براى درمان عصبانیت و کنترل رفتار خود در میان جمع اعضای خانواده و آشنایان و دوستان و معاشرت نیکو با آنان کارهایی مانند حسابرسی روزانه اعمال خود، خوشرفتاری با دیگران،دوری از دوستان گناه کار، حفظ جایگاه اجتماعی خود ، ترک کارهایی که به شما ارتباطی ندارد و بطور کلی رعایت آداب معاشرت اسلامی به شما پیشنهاد می شود.
برای اطلاع بیشتر خواهشمندیم که پاسخ تفصیلی را بخوانید.
در سؤال شما دو مشکل مطرح شده است:
1- عصبى و آسیبپذیر بودن از نظر روحى؛ 2- مشکل ارتباط و معاشرت با دوستان.
این دو مشکل با یکدیگر ارتباطى عمیق دارند؛ زیرا عصبى بودن موجب از دست دادن بردبارى مىشود و همین امر عکسالعملهایى را در رفتار شما ایجاد نموده وعملًا موجبات کارهای ناپسند و گناه (مانند مسخره کردن دیگران) را فراهم آورده و باعث آزردگى دوستانتان می شود. البته نه این که تمام تقصیرها بر گردن شما باشد ولى رفتار شما به عنوان عاملى کارساز در این صحنه عمل مىکند.
درمان عصبانیت:
بررسى ریشه رفتارهاى به اصطلاح عصبى شما نیازمند بررسىهاى دقیق و روانکاوانه است که مجالى دیگر مىطلبد. در هر صورت کم یا زیاد این عنصر در شما وجود دارد و شما به آن آگاه هستید. این آگاهى بلندترین گام براى حل مشکل است. شما اکنون که به این موضوع پى برده و در صدد علاج آن هستید مقدمه اصلى را فراهم نموده و تنها عزم و همّت مىخواهد تا بتوانید بر خود فائق آیید.
براى آن که بتوانید خود را در میان جمع اعضای خانواده و آشنایان و دوستان کنترل نمایید چند برنامه به شما پیشنهاد مىشود:
الف) برنامه محاسبه و بررسى رفتارهاى خود: امام موسى کاظم (ع) فرموده است:«از ما نیست آن کس که همه روزه به حساب نفس خود رسیدگى ننماید؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود، از خدا درخواست کند که آن را زیاد کند و اگر گناهی انجام داده بود، از خدا طلب آمرزش کند و به سوی او توبه نماید».[1]
براى این منظور دفترى را اختصاص داده و براى هر هفته برگهاى را تنظیم نمایید. مقابل هر روز دفعات عصبى شدن را یادداشت نمایید. هر شب در جاى خلوتى به بررسى رفتار آن روز بپردازید و در صورتى که عصبانیت شما بىمورد بوده است خود را ملامت کنید. و براى مواردى که موفق بودهاید به خود تبریک بگویید. این برنامه را یک هفته عملى کرده و هر روز سعى کنید تعداد دفعات را کاهش دهید. در هفته دوم نیز همین برنامه را تکرار و در پایان هفته نتیجه را مقایسه نمایید. این برنامه را به مدت یک الى دو ماه ادامه داه تا کنترل نفس در دست خودتان قرار گرفته و ملکه شما گردد. در این صورت ریشههاى عصبانیت در شما ضعیف خواهد شد.
ب) هر شب موقع خوابیدن و در حال آرامش بدن این جملات را آهسته با خود زمزمه کنید: من قادر هستم که مهار نفس خویش را در دست داشته باشم و عصبى نشوم خداوند به من کمک خواهد کد تا نه تنها عصبى نباشم بلکه فردى منطقى و شاد باشم.
ج) با اشخاصی که از نظر شما رفتارى مناسب دارند و عصبى نیستند، معاشرت نموده و همواره رفتار او را نزد خود مجسم سازید. کمکم شخصیت شما نیز به همان شکل در خواهد آمد.
د) به سفارش برخی از بزرگان (مانند حضرت آیة الله بهجت)، گفتن ذکر صلوات با عقیده کامل در درمان عصبانیت مفید است.[2]
ه) رعایت آداب اسلامی معاشرت با دیگران، بعضی از این آداب عبارتند از:
1. انسان باید آن چه برای خود دوست دارد، برای دیگران نیز بپسندد و آن چه برای خود دوست نداشته بر آنان نیز نپسندد. امام علی (ع) می فرمایند:« آن چه براى خودت دوست دارى براى دیگرى نیز دوست بدار، و آن چه را که براى خودت خوش ندارى براى او نیز ناخوش دار، و ستم مکن؛ چونان که خوش ندارى بر تو ستم رود، و نیکى کن، همان طور که دوست دارى به تو نیکى شود، و آن چه بر خود نمىپسندى بر دیگران نیز ناپسند دار، و از مردم براى خود آن را بپسند که در حقّ آنان از خود مىپسندى».[3]
2. بدی های دیگران را همواره با خوبی پاسخ گوید و تا جایی که امکان دارد بدی هایشان را به فراموشی سپاردو در صدد انتقام گرفتن نباشد. زیرا روح هـاى بـزرگ ، ظـرفـیت بخشایش و گذشت نیز دارند، اما افراد حقیر و فرومایه، به سرعت در صدد انتقام بر مى آیند.
به فرموده حضرت على (ع):«سـرعـت در عـفـو، از اخـلاق مـردان بـزرگـوار اسـت و شـتـاب در انـتـقـام گرفتن، از اخلاق فرومایگان».[4]
و همچنین فرمودند:«جـوانـمـرد، کـسـى اسـت کـه بـدى را با نیکى پاسخ دهد».[5]
3. جایگاه خود را در بین اعضاء خانواده، دوستان و دیگر محیط ها مورد شناسایی قرار داده و بر اساس آن به اظهار نظر درباره موضوعات مطرح شده اقدام نمایید و در مسائلى که در قبال آن وظیفه اى ندارید، دخالت نکرده و اظهار نظر ننمایید زیرا به میزان نفوذ اجتماعی و جایگاه و نقشی که فرد در بین جمع دارد می تواند به اظهار نظر بپردازد و افراط و تفریط در این رابطه مخلّ به شأن و منزلت شخص است و عـوارض زیـان بـار اجـتـمـاعـى نـیز به دنبال دارد؛ مانند ایجاد کدورت ، دشمنى ، به وجود آمدن اختلاف و درگیرى ، ایجاد فتنه و آشوب و بسیارى از خلاف شرع ها و امور حرام ؛ مانند غیبت ، تهمت، مسخره کردن و اهانت به دیگران .
حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند:«از نشانه خوب مسلمان بودن ، دورى کردن از امورى است که به آدمى مربوط نیست» [6].
امام صادق (ع) فرمودند:«در آن چه به تو مربوط نیست دخالت مکن و گر نه خوار مى شوی».[7]
4. ایجاد و حفظ روابط عاطفى با اعضاى خانواده، دوستان، هم کلاسىها و.... یکى دیگر از عوامل رشد شخصیتى مثبت است؛ بـرخـورد بـا چـهـره بـاز بـا دیـگـران ، آنـان را آمـاده تـر مـى سـازد تـا دل بـه دوسـتـى بـا شـمـا بـسـپـارنـد. پس، سعی شود با آنان با خوشرویی و با ملاطفت رفتار شود.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:«هر کس برادر با ایمانش را با گفتن کلامى ملاطفت آمیز و غم زدا، مورد تکریم قرار دهد، تا وقتى او شادمان است ، گوینده آن سخن همواره در سایه رحمت الهى به سر مى برد».[8]
و همچنین امام باقر (ع) می فرمایند:«لبخند انسان به چهره برادر دینى اش حسنه است».[9]
بنابراین سعى کنید روابط صمیمانه و دوستانه خود را با دیگران و نزدیکان و اطرافیان خود داشته باشید. به این منظور لازم است ضمن رعایت اصول و آداب اخلاقى، با دلسوزى تمام در گرهگشایى و کمک به آنها تلاش کنید و به آنها در زمینههاى مورد نیازشان کمک کرده و یا حداقل با آنها ابراز همدردى نمائید.
5. در جامعه همه گونه آدمى یافت مى شود: خوب ، بد، خوش رفتار، بد رفتار، عالم ، نادان ، پولدار، فقیر، و...انسان نیز ناگزیر از مصاحبت و رفت و آمد و داد و ستد با افراد است و هرگز عزلت و تنهایى را نمى پسندد و نه مى تواند، ولى اگر بخواهد سالم بماند و هـم دینش و هم دنیایش مصون باشد، باید از دوستى و مراوده با بدان و زشت سیرتان ، پـرهیز نماید و خود را از صف آنان بیرون کشد. هرگز عاقلانه و منطقى نیست که انسان ، دوست سالم و پاک سیرت را رها سازد و به افراد ناباب و شرور و بى بند و بار ملحق شود.
امام علی (ع) می فرمایند:«کسى که با بدان همنشین شود، سالم نمى ماند».[10]
و همچنین می فرمایند:«سـزاوار اسـت کـه خردمند با دانشمندان و خوبان بسیار همنشین گردد و از نزدیک شدن به بدان و گناهکاران بپرهیزد».[11]
پس، از معاشرت و رفت و آمد با کسانی که اهل مسخره کردن دیگران و گناه کار هستند، دوری کنید.
منابع جهت مطالع بیشتر:
1. دعای مکارم اخلاق امام سجاد (ع) و انتخاب یک شرح مناسبی که درباره آن نوشته شده است؛
2. نقطه های آغاز در اخلاق عملی، آیة الله مهدوی کنی؛
3. خودسازی یا تزکیه نفس، ابراهیم امینی؛
4. خواندن احادیث از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)؛
5. اخلاق معاشرت، جواد محدثی.
[1] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 453، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[2] سایت معظم له، بخش نکته های عارفانه.
[3] حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ترجمه جعفری، بهراد، ص 72، نشر اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1380ش.
[4] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص 245، ح 5005 و ص 346، ح 7953، انتشارات دفتر تبلیغات قم، 1366ش.
[5] غررالحکم، ص 59، ح 629.
[6] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 9، ص 34، مؤسسسه آل البیت قم، 1408ق.
[7] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 75، ص 204، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، 1404ق.
[8] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 16، ص 376، مؤسسسه آل البیت قم، 1409ق.
[9] الکافی، ج2، ص 188.
[10] غررالحکم، ص 431، ح 9830.
[11] غررالحکم، ص 430، ح 9796.