا «صناعات خمس» نامیده میشود.[4] در منطق مادی یا صناعات خمس، استدلال و حجت، را به لحاظ مواد و محتوای مقدمات که آیا یقینیاند یا مشهور یا مسلم و یا مخیل و غیره به اقسامی تقسیم میکنند؛ زیرا هر یک از این مقدمات نتیجه خاصی را به بار میآورند و به لحاظ نتیجهای که می دهند، استدلال و قیاس را به «برهانی»، «جدلی»، «خطابی» و «شعری» تقسیم میکنند.[5] قیاس «برهانی» قیاسی است که مقدمات آن «یقینیات» باشند؛ «یقینیات» به قضایایی گفته میشود که احتمال کذب آن وجود ندارد و صحت آن هرگز از بین نمیرود. «یقینیات» خود مصادیقی دارد که عبارتاند از: اولیات، مشاهدات، تجربیات، متواترات، حدسیات و فطریات؛ بنابر این «متواترات» در بخش «برهان» از صناعات خمس کاربرد دارند.[6]
قیاس «جدلی»، قیاسی است که از ظنیات تشکیل شده باشد و مقدمات آن شامل مشهورات، مسلمات و مقبولات میشود. بنابر این «مقبولات» در صناعت جدل بکار میرود.[7]
2. تعریف «مقبولات»: مقبولات به قضایایی گفته میشود که از روی اعتماد به غیر، مورد پذیرش واقع میشوند.[8] خواه این اعتماد عقلانی باشد یا عقلایی و یا هیچکدام؛ یعنی ممکن است فرد از روی برهان به صدق گفتار قائلی برسد(مثل صدق نبیّ)، و یا همانند سایر عقلا آن را بپذیرد و یا اصلاً هیچ دلیل عقلانی و عقلاییای برای پذیرش آن نداشته باشد و صرفاً آن را قبول دارد.
در تعریف مقبولات اختلافاتی هم وجود دارد. به عنوان نمونه؛ برخی از اهل منطق تقلیدی بودن را در مقبولات شرط میدانند[9] و یا برخی در تعریف آن گفتهاند: «مقبولات، آراء افرادی است که دارای مرتبه بالا هستند و فرد به جهت بالاتر بودن رتبه آنان، سخنشان را میپذیرد».[10] که این تعریف با تعریف مشهور در مواردی معارض است، مثلاً شامل اینکه یک حکیم قول شاعری را (به صورت غیر برهانی) بپذیرد نمیشود.
[1]. ر.ک: نمایه «ضرورت فراگیری علم منطق»، سؤال 26801.
[2]. مظفر، محمد رضا، المنطق، تعلیقه فیاضی، ص 8 و 24، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1428ق.
[3]. در منطق صوری، فکر یا استدلال به لحاظ چینش مقدمات به قیاس، تمثیل و اسقرا تقسیم میشود؛ هدف اصلی منطق فقط با «قیاس» تأمین میشود؛ زیرا قیاس تنها چینشی است که میتواند یقین آور باشد. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به نمایه «تفاوت منطق ارسطویی و دیالکتیک»، سؤال 1970.
[4]. المنطق، ص 324 و 325.
[5]. همان، ص 355.
[6]. همان، ص 328 به بعد.
[7]. مظفر، محمد رضا، المنطق، تعلیقه فیاضی، ص 390 و 391، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1428ق.
[8]. شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح و مقدمه، هانرى کربن، نصر، سید حسین، حبیبی، نجفقلى، ج 4، ص 178، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، تهران، چاپ دوم، 1375ش؛ مولى عبد الله بن شهاب الدین الحسین الیزدى، الحاشیة على تهذیب المنطق، ص 112، موسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ دوم، 1412ق؛ قطب الدین الرازى، تحریر القواعد المنطقیة فى شرح الرسالة الشمسیة، ص 464، انتشارات بیدار، قم، چاپ دوم، 1384ش.
[9]. المنطق، ص352.
[10]. طوسى، خواجه نصیرالدین، شرح الاشارات و التنبیهات مع المحاکمات، ج 1، ص 224، نشر البلاغة، قم، چاپ اول، 1375ش: «و قیل المأخوذات إما بتسلیم ممن هو أعلى مرتبة و هو المقبولات، أو ممن هو أدنى مرتبة و هو الموضوعات فی مبادئ العلوم، أو ممن هو مقابل و هو الواقعة فی المجادلات، و الأخیران هما التقریریات و الباقی ظاهر».