پاسخ آیت الله هادوی تهرانی به مجموعه سؤالات مذکور به این شرح است:
1. اگر شخص نسبت به بلوغ خود یا وجوب روزه در آن سن جاهل باشد، یا گمان می کرده که توان روزه گرفتن را ندارد و لو این گمان در اثر تلقین اطرافیان حاصل شده باشد، افطار عمدی او جز قضا را بر او واجب نمی کند. البته اگر در تمام موارد احتمال در نزد وی وجود داشته که بلوغ شده یا روزه بر او واجب است یا توان آن را دارد و امکان دستیابی به علم یا اطمینان برای وی بوده است، احتیاط آن است که کفاره بدهد.
2. باید نمازها را قضا کند.
3. عرق جنب مطلقا پاک است.
4. بلوغ شرعی از دو طریق تحقق پیدا می کند: 1. بلوغ طبیعی که روئیدن موی خشن در عانه یا احتلام از علائم آن است 2. پانزده سال قمری که حتی اگر هیچ یک از علائم بلوغ طبیعی نیز ظاهر نشود، پسر پس از اتمام پانزده سال قمری بالغ شرعی محسوب می شود.
5. پاک است و وضو یا غسل را باطل نمی کند.
6. قبلاً در پاسخ به سؤال اول و دوم توضیح داده شد که نماز و روزه قضا دارد و اگر جاهل مقصر بوده است احتیاط ادای کفاره برای روزه ها است.
7. ظاهراً بالغ است و باید نماز و روزه های فوت شده را طبق آن چه در پاسخ به سؤال اول و دوم بیان شد، قضا کند.
8. آن مقدار از نمازها که یقین به فوت آن بعد از بلوغ دارید، قضا کنید.
9. بله، البته مراجعه به علائم در صورتی است که نسبت به منی شک وجود داشته باشد و الا در صورت علم به خروج منی، جنب است و اگر می داند که آن چه خارج شده، منی نیست، جنب نمی باشد.
10. خیر، جنابت خجالت ندارد باید غسل کند.
11. خیر، کاملاً طبیعی است.
12. وجوب غسل پس از خروج منی و وجوب وضو پس از ادرار، ربطی به نجاست عضو ندارد. از این رو، در مورد ادرار با آن که آلت نجس شده است، شخص باید برای نماز وضو بگیرد که در آن هیچ شستشویی نسبت به آلت صورت نمی گیرد. این امور تعبدی است. برای نماز باید بدن و لباس پاک باشد و شخص با طهارت حدثی، یعنی غسل یا وضو، می تواند نماز بخواند. البته در برخی روایات وارد شده است که علت غسل و شستشوی تمام بدن این است که تمام بدن در هنگام خروج منی لذت می برد که این نکته حکمت است از این رو، اگر شخص در خواب محتلم شود و پس از بیداری یقین به خروج منی داشته باشد، باید برای نماز غسل کند و لو لذت خاصی را به یاد نیاورد.
پیش از پرداختن به پرسشتان نخست توجه به این نکته لازم است که در اکثر موضوعات، پاسخ های مناسبی در همین سایت قرار گرفته است، بنابر این پیش از ارسال سؤال جدید، لطفاً به قسمت «جستجو در اسلام کوئست» مراجعه و کلمات مورد نظر خود را به صورت کلیدی؛ مانند: اسلام، شیعه، ولایت، تیمم و ... وارد و جستجو نمائید تا از نبودن پاسخ مشابه اطمینان حاصل شود.
برخی از پاسخ ها ی شما در همین سایت موجود است از این رو با ارائه شماره پاسخ پیشین از پاسخ تکراری آن خودداری نمودیم. لطفاً ضمن مراجعه به آن پاسخ در صورت پرسش مجدد ما را در جریان بگذارید تا پاسخی مناسب دیگر ارائه شود.
پاسخ بر اساس شماره سؤال های شما ارائه می شود.
1. اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار کرده، باید علاوه بر قضا، کفاره هم بدهد اعم از این که هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفاره و یا جاهل به آن باشد.[1]
2. به پاسخ شماره 3687 که در همین سایت موجود است مراجعه شود.
3. به پاسخ شماره 7884 که در همین سایت موجود است مراجعه شود.
4. نشانه بالغ شدن یکى از سه چیز است: اوّل: روییدن موى درشت زیر شکم بالاى عورت. دوم: بیرون آمدن منى سوم: تمام شدن پانزده سال قمرى در مرد و تمام شدن نه سال قمرى در زن.[2]
بنابر این هر کدام ار این نشانه ها زودتر ظاهر شود در همان زمان رعایت مسائل شرعی بر او واجب می شود.
برای اطلاع بیشتر از بلوغ و رشد به پاسخ شماره 4069 و 5539 که در همین سایت موجود است مراجعه شود .
5. به پاسخ شماره 2719 که در همین سایت موجود است مراجعه شود.
6. به پاسخ شماره 3363 که در همین سایت موجود است مراجعه شود.
7. همان طور که در پاسخ پرسش شماره چهار مطرح شد یکی از نشانه های بلوغ بیرون آمدن منى است، بنابر این بعد از این اگر مکلّفی بدون عذر نماز را نخوانده باشد باید قضا نماید[3] و روزه اش علاوه بر قضا کفاره هم دارد.[4]
8. در این خصوص از دفاتر مراجع عظام استفتاء نمودیم که این پاسخ ها دریافت شد:
دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
هر مقدار از نمازهایى که یقین دارید بعد از رسیدن به سن بلوغ از شما فوت شده است، باید قضا نمایید و نسبت به مقدار مشکوک وظیفه اى ندارید.
توجه داشته باشید علائم بلوغ عبارتند از: 1ـ روییدن موى خشن بر شرمگاه 2ـ خروج منى 3ـ کامل شدن 15 سال قمرى در پسر (که تقریباً معادل 14 سال و 6 ماه و 18روز شمسى مىباشد)؛ که اگر یکى از این علائم باشد، به سن بلوغ رسیده و باید به وظایف شرعى خود عمل کنید.
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
آن مقدار که یقین دارد قضا شده بجا می آورد، و نسبت به مقدار مشکوک وظیفه ای ندارد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
در صورتیکه قبل از 15 سالگى علامات بلوغ شرعى نداشته اى باید از زمان تکمیل 15 سالگى نمازها را قضا کنید.
9. با توجه به این که در رساله ها فقط با جستن بودن آن هم فقط از زن و مریض استثنا شده است از این رو این موارد در هنگام خواب نیز شرط است.[5]
10. در انجام تکلیف شرعى، حیا معنا ندارد. حیا، عذر شرعى براى ترک واجب نیست. به هر حال اگر غسل جنابت براى شما امکان ندارد، وظیفه شما براى نماز و روزه، تیمم بدل از غسل است.[6]
البته اگر عمداً نماز را به قدرى تأخیر بیندازد که وقت وضو یا غسل نداشته باشد، معصیت کرده، ولى نماز او با تیمّم صحیح است.[7]
11. با مراجعه به قسمت دوم پاسخ شماره 2889 که در همین سایت موجود است به پاسختان می رسید.
12. طبق تحقیقات دانشمندان، در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتى وجود دارد که تمام فعالیت هاى بدن را کنترل می کنند" اعصاب سمپاتیک" و" اعصاب پاراسمپاتیک" این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاههای داخلى و خارجى گستردهاند، وظیفه اعصاب سمپاتیک" تند کردن" و به فعالیت واداشتن دستگاههاى مختلف بدن است، و وظیفه اعصاب" پاراسمپاتیک" کند کردن" فعالیت آنها است، در واقع یکى نقش" گاز" اتومبیل و دیگرى نقش" ترمز" را دارد، و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتى، دستگاه هاى بدن به طور متعادل کار می کند.
گاهى جریانهایى در بدن رخ می دهد که این تعادل را به هم می زند، از جمله این جریان ها مسئله" ارگاسم" (اوج لذت جنسى) است که معمولاً مقارن خروج منى صورت می گیرد.
در این موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتیک (اعصاب ترمز کننده) بر اعصاب سمپاتیک (اعصاب محرک) پیشى می گیرد و تعادل به شکل منفى به هم می خورد.
این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله امورى که می تواند اعصاب سمپاتیک را به کار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند تماس آب با بدن است و از آن جا که تأثیر" ارگاسم" روى تمام اعضاى بدن به طور محسوس دیده می شود و تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن به هم می خورد دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسى، یا خروج منى، تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حیات بخش آن تعادل کامل در میان این دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد.[8]
البته فایده غسل منحصر به این نیست، بلکه غسل کردن علاوه بر این، یک نوع عبادت و پرستش نیز می باشد که اثرات اخلاقى آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن را بدون نیت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشویند غسل صحیح نیست در حقیقت به هنگام خروج منى یا آمیزش جنسى، هم روح متأثر مىشود و هم جسم، روح به سوى شهوات مادى کشیده مىشود، و جسم به سوى سستى و رکود، غسل جنابت که هم شستشوى جسم است و هم به علت این که به قصد قربت انجام مىیابد شستشوى جان است، اثر دوگانهاى در آن واحد روى جسم و روح مىگذارد تا روح را به سوى خدا و معنویت سوق مىدهد، و جسم را به سوى پاکى و نشاط و فعالیت.
از همه این ها گذشته، وجوب غسل جنابت یک الزام اسلامى براى پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت، در طول زندگى است؛ زیرا بسیارند کسانى که از نظافت خود غافل مىشوند ولى این حکم اسلامى آنها را وادار مىکند که در فواصل مختلفى خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگاهدارند، این موضوع اختصاصى به مردم اعصار گذشته ندارد، در عصر و زمان ما نیز بسیارند کسانى که به علل مختلفى از نظافت و بهداشت تن غافلند. (البته این حکم به صورت یک قانون کلى و عمومى است حتى کسى را که تازه بدن خود را شسته شامل مىشود).
مجموع جهات سهگانه فوق روشن مىسازد که چرا باید به هنگام خروج منى (در خواب یا بیدارى) و همچنین آمیزش جنسى (اگر چه منى خارج نشود) غسل کرد و تمام بدن را شست.
دستورهاى الاهى و برنامههاى اسلامى برای مردم و براى حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگرى در کار نبوده است، خداوند مىخواهد با این دستورها هم طهارت معنوى و هم جسمانى براى مردم فراهم شود.[9]
در روایتی می خوانیم که محمّد بن على ماجیلویه از عمویش، از محمّد بن على کوفى، از محمّد بن سنان نقل کرده که وى گفت: حضرت رضا (ع) در پاسخ سؤالاتى که مکتوباً از محضرش نموده بودم مرقوم فرمودند:
علّت غسل جنابت این است که انسان نفس خودش را از آلودگى ها و جسد را از قذارت و خباثتش پاک و تطهیر مى نماید؛ زیرا جنابت از تمام جسد خارج مىگردد از این رو بر شخص واجب است تمام بدن را تطهیر کند و علّت مخفّف بودن حکم در بول و غائط این است که این دو از جنابت بیشتر اتفاق می افتند، از این رو شارع مقدس به خاطر کثرت مشقّت و اخراجشان بدون اراده و شهوت به وضوء راضى شده ولى جنابت بیرون نمىآید مگر با استلذاذ و اجبار نفس از این رو در مورد آن غسل را واجب کرده است.[10]
لازم به ذکر است، همه این ها حکمت هایی است که از سوی معصومین (ع) یا دانشمندان بزرگ مطرح شده است نه علت تامه،[11] از این رو با توجه به کشفیاتی که در این زمینه و موارد دیگر که بعداً به وقوع خواهد پیوست باز هم کسی نمی تواند با قاطعیت بگوید که علت تامه آن حکم، همین است، بنابر این چون ما خداوند را به صفات عالی شناختیم و می دانیم تمام کارهای خداوند حکیم بر اساس حکمت است و همه احکام تابع مصالح و مفاسد است پس و لو این که در موردی هم علت یا حکمت حکمی بیان نشده یا بیان شده و به دست ما نرسیده، باز هم نباید در اراده ما در به انجام رساندن آن خللی وارد شود.
پاسخ آیت الله هادوی تهرانی به مجموعه سؤالات مذکور به این شرح است:
1. اگر شخص نسبت به بلوغ خود یا وجوب روزه در آن سن جاهل باشد، یا گمان می کرده که توان روزه گرفتن را ندارد و لو این گمان در اثر تلقین اطرافیان حاصل شده باشد، افطار عمدی او جز قضا را بر او واجب نمی کند. البته اگر در تمام موارد احتمال در نزد وی وجود داشته که بلوغ شده یا روزه بر او واجب است یا توان آن را دارد و امکان دستیابی به علم یا اطمینان برای وی بوده است، احتیاط آن است که کفاره بدهد.
2. باید نمازها را قضا کند.
3. عرق جنب مطلقا پاک است.
4. بلوغ شرعی از دو طریق تحقق پیدا می کند: 1. بلوغ طبیعی که روئیدن موی خشن در عانه یا احتلام از علائم آن است 2. پانزده سال قمری که حتی اگر هیچیک از علائم بلوغ طبیعی نیز ظاهر نشود، پسر پس از اتمام پانزده سال قمری بالغ شرعی محسوب می شود.
5. پاک است و وضو یا غسل را باطل نمی کند.
6. قبلاً در پاسخ به سؤال اول و دوم توضیح داده شد که نماز و روزه قضا دارد و اگر جاهل مقصر بوده است احتیاط ادای کفاره برای روزه هاست.
7. ظاهراً بالغ است و باید نماز و روزه های فوت شده را طبق آن چه در پاسخ به سؤال اول و دوم بیان شد، قضا کند.
8. آن مقدار از نمازها که یقین به فوت آن بعد از بلوغ دارید، قضا کنید.
9. بله، البته مراجعه به علائم در صورتی است که نسبت به منی شک وجود داشته باشد و الا در صورت علم به خروج منی، جنب است و اگر می داند که آن چه خارج شده، منی نیست، جنب نمی باشد.
10. خیر، جنابت خجالت ندارد باید غسل کند.
11. خیر، کاملاً طبیعی است.
12. وجوب غسل پس از خروج منی و وجوب وضو پس از ادرار، ربطی به نجاست عضو ندارد. از این رو، در مورد ادرار با آن که آلت نجس شده است، شخص باید برای نماز وضو بگیرد که در آن هیچ شستشویی نسبت به آلت صورت نمی گیرد. این امور تعبدی است. برای نماز باید بدن و لباس پاک باشد و شخص با طهارت حدثی، یعنی غسل یا وضو، می تواند نماز بخواند. البته در برخی روایات وارد شده است که علت غسل و شستشوی تمام بدن این است که تمام بدن در هنگام خروج منی لذت می برد که این نکته حکمت است از این رو، اگر شخص در خواب محتلم شود و پس از بیداری یقین به خروج منی داشته باشد، باید برای نماز غسل کند و لو لذت خاصی را به یاد نیاورد.
[1] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 984.
[2] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 2، ص 375، م 2252.
[3] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 748، م 1370.
[4] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 949، م 1710.
[5] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 208، مسأله 346.
[6] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 229 و 230، س 181.
[7] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج1، ص: 377، م 679.
[8] و این که مىبینیم که در خبرى از امام على بن موسى الرضا (ع) نقل شده که فرمود: ان الجنابة خارجة من کل جسده فلذلک وجب علیه تطهیر جسده کله :" جنابت از تمام بدن بیرون مىآید و لذا باید تمام بدن را شست" (وسائل الشیعه جلد اول صفحه 466) گویا اشاره به همین موضوع است.
[9] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 293، 294، 295، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، چاپ اول، 1374 ش.
[10] صدوق، عللالشرائع، ج 1، باب 195، ص 281، ناشر: داورى.
[11] البته در مواردی نیز معصومین (ع) به علت برخی از احکام تصریح کرده اند که در اصطلاح به آن "منصوص العلة" می گویند.