کد سایت
fa56645
کد بایگانی
69401
نمایه
حجاب استغناء و احساس بینیازی از یادگیری
طبقه بندی موضوعی
انسان شناسی
خلاصه پرسش
حجاب استغناء چیست؟ چه عواملی باعث میشوند که انسان احساس بینیازی از یادگیری و کسب معرفت کند و علمش را «کافی» بداند؟
پرسش
سلام علیکم. حجاب استغناء چیست؟ چه عواملی باعث میشوند که انسان احساس بینیازی از یادگیری و کسب معرفت کند و علمش را «کافی» بپندارد؟ چه عواملی سبب میشوند که انسان به دنبال یادگیری یک علم مفید نرود؟ راههای پیشگیری از مبتلا شدن به آنها چیست؟ راههای درمان چیست؟ واقعاً چگونه میتوانیم جهل و فقر خود را کاملاً درک کنیم تا از غرور و انواع توهمات نظیر آن، انشاء الله در امان بمانیم؟ اساساً چرا یک انسان دوست دارد که خودش را عالم و عقل کل بپندارد؟ بهترین انگیزهها برای یادگیری و مطالعه چیست؟ چه عواملی باعث بیانگیزه شدن نسبت به مطالعه و یادگیری میشود؟
پاسخ اجمالی
قرآن کریم این نکته را به انسانها گوشزد میکند که اگر آنان احساس بینیازی و استغنا کنند سر به طغیان برخواهند آورد. [1] در همین راستا اگر فردی خود را بینیاز از کسب دانش و معرفت بداند، نوعی طغیان در وجود او ریشه خواهد دواند که در نهایت به سقوط او خواهد انجامید.
یکی از مباحثی که در روانشناسی رشد یا روانشناسی تربیت مطرح است، مسئلهای به نام «درماندگی آموختهشده» است که به نوعی همان احساس بینیازی از یادگیری و کسب معرفت است. و یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر روند پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است.
بینیازی از یادگیری و کسب معرفت و یا «درماندگی آموختهشده» دارای علل و عوامل متعددی است که بررسی کامل آن علل و عوامل از عهده این مقاله بیرون است و متخصصان مربوطه مقالات و کتابهای متعددی در این زمینه تألیف کردهاند.
اما آنچه به صورت اختصار میتوان بیان کرد؛ این است که به نظر میرسد عامل اصلی این آفت درک نادرست انسان از حقیقت خود و نشناختن جایگاه نفس انسانی است. نفس انسان از بزرگترین مخلوقات عالم و از ارزشمندترین آنها است؛ از اینرو شناخت و معرفت نفس از همه معرفتها با ارزشتر است؛ زیرا منبع و منشأ همه خوبیها است چنانکه عدم شناخت آن منشأ بسیاری از گرفتاریها است. شاید به همین جهت دعوت به خودآگاهى، سرلوحه تعلیمات مذهب است.
قرآن کریم مىفرماید: و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.[2]
رسول اکرم(ص) فرمود: هر کس خود را بشناسد خداى خویش را میشناسد.[3]
على(ع) فرمود: خودشناسى سودمندترین شناساییها است.[4] هم او فرمود: در شگفتم از کسى که چیزى از خود را گم میکند و در جستوجویش برمیآید، و خود را گم کرده اما جستوجو نمیکند.[5]
در هر صورت یکی از نکات اساسی در درمان آفت احساس بی نیازی از یادگیری، شناخت حقیقت نفس و روح است که چگونه موجودی است؟ سنخ وجودی روح انسان چیست؟ فیلسوفان و عارفان اسلامی بر این باورند که دانش و علم خمیرمایه روح انسان را تشکیل میدهد؛ شهید مطهری در این زمینه میگوید: « روح یا جان مساوى با علم و آگاهى است و آگاهى و دانش مساوى با روح و جان است. آن که آگاهتر است جانش فزونتر است».[6] مولوی نیز بر همین باور است البته وی از علم و دانش تعبیر به خبر میآورد و در قالب شعر رابطه علم و روح را بهخوبی بیان میکند و میگوید:
بنابراین اگر انسان به ماهیت و حقیقت خود که عین علم و دانش است توجه کند هیچگاه از آموختن خسته نمیشود و آفت «درماندگی آموختهشده» به سراغ او نمیآید. البته روانشناسان در این زمینه مطالب و راهکارهای مفیدی بیان کردند که توجه و عمل به آنها لازم و مفید است.[10]
یکی از مباحثی که در روانشناسی رشد یا روانشناسی تربیت مطرح است، مسئلهای به نام «درماندگی آموختهشده» است که به نوعی همان احساس بینیازی از یادگیری و کسب معرفت است. و یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر روند پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است.
بینیازی از یادگیری و کسب معرفت و یا «درماندگی آموختهشده» دارای علل و عوامل متعددی است که بررسی کامل آن علل و عوامل از عهده این مقاله بیرون است و متخصصان مربوطه مقالات و کتابهای متعددی در این زمینه تألیف کردهاند.
اما آنچه به صورت اختصار میتوان بیان کرد؛ این است که به نظر میرسد عامل اصلی این آفت درک نادرست انسان از حقیقت خود و نشناختن جایگاه نفس انسانی است. نفس انسان از بزرگترین مخلوقات عالم و از ارزشمندترین آنها است؛ از اینرو شناخت و معرفت نفس از همه معرفتها با ارزشتر است؛ زیرا منبع و منشأ همه خوبیها است چنانکه عدم شناخت آن منشأ بسیاری از گرفتاریها است. شاید به همین جهت دعوت به خودآگاهى، سرلوحه تعلیمات مذهب است.
قرآن کریم مىفرماید: و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.[2]
رسول اکرم(ص) فرمود: هر کس خود را بشناسد خداى خویش را میشناسد.[3]
على(ع) فرمود: خودشناسى سودمندترین شناساییها است.[4] هم او فرمود: در شگفتم از کسى که چیزى از خود را گم میکند و در جستوجویش برمیآید، و خود را گم کرده اما جستوجو نمیکند.[5]
در هر صورت یکی از نکات اساسی در درمان آفت احساس بی نیازی از یادگیری، شناخت حقیقت نفس و روح است که چگونه موجودی است؟ سنخ وجودی روح انسان چیست؟ فیلسوفان و عارفان اسلامی بر این باورند که دانش و علم خمیرمایه روح انسان را تشکیل میدهد؛ شهید مطهری در این زمینه میگوید: « روح یا جان مساوى با علم و آگاهى است و آگاهى و دانش مساوى با روح و جان است. آن که آگاهتر است جانش فزونتر است».[6] مولوی نیز بر همین باور است البته وی از علم و دانش تعبیر به خبر میآورد و در قالب شعر رابطه علم و روح را بهخوبی بیان میکند و میگوید:
جان نباشد جز «خبر» در آزمون
هرکه را افزون «خبر» جانش فزون
جان ما از جان حیوان بیشتر
از چه؟ زان رو که فزون دارد خبر
پس فزون از جان ما جان ملَک
کو منزّه شد ز حس مشترک
وز ملک جان خداوندان دل
باشد افزون تو تجبّر را بهل
زان سبب آدم بود مسجودشان
جان او افزونتر است از بودشان
ورنه بهتر را سجود دونترى
امر کردن هیچ نبود در خورى
کى پسندد لطف و عدل کردگار
که گُلى سجده کند در پیش خار
جان چو افزون شد گذشت از انتها
شد مطیعش جان جمله چیزها
مرغ و ماهى و پرىّ و آدمى
زانکه او بیش است و ایشان در کمى[7][8]
چون سِر و ماهیت جان مخبر است
هرکه او «آگاهتر»، «باجانتر» است
اقتضاى جان چو اى دل آگهى است
هرکه آگهتر بود جانش قوى است [9]
هرکه را افزون «خبر» جانش فزون
جان ما از جان حیوان بیشتر
از چه؟ زان رو که فزون دارد خبر
پس فزون از جان ما جان ملَک
کو منزّه شد ز حس مشترک
وز ملک جان خداوندان دل
باشد افزون تو تجبّر را بهل
زان سبب آدم بود مسجودشان
جان او افزونتر است از بودشان
ورنه بهتر را سجود دونترى
امر کردن هیچ نبود در خورى
کى پسندد لطف و عدل کردگار
که گُلى سجده کند در پیش خار
جان چو افزون شد گذشت از انتها
شد مطیعش جان جمله چیزها
مرغ و ماهى و پرىّ و آدمى
زانکه او بیش است و ایشان در کمى[7][8]
چون سِر و ماهیت جان مخبر است
هرکه او «آگاهتر»، «باجانتر» است
اقتضاى جان چو اى دل آگهى است
هرکه آگهتر بود جانش قوى است [9]
بنابراین اگر انسان به ماهیت و حقیقت خود که عین علم و دانش است توجه کند هیچگاه از آموختن خسته نمیشود و آفت «درماندگی آموختهشده» به سراغ او نمیآید. البته روانشناسان در این زمینه مطالب و راهکارهای مفیدی بیان کردند که توجه و عمل به آنها لازم و مفید است.[10]
[1]. علق، 6-7.
[2]. حشر، 19.
[3]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 232، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366ش.
[4]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم (مجموعة من کلمات و حکم الإمام علی علیه السلام)، ص712، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[5]. همان، ص 406.
[6]. مطهری، مرتضی، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج2، 307، قم، صدرا، چاپ اول، بیتا.
[7]. مولوی، مثنوی، دفتر دوم.
[8]. اقتباس از پاسخ 59271.
[9]. همان، دفتر ششم.
[10]. ر. ک: http://marifat.nashriyat.ir/node/631 مقاله (آسیب شناسی نظام آموزشی با تأکید بر درماندگی آموخته شده).