کد سایت
fa66413
کد بایگانی
81449
نمایه
بررسی فاجعه «منا» از علائم ظهور امام مهدی(عج)
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,نشانه های ظهور
خلاصه پرسش
آیا کشته شدن حجگزاران مسلمان در «منا» از علائم ظهور امام مهدی(عج) است؟
پرسش
آیا کشته شدن حجگزاران مسلمان در «منا» از علائم ظهور امام مهدی(عج) است؟
پاسخ اجمالی
آنچه که در حج سال 1394 شمسی رخ داد و موجب کشته شدن هزاران نفر از حجاج مسلمان گردید، از علائم ظهور امام زمان(عج)نمیباشد؛ زیرا هنوز ندای آسمانی به عنوان اصلیترین نشانه حتمی ظهور که باید بقیه علامتهای حتمی و غیر حتمی با این نشانه، سنجیده شوند، اتفاق نیفتاده است.
پاسخ تفصیلی
اخیراً در برخی محافل و سایتها عنوان میشود که حادثه دردناک منا در سال 1394 از علائم ظهور بوده و در اثبات این مدعا به روایاتی استناد شده است که با این مقدمه به بررسی آنها میپردازیم:
در دستهای از روایات؛ خبر از خون و خونریزی در ماه ذی حجه داده شده است:
1. از رسول اکرم(ص) نقل شده است: «در ماه رمضان صدایى (ندای آسمانی) خواهد بود و در ماه شوّال درگیرى و در ذیقعده قبایل با هم به جنگ میپردازند و نشانه آن تاراج حج است. جنگى در منا بهپا میشود و کشتار زیادى طى آن رُخ میدهد و خون چنان جارى میشود که به جمره میرسد».[i]
2. عبدالله بن عمر چنین خبر میدهد: «مردم با هم حج را بهجاى میآورند، و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام میدهند. هنگامى که در منا هستند فتنه سختى برمیخیزد و همه قبایل بر هم میشورند. "جمره عقبه" از خون رنگین میشود. مردم وحشتزده گشته و به کعبه پناهنده میشوند».[ii]
از این خبر میتوان فهمید که مردم در آن زمان چندان روابط صمیمانهاى باهم ندارند که بلافاصله پس از انجام مناسک حج و یا حتى پیش از اتمام آنها، طى انجام رمى جمرات در منا که بخشى از مناسک حج است، دسته دسته شده و شورشها شکل میگیرد.
3. ابابصیر از امام صادق(ع) پرسید: ذیحجه چگونه ماهى است؟ امام(ع) فرمود: «آن، ماه خون [و خونریزى] است».[iii] این روایت از رسول اکرم(ص) نیز نقل شده است.[iv]
4. امام صادق(ع) فرموده است: «مردم، چنان دچار مرگ و کشتار میشوند که به حرم پناه میبرند. پس [از آن] منادى راستگویى ندا در میدهد که براى چه جنگ و کشتار بهپا کردهاید؟ صاحب شما فلانى (امام مهدی) است».[v]
اینک باید دید که آیا حادثه منا در حج سال 1394شمسی، نشانه ظهور امام زمان(عج) است؟
در پاسخ؛ به نکاتی درباره این روایات - بویژه روایت اول و دوم-، بیان میشود:
1. مراد از بانگ در رمضان در روایت اول، همان صیحه آسمانی است که در روایات دیگر بیان شده[vi] و جزو علایم حتمی ظهور است.[vii] اگر روایت اول را بپذیریم؛ این نشانه قبل از واقعه منا رخ میدهد، در حالیکه حادثه اتفاق افتاده در منا، بعد از ماه رمضان بود و اگر ندایی بود باید همه جهانیان، میشنیدند؛ زیرا این مطلب در احادیث ائمه اطهار(ع) با تعبیرهای شنیدن اهل مشرق و مغرب، شنیدن تمام اهل زمین، شنیدن تمامی جانداران، عام بودن ندای آسمانی، مطرح شده است. همچنین براساس احادیث؛ ویژگی دیگر ندا برای مخاطبان، شنیدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است: «یَسْمَعُهُ کُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِم»؛[viii] «حَتَّى یَسْمَعَهُ کُلُّ قَوْمٍ بِلِسَانِهِمْ»؛[ix] «عَامٌّ یَسْمَعُ کُلُّ قَوْمٍ بِلِسَانِهِم».[x] و زمان آن در احادیث دیگر، ماه مبارک رمضان معرفی شده است: «صَیْحَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَان»،[xi] «یَکُونُ الصَّوْتُ فِی شَهْرِ رَمَضَان»،[xii] و… آمده است. بنابراین، ندای آسمانی، به دلیل معجزهآسا بودن و تکرار ناپذیری، که در تاریخ بشریت، فقط یکبار، رخ خواهد داد، مهمترین و اصلیترین نشانه حتمی ظهور است که قابلیت مشابهسازی، ندارد، و بقیه حوادث و نشانهها، باید با این معیار سنجیده شوند.
2. در روایت اول و دوم این تعبیر آمده است: «جوی خون جاری میشود و بر جمرات ریخته میشود»، در حالیکه در حادثه مکه چنین چیزی مشاهده نشد.
3. برخی از روایات، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را میدهند که بعد از تزلزل در حاکمیت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی به امام عصر(عج)، وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه، به سمت مکه حرکت کرده که به معجزه الهی، دچار خسف(فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء(بین مکه و مدینه) خواهند شد.[xiii] امام علی(ع) در نامهای که به معاویه مینویسد، حمله لشکر سفیانی به مدینه را چنین توصیف میکند: «... سفیانی لشکری را به مدینه میفرستد و در این شهر بسیار قتل و کشتار و اعمال منافی عفت و اقدامات ناشایست انجام میدهند ...».[xiv] و شبیه این روایت.[xv]
هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه، نیست و هنوز این وقایع، رخ نداده است.
4. نکته بسیار مهم این است که: مجموعه حوادث و نشانههای حتمی ظهور، باید در کنار هم، بررسی شوند و بررسی جداگانه و منفصل آنها و تطبیق، خسارت زیانباری است که با ایجاد هیجان و احساس کاذب در منتظران ظهور امام عصر(عج)، ممکن است تبعات ناگواری، به دنبال خود داشته باشد. بنابراین باید به دستور ائمه معصومین(ع)، همواره ظهور را نزدیک دانست و در عین حال، از عجله در امر ظهور و درخواست زودتر از موعد قبل از وقوع نشانههای حتمی ظهور، پرهیز کرد. چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «...تعجیل کنندگان در امر ظهور، هلاک میشوند و تسلیم شوندگان (آنان که در انتظار وقوع نشانههای حتمی ظهور، میباشند)، نجات مییابند».[xvi]
نتیجه اینکه:
کشته شدن هزاران نفر از حجاج مسلمان در سال 1394 شمسی در صحرای منا، از علائم ظهور نمیباشد؛ زیرا هنوز ندای آسمانی به عنوان اصلیترین نشانه حتمی ظهور که باید بقیه علامتهای حتمی و غیر حتمی با این نشانه، سنجیده شوند، اتفاق نیفتاده است.
در دستهای از روایات؛ خبر از خون و خونریزی در ماه ذی حجه داده شده است:
1. از رسول اکرم(ص) نقل شده است: «در ماه رمضان صدایى (ندای آسمانی) خواهد بود و در ماه شوّال درگیرى و در ذیقعده قبایل با هم به جنگ میپردازند و نشانه آن تاراج حج است. جنگى در منا بهپا میشود و کشتار زیادى طى آن رُخ میدهد و خون چنان جارى میشود که به جمره میرسد».[i]
2. عبدالله بن عمر چنین خبر میدهد: «مردم با هم حج را بهجاى میآورند، و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام میدهند. هنگامى که در منا هستند فتنه سختى برمیخیزد و همه قبایل بر هم میشورند. "جمره عقبه" از خون رنگین میشود. مردم وحشتزده گشته و به کعبه پناهنده میشوند».[ii]
از این خبر میتوان فهمید که مردم در آن زمان چندان روابط صمیمانهاى باهم ندارند که بلافاصله پس از انجام مناسک حج و یا حتى پیش از اتمام آنها، طى انجام رمى جمرات در منا که بخشى از مناسک حج است، دسته دسته شده و شورشها شکل میگیرد.
3. ابابصیر از امام صادق(ع) پرسید: ذیحجه چگونه ماهى است؟ امام(ع) فرمود: «آن، ماه خون [و خونریزى] است».[iii] این روایت از رسول اکرم(ص) نیز نقل شده است.[iv]
4. امام صادق(ع) فرموده است: «مردم، چنان دچار مرگ و کشتار میشوند که به حرم پناه میبرند. پس [از آن] منادى راستگویى ندا در میدهد که براى چه جنگ و کشتار بهپا کردهاید؟ صاحب شما فلانى (امام مهدی) است».[v]
اینک باید دید که آیا حادثه منا در حج سال 1394شمسی، نشانه ظهور امام زمان(عج) است؟
در پاسخ؛ به نکاتی درباره این روایات - بویژه روایت اول و دوم-، بیان میشود:
1. مراد از بانگ در رمضان در روایت اول، همان صیحه آسمانی است که در روایات دیگر بیان شده[vi] و جزو علایم حتمی ظهور است.[vii] اگر روایت اول را بپذیریم؛ این نشانه قبل از واقعه منا رخ میدهد، در حالیکه حادثه اتفاق افتاده در منا، بعد از ماه رمضان بود و اگر ندایی بود باید همه جهانیان، میشنیدند؛ زیرا این مطلب در احادیث ائمه اطهار(ع) با تعبیرهای شنیدن اهل مشرق و مغرب، شنیدن تمام اهل زمین، شنیدن تمامی جانداران، عام بودن ندای آسمانی، مطرح شده است. همچنین براساس احادیث؛ ویژگی دیگر ندا برای مخاطبان، شنیدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است: «یَسْمَعُهُ کُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِم»؛[viii] «حَتَّى یَسْمَعَهُ کُلُّ قَوْمٍ بِلِسَانِهِمْ»؛[ix] «عَامٌّ یَسْمَعُ کُلُّ قَوْمٍ بِلِسَانِهِم».[x] و زمان آن در احادیث دیگر، ماه مبارک رمضان معرفی شده است: «صَیْحَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَان»،[xi] «یَکُونُ الصَّوْتُ فِی شَهْرِ رَمَضَان»،[xii] و… آمده است. بنابراین، ندای آسمانی، به دلیل معجزهآسا بودن و تکرار ناپذیری، که در تاریخ بشریت، فقط یکبار، رخ خواهد داد، مهمترین و اصلیترین نشانه حتمی ظهور است که قابلیت مشابهسازی، ندارد، و بقیه حوادث و نشانهها، باید با این معیار سنجیده شوند.
2. در روایت اول و دوم این تعبیر آمده است: «جوی خون جاری میشود و بر جمرات ریخته میشود»، در حالیکه در حادثه مکه چنین چیزی مشاهده نشد.
3. برخی از روایات، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را میدهند که بعد از تزلزل در حاکمیت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی به امام عصر(عج)، وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه، به سمت مکه حرکت کرده که به معجزه الهی، دچار خسف(فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء(بین مکه و مدینه) خواهند شد.[xiii] امام علی(ع) در نامهای که به معاویه مینویسد، حمله لشکر سفیانی به مدینه را چنین توصیف میکند: «... سفیانی لشکری را به مدینه میفرستد و در این شهر بسیار قتل و کشتار و اعمال منافی عفت و اقدامات ناشایست انجام میدهند ...».[xiv] و شبیه این روایت.[xv]
هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه، نیست و هنوز این وقایع، رخ نداده است.
4. نکته بسیار مهم این است که: مجموعه حوادث و نشانههای حتمی ظهور، باید در کنار هم، بررسی شوند و بررسی جداگانه و منفصل آنها و تطبیق، خسارت زیانباری است که با ایجاد هیجان و احساس کاذب در منتظران ظهور امام عصر(عج)، ممکن است تبعات ناگواری، به دنبال خود داشته باشد. بنابراین باید به دستور ائمه معصومین(ع)، همواره ظهور را نزدیک دانست و در عین حال، از عجله در امر ظهور و درخواست زودتر از موعد قبل از وقوع نشانههای حتمی ظهور، پرهیز کرد. چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «...تعجیل کنندگان در امر ظهور، هلاک میشوند و تسلیم شوندگان (آنان که در انتظار وقوع نشانههای حتمی ظهور، میباشند)، نجات مییابند».[xvi]
نتیجه اینکه:
کشته شدن هزاران نفر از حجاج مسلمان در سال 1394 شمسی در صحرای منا، از علائم ظهور نمیباشد؛ زیرا هنوز ندای آسمانی به عنوان اصلیترین نشانه حتمی ظهور که باید بقیه علامتهای حتمی و غیر حتمی با این نشانه، سنجیده شوند، اتفاق نیفتاده است.
[i]. خزاعی مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ج 1، ص 226، قاهره، مکتبة التوحید، چاپ اول، 1412ق.
[ii]. ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، ص 134، قم، مؤسسة صاحب الأمر (عج)، چاپ اول، 1416ق.
[iii]. نیلی نجفی، بهاء الدین علی، سرور أهل الایمان فی علامات ظهور صاحب الزمان(عج)، محقق: عطار، قیس، ص 46، قم، دلیل ما، قم، چاپ اول، 1426ق.
[iv]. «تسفک الدماء فی ذی الحجة»؛ التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، ص 101.
[v]. ابن أبی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق: غفاری، علی اکبر، ص 267، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق.
[vi]. ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 650، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ نیز ر. ک: «وقوع صیحه آسمانی برای ظهور حضرت مهدی(عج)»، سؤال 28681؛ «صیحه آسمانی»، سؤال 29330؛ «ظهور امام زمان(عج) و ندای آسمانی»، سؤال 29331.
[viii]. طوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبة، محقق: تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 435، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.
[ix]. نعمانی، الغیبة، ص 274.
[x]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 650.
[xi]. نعمانی، الغیبة، ص 258.
[xii]. همان، ص 254.
[xiii]. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 368، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق.
[xiv]. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق: انصاری زنجانی خوئینی، محمدباقر، ج 2، ص 774 – 775، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1405ق.
[xv]. ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 337، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 245، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[xvi]. الکافی، ج 1، ص 368.