در اعضای وضو یا غسل، نباید مانعی از رسیدن آب به بدن وجود داشته باشد و البته منظور از مانع، مانعی غیر از بدن است؛ از این رو پوست انگشتان که مقداری از آن بر روی ناخن وجود دارد یا پوست لب که مقداری از آن کنده میشود و در غسل یا وضو عادتاً شسته میشود، مانع به حساب نمیآیند و در نتیجه شستن بیش از حد آنها لازم نیست.
توجه به این نکته نیز ضروری است که وسوسه از دسیسه ها و دام های شیطان است؛ و نباید به آن اعتناء نمایید.
یکی از شرایط صحت وضوء و غسل این است که در اعضای آن، مانعی از رسیدن آب نباشد در نتیجه، در صورت وجود مانع باید قبل از غسل یا وضو آن را برطرف ساخت.
البته حساسیت بیش از حد در مورد وجود مانع در اعضای غسل یا وضو لازم نیست ـ به ویژه اگر منجر به عسر و حرج شود و یا از روی وسواس باشد ـ و اگر عرفاً مانع برطرف شد، کفایت میکند.
در خصوص مانع هم باید این نکته را متذکر شد که منظور چیزی غیر از بدن، است که مانع از رسیدن آب به بدن میشود و الا پوست دست یا پوست لب و امثال آنها تا زمانی که از بدن کنده نشدهاند و جزئی از بدن به حساب می آیند مانع به حساب نمیآیند.
در توضیح المسائل حضرت آیه الله العظمی بهجت آمده است[1]: «اگر در صورت و دستها و جلوی سر و روی پاها به سبب سوختن یا چیز دیگر، برآمدگی پیدا شود مثل بلند شدن پوست به سبب بادکردن محل آن، تا وقتی که جزو بدن به حساب میآید شستن و مسح روی آن کافی است و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زیر پوست لازم نیست؛ بلکه اگر پوست یک قسمت آن کنده شود لازم نیست آب را به زیر قسمتی که کنده نشده برساند، ولی چنانچه پوستی که کنده شده گاهی به بدن میچسبد و گاهی بلند میشود، میتواند آن را قطع کند یا آب را به زیر آن برساند یا آنکه در هر وقتی به وظیفه آن وقت عمل نماید».[2]
با توجه به این مسأله و حکم مخصوص شخص وسواسی ـ که نباید به شک خود اعتنا کند ـ شما باید غسل خود را در حد متعارف انجام دهید و وسوسه را کنار بگذارید؛ چرا که وسوسه از دسیسه ها و دام های شیطان است؛ و نباید به آن اعتناء نمایید. البته لازم به ذکر است که درمان بیماری وسواس نیازمند زمان است و باید به آرامی و تدریجی صورت پذیرد، پس به خودتان تلقین کنید که وسوسه یک نوع کار شیطانی است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم و به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه سریعتر بر این مشکل پیروز شوید. [3]