کد سایت
fa77048
کد بایگانی
94245
نمایه
ملاک و معیار کشف و شهود
طبقه بندی موضوعی
Theoretical,شهود قلبی
خلاصه پرسش
چگونه میتوان الهام رحمانی و شهودهای واقعی را از القائات شیطانی تشخیص داد؟
پرسش
سلام علیکم؛ چطور میشود الهام رحمانی را از شیطانی تشخیص داد؟ آیا مکان هم تأثیر دارد، مثلاً آیا فکری که در مسجد به ذهن میافتد، با فکر در بیت الخلاء دارای ارزش و مراتب متفاوت است؟
پاسخ اجمالی
در بیان عارفان میتوان سه میزان برای علم عرفان و شهودهای عرفانی به دست آورد: 1. میزان عام یا شریعت، 2. میزان خاص مبتنی بر تجربههای استاد و پیر سلوک، 3. عقل،
در میان این معیارهای سهگانه، میزان عام یا شریعت، نقش محوری و اساسی دارد؛ عارفان در طول تاریخ عرفان، همواره بر این مسئله تأکید داشتهاند که مشاهدههای عرفانی، برای هر کسی که رخ دهد و در هر مرتبهای که باشد، اگر مطابق با شریعت نباشد، کاذب است و قابل اعتماد نخواهد بود. بنابراین، شهودهای عرفانی همواره باید از ناسازگاری با حقایق دینی به دور باشند، تا بتوان به عنوان حقایق بر آنها تکیه کرد.
در میان این معیارهای سهگانه، میزان عام یا شریعت، نقش محوری و اساسی دارد؛ عارفان در طول تاریخ عرفان، همواره بر این مسئله تأکید داشتهاند که مشاهدههای عرفانی، برای هر کسی که رخ دهد و در هر مرتبهای که باشد، اگر مطابق با شریعت نباشد، کاذب است و قابل اعتماد نخواهد بود. بنابراین، شهودهای عرفانی همواره باید از ناسازگاری با حقایق دینی به دور باشند، تا بتوان به عنوان حقایق بر آنها تکیه کرد.
پاسخ تفصیلی
یکی از بحثهای مهم هر علمی، ملاکهای لازم برای ارزیابی ادعاهای مطرح شده در آن علم است، تا میزان قابل اعتماد بودن آن، در دستیابی به دانش مطابق با واقع به دست آید. علوم تجربی و عقلی برای رسیدن به واقع از حس و عقل سود میبرند، اما عرفان نظری، از روش کشف و شهود قلبی برای مواجهه با حقایق هستی بهرهمند است. عارف بر چه اساسی میتواند به شهودهای خویش اعتماد کند؟ آیا امکان خطا، همانگونه که برای دیگر منابع شناخت انسان وجود دارد، در مورد روش شهودی نیز هست؟ اگر چنین است، چه ملاکی برای تشخیص شهودهای صادق از شهودهای کاذب وجود دارد؟
در بیان عارفان میتوان سه میزان برای علم عرفان به دست آورد: 1. میزان عام یا شریعت، 2. میزان خاص مبتنی بر تجربههای استاد و پیر سلوک، این دو میزان مورد اتفاق همه محققان عرفان است. 3. عقل، که تنها در منابع متأخر عرفانی آمده است. از آنجا که در میان این معیارهای سهگانه، میزان عام یا شریعت، نقش محوری و اساسی دارد، توضیحی دربارهی آن ارائه میدهیم و از توضیح ملاکهای دیگر صرف نظر میکنیم:
شریعت یا میزان عام
عارفان در طول تاریخ عرفان، همواره بر این مسئله تأکید داشتهاند که مشاهدههای عرفانی، برای هر کسی که رخ دهد و در هر مرتبهای که باشد، اگر مطابق با شریعت نباشد، کاذب است و قابل اعتماد نمیباشد. بنابراین، شهودهای عرفانی همواره باید از ناسازگاری با حقایق دینی به دور باشند، تا بتوان به عنوان حقایق بر آنها تکیه کرد. شریعت را نیز بدان سبب میزان «عام» نامیدهاند که برای همه اشخاص و در تمام حالتها و شرایط، معیار تلقی میشود؛ بر خلاف میزان خاص که با توجه به حالتها و استعدادهای افراد، معیارهای خاصی را برای محک زدن تجربه ارائه میدهد که لزوماً بر تجربههای مشابه، در حالتها و اوقات متفاوت و افراد دیگر، قابل انطباق نیست.
آنچه عارفان را وا میدارد که شریعت را چونان میزانی عام برای ارزیابی شهودهای عرفانی مطرح کنند، این قاعده کلی است که همواره باید کشفهایی را که در مراتب و مراحل سلوکی نازلتر رخ میدهند، با محک تجربههای عرفانی عالیتر سنجید. حال باید دید عالیترین کشفها و مشاهدههای عرفانی از نظر عارفان، از آنِ چه کسی است؟ از نظر عارفان، بالاترین مقامهای کشفی که با بالاترین مقامات سلوکی متناظر است و از آن به «کشف تام» یا «کشف اتم» تعبیر میشود، به رسول مکرم اسلام، خاتم رسل(ص) اختصاص دارد؛ زیرا پیوند وثیقی میان مراتب «طهارت» و مراتب و درجات «کشف» وجود دارد. هرچه جان انسان پاکتر و دورتر از کدورتهای دنیوی و ظلمانی باشد، کشف او منزهتر از انحرافها خواهد بود. تعبیری که عارفان بویژه در اشاره به طهارت معنوی انسان به کار میبرند، «مزاج روحانی اعدل» است. همانگونه که در بحثهای طب سنتی، بدن دارای مزاجی دانسته میشد که مرکب از تمامی عناصر فعال در آن است، عارفان درباره ساحت معنوی انسان نیز معتقدند که ساختار روحانی وی ترکیبی دارد که از آن به مزاج معنوی و روحانی تعبیر میشود. روح انسان بنابر ترکیب ویژگیهای فطری و اکتسابی خود، این مزاج را مییابد. هر اندازه اعتدال و استقامت در ترکیب این مزاج بیشتر باشد، مکاشفهها و شهودهای انسان شفافتر خواهد بود. اینکه در احادیث ما وارد شده است که در هر انسان ترکیبی از جنود عقل و جهل، یعنی ملکات روحانی و ملکات نفسانی، وجود دارند، شاید تفسیری بر همین عنوان «مزاج روحانی» باشد. در روایت معروفی نقل میشود که عقل و جهل، هر کدام هفتاد و پنج جند(سپاه) دارند.[1] در این میان، در برخی از انسانهای برگزیده، تنها جنود عقل هستند که ترکیب مزاجی را تشکیل میدهند و در جان آنها از جنود جهل خبری نیست. این چنین مزاجی، مزاج اعدل خواهد بود. اهل معرفت بر این باورند که با تشکیل مزاج اعدل، هر شهودی که برای این جان پاک رخ میدهد، حق صُراح و کشف تام خواهد بود؛ به دلیل آنکه طهارت نوعی نیروی فرقان در انسان ایجاد میکند که میتوان با بهرهمندی از نور آن، از ورطه توهمها و خیالهای صرف در امان ماند، هر چه مزاج روحانی انسان به مزاج اعتدالی نزدیکتر باشد، مکاشفههای وی صحیحتر میگردد. مقام «مزاج اعدل» تعبیر دیگری از مقام «عصمت» است.
از همین رو «کشف تام محمدی» باید معیاری برای سنجش تمام مکاشفههای عرفانی قرار گیرد. این کشف تام، از نظر عرفا، چیزی نیست جز مجموعه حقایقی که در قالب دین مبین اسلام از سوی حضرت محمد(ص) ابلاغ گردیده است.[2]
در بیان عارفان میتوان سه میزان برای علم عرفان به دست آورد: 1. میزان عام یا شریعت، 2. میزان خاص مبتنی بر تجربههای استاد و پیر سلوک، این دو میزان مورد اتفاق همه محققان عرفان است. 3. عقل، که تنها در منابع متأخر عرفانی آمده است. از آنجا که در میان این معیارهای سهگانه، میزان عام یا شریعت، نقش محوری و اساسی دارد، توضیحی دربارهی آن ارائه میدهیم و از توضیح ملاکهای دیگر صرف نظر میکنیم:
شریعت یا میزان عام
عارفان در طول تاریخ عرفان، همواره بر این مسئله تأکید داشتهاند که مشاهدههای عرفانی، برای هر کسی که رخ دهد و در هر مرتبهای که باشد، اگر مطابق با شریعت نباشد، کاذب است و قابل اعتماد نمیباشد. بنابراین، شهودهای عرفانی همواره باید از ناسازگاری با حقایق دینی به دور باشند، تا بتوان به عنوان حقایق بر آنها تکیه کرد. شریعت را نیز بدان سبب میزان «عام» نامیدهاند که برای همه اشخاص و در تمام حالتها و شرایط، معیار تلقی میشود؛ بر خلاف میزان خاص که با توجه به حالتها و استعدادهای افراد، معیارهای خاصی را برای محک زدن تجربه ارائه میدهد که لزوماً بر تجربههای مشابه، در حالتها و اوقات متفاوت و افراد دیگر، قابل انطباق نیست.
آنچه عارفان را وا میدارد که شریعت را چونان میزانی عام برای ارزیابی شهودهای عرفانی مطرح کنند، این قاعده کلی است که همواره باید کشفهایی را که در مراتب و مراحل سلوکی نازلتر رخ میدهند، با محک تجربههای عرفانی عالیتر سنجید. حال باید دید عالیترین کشفها و مشاهدههای عرفانی از نظر عارفان، از آنِ چه کسی است؟ از نظر عارفان، بالاترین مقامهای کشفی که با بالاترین مقامات سلوکی متناظر است و از آن به «کشف تام» یا «کشف اتم» تعبیر میشود، به رسول مکرم اسلام، خاتم رسل(ص) اختصاص دارد؛ زیرا پیوند وثیقی میان مراتب «طهارت» و مراتب و درجات «کشف» وجود دارد. هرچه جان انسان پاکتر و دورتر از کدورتهای دنیوی و ظلمانی باشد، کشف او منزهتر از انحرافها خواهد بود. تعبیری که عارفان بویژه در اشاره به طهارت معنوی انسان به کار میبرند، «مزاج روحانی اعدل» است. همانگونه که در بحثهای طب سنتی، بدن دارای مزاجی دانسته میشد که مرکب از تمامی عناصر فعال در آن است، عارفان درباره ساحت معنوی انسان نیز معتقدند که ساختار روحانی وی ترکیبی دارد که از آن به مزاج معنوی و روحانی تعبیر میشود. روح انسان بنابر ترکیب ویژگیهای فطری و اکتسابی خود، این مزاج را مییابد. هر اندازه اعتدال و استقامت در ترکیب این مزاج بیشتر باشد، مکاشفهها و شهودهای انسان شفافتر خواهد بود. اینکه در احادیث ما وارد شده است که در هر انسان ترکیبی از جنود عقل و جهل، یعنی ملکات روحانی و ملکات نفسانی، وجود دارند، شاید تفسیری بر همین عنوان «مزاج روحانی» باشد. در روایت معروفی نقل میشود که عقل و جهل، هر کدام هفتاد و پنج جند(سپاه) دارند.[1] در این میان، در برخی از انسانهای برگزیده، تنها جنود عقل هستند که ترکیب مزاجی را تشکیل میدهند و در جان آنها از جنود جهل خبری نیست. این چنین مزاجی، مزاج اعدل خواهد بود. اهل معرفت بر این باورند که با تشکیل مزاج اعدل، هر شهودی که برای این جان پاک رخ میدهد، حق صُراح و کشف تام خواهد بود؛ به دلیل آنکه طهارت نوعی نیروی فرقان در انسان ایجاد میکند که میتوان با بهرهمندی از نور آن، از ورطه توهمها و خیالهای صرف در امان ماند، هر چه مزاج روحانی انسان به مزاج اعتدالی نزدیکتر باشد، مکاشفههای وی صحیحتر میگردد. مقام «مزاج اعدل» تعبیر دیگری از مقام «عصمت» است.
از همین رو «کشف تام محمدی» باید معیاری برای سنجش تمام مکاشفههای عرفانی قرار گیرد. این کشف تام، از نظر عرفا، چیزی نیست جز مجموعه حقایقی که در قالب دین مبین اسلام از سوی حضرت محمد(ص) ابلاغ گردیده است.[2]