کد سایت
fa25895
کد بایگانی
30920
نمایه
اسلام و ختنه زنان
طبقه بندی موضوعی
گوناگون
برچسب
ختنه زنان|استحباب ختنه زنان
خلاصه پرسش
ختنه زنان چه حکمی دارد؟ آیا این حکم با علوم روز منافات ندارد؟
پرسش
چرا ختنه دختران باعث کاهش لذت جنسی میشود، اما در مورد پسران برعکس این مطلب گفته میشود؟ ختنه پسران هم باعث کاهش لذت میشود؟
پاسخ اجمالی
ختنه در زنان، به شکلهای مختلف قابل انجام است. روایات بر نوع خاصی از ختنه زنان دلالت دارد. با توجه و دقت در این روایات به آن به دست میآید که در اسلام کم آسیبترین نوع ختنه برای زنان در نظر گرفته شده است. از علتی که در روایات برای ختنه زنان بیان شده، به دست میآید که این کار نه تنها برای کاهش شهوت نیست، بلکه برای بهتر شدن رابطه جنسی است که در نتیجه آن هم مرد و هم خود زن لذت میبرند. روایات در این مسئله متفاوت است که در مقام جمع آنها میتوان حکم به استحباب نمود. اما این استحباب به مانند بسیاری از احکام مستحبه دیگر نیست، بلکه تنها رجحانی برای آن وجود دارد و هیچ تأکید خاصی بر آن نیست؛ لذا در جامعه اسلامی، اثری از ختنه زنان به عنوان یک عمل دینی، مشاهده نمیشود. تنها در زمان گذشته به جهت مصالحی انجام میشده و اسلام نیز خیلی بر آن تأیید نکرد.
پاسخ تفصیلی
ختنه، از جمله کارهایی است که بر هر مرد مسلمان واجب است. علاوه بر اسلام، در دین یهود نیز ختنه از جمله واجبات برای هر مردی است. اما دین مسیحیت، اینکار را برای پیروان خود آزاد گذاشته است. البته با کشف آثار پزشکی و غیر پزشکی ختنه، امروزه در جهان غرب و در میان مسیحیان نیز ختنه رایج شده که اینکار بیشتر جنبه بهداشتی دارد، نه دینی.[1]
برای ختنه در مردان، فوایدی نیز ذکر شده است که لذت بیشتر جنسی نیز از جمله آنان است.[2]
اما در مورد دختران، داستان ختنه به گونهای دیگر است.
ختنه در زنان، انواع مختلفی دارد و به گونههای مختلف قابل انجام است. سازمان بهداشت جهانی انواع مختلفی را برای ختنه در زنان برشمرده است.[3]
بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی مهمترین دلایل برای انجام ختنه زنان در نزد کسانی که آنرا انجام میدهند اینها است: «سلامتی بیشتر، افزایش تکامل دختران و آمادهسازی آنان برای ازدواج، کنترل تمایلات جنسی زنان تا قبل از ازدواج، جهت مقاومت دختران در مقابل اعمال جنسی نامشروع، پاکی و زیبایی زن (باور بر این است که دختران با برداشتن بخشهایی از بدنشان که ناپاک و زشت است، پاک و زیبا میشوند) و نگهداری رسم و رسوم گذشتگان».[4]
دیدگاه رهبران مذهبی – ادیان آسمانی و غیر آسمانی- نسبت به عمل ختنه زنان متفاوت است؛ برخی از آن حمایت کرده و به انجام آن دستور میدهند، عدهای این عمل را بیربط به مسائل مذهبی دانسته و گروهی دیگر در جهت ریشهکن نمودن آن مشارکت میکنند.[5]
حال با این مقدمه، به روایات پیرامون ختنه زنان میپردازیم که برخی از آنها جنبه تاریخی نیز داشته و از رسم عرب آن زمان پرده بر میدارد. این روایات را میتوان در سه دسته تقسیم کرد: دستهای حکم اباحه را بیان میکنند. از تعدادی عدم استحباب استفاده میشود و برخی دیگر حکم استحباب را نشان میدهند.
دسته اول. روایاتی که از آنها حکم اباحه به دست میآید، از این قرار است:
امام صادق(ع) میفرماید: «چون زنان با پیامبر(ص) به مدینه هجرت کردند، در میانشان زنى به نام امّ حبیب بود که زنان را ختنه میکرد، حضرت وقتی ایشان را دیدند، به او فرمود: امّ حبیب! امروز هم همان شغلی که در مکه داشتی، داری؟ عرضه داشت: آرى ای رسول خدا! و اگر حرام است و نهى کنید ترک میکنم؟ پیامبر(ص) فرمود: نه حلال است، نزدیک بیا تا چیزى یادت دهم، امّ حبیب نزدیک پیامبر رفت، حضرت فرمود: زمانی که ختنه میکنی، افراط مکن و کمبردار که صورت را شادابتر میکند و شوهر نیز بیشتر لذّت میبرد؟».[6]
در اینجا اشاره به این نکته مفید است که در آن زمان مردان، همسران متعددی داشتند و به نوعی میتوان گفت زنان در رقابتی برای به دست آوردن قلب و محبت شوهر خود بودند تا از این طریق گوی سبقت را از همسران دیگر بربایند. پیامبر اسلام(ص) در عین اینکه هیچ منعی از این نوع خاص ختنه نمیکند و دستور به کم برداشتن میدهد، ختنه را برای زیبا شدن دختران و همچنین در به دست آوردن دل شوهران کمک میکند. به علاوه؛ از این روایت به دست میآید که ختنه دختران در اسلام در یک نوع و آن بریدن لبهای داخلی رحم زن است که راحت و کممؤنهترین نوع ختنه زنان بوده و موارد دیگر در آن زمان رایج نبود. همچنین به جهت ضررهای مشخصی که انواع دیگر ختنه بر انسان دارد، مورد پذیرش اسلام نیز نیست.
این روایت، با تعبیر دیگر و البته نزدیک به همین محتوا در منابع حدیثی ذکر شده است.[7]
امام علی(ع) میفرماید: «اشکالی در ختنه کردن دختران نیست، اما در مورد مردان، ختنه کردن لازم است».[8] و «ختنه کودکان خود را زودتر انجام دهید؛ زیرا این پاکیزگی بیشتری برایشان دارد، ولی دختران را تا قبل از هفت سالگی ختنه نکنید».[9]
دسته دوم. روایاتی که از ظاهر آنها، مستحب بودن ختنه به دست نمیآید:
امام صادق(ع): «خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ وَ خَفْضُ الْجَوَارِی لَیْسَ مِنَ السُّنَّة»؛[10] ختنه کردن پسر بچه سنت است ولی ختنه دختر بچه از سنت نیست.
از امام باقر(ع) پرسیده شد: کنیزی که از سرزمین کفار گرفته شد ولی وقتی دنبال کسی بودم که او را ختنه کند، هیچ زنی را نیافتیم، تکلیف چیست؟ امام(ع) فرمود: «أَمَّا السُّنَّةُ فِی الْخِتَانِ عَلَى الرِّجَالِ وَ لَیْسَ عَلَى النِّسَاء»؛[11] در ختنه کردن سنت بر ختنه مردان است، ولی در مورد زنان اینگونه نیست.
دسته سوم. روایاتی هستند که عبارت «مَکْرُمَةٌ لِلنِّسَاء» در آن آمده که ظاهراً بر استحباب دلالت دارد؛ مانند:
امام رضا(ع): «الْخِتَانُ سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ لِلرِّجَالِ وَ مَکْرُمَةٌ لِلنِّسَاء»؛[12] ... ختنه کردن سنت واجبی است بر مردان که باید آنرا انجام دهند و بر زنان نیز عرفی قابل احترام است ... .
امام صادق(ع): «خَفْضُ الْجَارِیَةِ مَکْرُمَةٌ وَ لَیْسَتْ مِنَ السُّنَّةِ وَ لَا شَیْئاً وَاجِباً وَ أَیُّ شَیْءٍ أَفْضَلُ مِنَ الْمَکْرُمَةِ»؛[13] ختنه دختر عرفی پسندیده است ولی از سنت نبوده و چیز واجبی نیست و چه چیزی بالاتر از عرف پسندیده است.
«الختان مکرمة فی النساء»؛ یعنی ختنه برای بانوان مستحب است ولی واجب نیست. همچنین استحباب این کار برای بانوان به مانند ختنه برای مردان نیست.[14]
جمع میان روایات
همانطور که دیدیم؛ برخی از روایات صریح در استحباب نیستند و حتی ظاهر عبارت «لیس من السنة» و یا «لیس علی النساء» نفی استحباب میکند،[15] اما فقها با توجه به روایات دسته سوم؛ عبارت «لیس من السنة» را برخلاف ظاهر آن حمل کردهاند تا حکم به استحباب بهجای خود باقی باشد؛[16] به این صورت: منظور از «لَیْسَ مِنَ السُّنَّة» این نیست که ختنه برای بانوان مستحب نباشد، بلکه منظور، این است که ختنه بر دختر بچه واجب نیست و سنّتی که بر آن زیاد تأکید شده باشد، نیست.
در پایان تذکر این نکته ضروری است که در جوامعی که در آن ختنه زنان انجام میشود، تنها رسم و سنت قبیلهای و فرهنگی است و این جنبه کاملاً بر جنبه اعتقاداتی و دینی غلبه دارد.
نتیجهگیری
از مجموع روایات ذکر شده و روایات دیگر، میتوان چنین نتیجه گرفت:
1. ختنه کردن در میان زنان حجاز وجود داشته و برخی آنرا انجام میدادند، اما سنت چندان مشهوری در میان آنها نبود. اسلام نیز چندان دغدغهای نسبت به آن نداشته و تنها در حد چند روایت محدود، به جواز آن حکم کرده است.
2. همانگونه که گفته شد، روایات در این مسئله متفاوت بوده و تنها در مقام جمع آنها میتوان حکم به استحباب نمود. اما این استحباب به مانند بسیاری از احکام مستحبه دیگر نیست، بلکه تنها رجحانی برای آن وجود دارد و هیچ تأکید خاصی بر آن نیست.
برای ختنه در مردان، فوایدی نیز ذکر شده است که لذت بیشتر جنسی نیز از جمله آنان است.[2]
اما در مورد دختران، داستان ختنه به گونهای دیگر است.
ختنه در زنان، انواع مختلفی دارد و به گونههای مختلف قابل انجام است. سازمان بهداشت جهانی انواع مختلفی را برای ختنه در زنان برشمرده است.[3]
بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی مهمترین دلایل برای انجام ختنه زنان در نزد کسانی که آنرا انجام میدهند اینها است: «سلامتی بیشتر، افزایش تکامل دختران و آمادهسازی آنان برای ازدواج، کنترل تمایلات جنسی زنان تا قبل از ازدواج، جهت مقاومت دختران در مقابل اعمال جنسی نامشروع، پاکی و زیبایی زن (باور بر این است که دختران با برداشتن بخشهایی از بدنشان که ناپاک و زشت است، پاک و زیبا میشوند) و نگهداری رسم و رسوم گذشتگان».[4]
دیدگاه رهبران مذهبی – ادیان آسمانی و غیر آسمانی- نسبت به عمل ختنه زنان متفاوت است؛ برخی از آن حمایت کرده و به انجام آن دستور میدهند، عدهای این عمل را بیربط به مسائل مذهبی دانسته و گروهی دیگر در جهت ریشهکن نمودن آن مشارکت میکنند.[5]
حال با این مقدمه، به روایات پیرامون ختنه زنان میپردازیم که برخی از آنها جنبه تاریخی نیز داشته و از رسم عرب آن زمان پرده بر میدارد. این روایات را میتوان در سه دسته تقسیم کرد: دستهای حکم اباحه را بیان میکنند. از تعدادی عدم استحباب استفاده میشود و برخی دیگر حکم استحباب را نشان میدهند.
دسته اول. روایاتی که از آنها حکم اباحه به دست میآید، از این قرار است:
امام صادق(ع) میفرماید: «چون زنان با پیامبر(ص) به مدینه هجرت کردند، در میانشان زنى به نام امّ حبیب بود که زنان را ختنه میکرد، حضرت وقتی ایشان را دیدند، به او فرمود: امّ حبیب! امروز هم همان شغلی که در مکه داشتی، داری؟ عرضه داشت: آرى ای رسول خدا! و اگر حرام است و نهى کنید ترک میکنم؟ پیامبر(ص) فرمود: نه حلال است، نزدیک بیا تا چیزى یادت دهم، امّ حبیب نزدیک پیامبر رفت، حضرت فرمود: زمانی که ختنه میکنی، افراط مکن و کمبردار که صورت را شادابتر میکند و شوهر نیز بیشتر لذّت میبرد؟».[6]
در اینجا اشاره به این نکته مفید است که در آن زمان مردان، همسران متعددی داشتند و به نوعی میتوان گفت زنان در رقابتی برای به دست آوردن قلب و محبت شوهر خود بودند تا از این طریق گوی سبقت را از همسران دیگر بربایند. پیامبر اسلام(ص) در عین اینکه هیچ منعی از این نوع خاص ختنه نمیکند و دستور به کم برداشتن میدهد، ختنه را برای زیبا شدن دختران و همچنین در به دست آوردن دل شوهران کمک میکند. به علاوه؛ از این روایت به دست میآید که ختنه دختران در اسلام در یک نوع و آن بریدن لبهای داخلی رحم زن است که راحت و کممؤنهترین نوع ختنه زنان بوده و موارد دیگر در آن زمان رایج نبود. همچنین به جهت ضررهای مشخصی که انواع دیگر ختنه بر انسان دارد، مورد پذیرش اسلام نیز نیست.
این روایت، با تعبیر دیگر و البته نزدیک به همین محتوا در منابع حدیثی ذکر شده است.[7]
امام علی(ع) میفرماید: «اشکالی در ختنه کردن دختران نیست، اما در مورد مردان، ختنه کردن لازم است».[8] و «ختنه کودکان خود را زودتر انجام دهید؛ زیرا این پاکیزگی بیشتری برایشان دارد، ولی دختران را تا قبل از هفت سالگی ختنه نکنید».[9]
دسته دوم. روایاتی که از ظاهر آنها، مستحب بودن ختنه به دست نمیآید:
امام صادق(ع): «خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ وَ خَفْضُ الْجَوَارِی لَیْسَ مِنَ السُّنَّة»؛[10] ختنه کردن پسر بچه سنت است ولی ختنه دختر بچه از سنت نیست.
از امام باقر(ع) پرسیده شد: کنیزی که از سرزمین کفار گرفته شد ولی وقتی دنبال کسی بودم که او را ختنه کند، هیچ زنی را نیافتیم، تکلیف چیست؟ امام(ع) فرمود: «أَمَّا السُّنَّةُ فِی الْخِتَانِ عَلَى الرِّجَالِ وَ لَیْسَ عَلَى النِّسَاء»؛[11] در ختنه کردن سنت بر ختنه مردان است، ولی در مورد زنان اینگونه نیست.
دسته سوم. روایاتی هستند که عبارت «مَکْرُمَةٌ لِلنِّسَاء» در آن آمده که ظاهراً بر استحباب دلالت دارد؛ مانند:
امام رضا(ع): «الْخِتَانُ سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ لِلرِّجَالِ وَ مَکْرُمَةٌ لِلنِّسَاء»؛[12] ... ختنه کردن سنت واجبی است بر مردان که باید آنرا انجام دهند و بر زنان نیز عرفی قابل احترام است ... .
امام صادق(ع): «خَفْضُ الْجَارِیَةِ مَکْرُمَةٌ وَ لَیْسَتْ مِنَ السُّنَّةِ وَ لَا شَیْئاً وَاجِباً وَ أَیُّ شَیْءٍ أَفْضَلُ مِنَ الْمَکْرُمَةِ»؛[13] ختنه دختر عرفی پسندیده است ولی از سنت نبوده و چیز واجبی نیست و چه چیزی بالاتر از عرف پسندیده است.
«الختان مکرمة فی النساء»؛ یعنی ختنه برای بانوان مستحب است ولی واجب نیست. همچنین استحباب این کار برای بانوان به مانند ختنه برای مردان نیست.[14]
جمع میان روایات
همانطور که دیدیم؛ برخی از روایات صریح در استحباب نیستند و حتی ظاهر عبارت «لیس من السنة» و یا «لیس علی النساء» نفی استحباب میکند،[15] اما فقها با توجه به روایات دسته سوم؛ عبارت «لیس من السنة» را برخلاف ظاهر آن حمل کردهاند تا حکم به استحباب بهجای خود باقی باشد؛[16] به این صورت: منظور از «لَیْسَ مِنَ السُّنَّة» این نیست که ختنه برای بانوان مستحب نباشد، بلکه منظور، این است که ختنه بر دختر بچه واجب نیست و سنّتی که بر آن زیاد تأکید شده باشد، نیست.
در پایان تذکر این نکته ضروری است که در جوامعی که در آن ختنه زنان انجام میشود، تنها رسم و سنت قبیلهای و فرهنگی است و این جنبه کاملاً بر جنبه اعتقاداتی و دینی غلبه دارد.
نتیجهگیری
از مجموع روایات ذکر شده و روایات دیگر، میتوان چنین نتیجه گرفت:
1. ختنه کردن در میان زنان حجاز وجود داشته و برخی آنرا انجام میدادند، اما سنت چندان مشهوری در میان آنها نبود. اسلام نیز چندان دغدغهای نسبت به آن نداشته و تنها در حد چند روایت محدود، به جواز آن حکم کرده است.
2. همانگونه که گفته شد، روایات در این مسئله متفاوت بوده و تنها در مقام جمع آنها میتوان حکم به استحباب نمود. اما این استحباب به مانند بسیاری از احکام مستحبه دیگر نیست، بلکه تنها رجحانی برای آن وجود دارد و هیچ تأکید خاصی بر آن نیست.
[1]. ر.ک: سامانه اطلاع رسانی شبکه پزشکی کشور، مقاله «نگاهی علمی و مذهبی به مسئله ختنه».
[3]. ر. ک: پاشایی، طاهره، شیوع ختنه و عوامل مرتبط با آن در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان روانسر، مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، ص 58، دوره 9 شماره 4، زمستان 1390ش.
[4]. شیوع ختنه و عوامل مرتبط با آن در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان روانسر، ص 58 – 59.
[5]. همان، 59.
[6]. الکافی، ج 6، ص 38.
[7]. همان، ج 5، ص 660.
[8]. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 8، ص 618، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، چاپ دوم، 1406ق.
[9]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق و مصحح: فیضی، آصف، ج 1، ص 124، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ دوم، 1385ق.
[10]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 21، ص 66، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[11]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 21، ص 66.
[12]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 125، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق.
[13]. الکافی، ج 6، ص 37.
[14]. روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 8، ص 616.
[15]. میرزای قمّی، ابو القاسم بن محمد حسن، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات، محقق و مصحح: رضوی، مرتضی، ج 4، ص 614، مؤسسه کیهان، تهران، چاپ اول، 1413ق.
[16]. ر.ک: همان؛ روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 8، ص 616.