در اسلام دوستی و برادری اهمیت به سزایی دارد؛ به همین دلیل می بینیم برای این دوستی شرایطی؛ مانند، خوش خلقی، صداقت، ایمان، و ... بیان شده است که باید در امر دوستی لحاظ شود.
آفرینش انسان ها بر اساس نر و ماده است. خداوند بر اساس حکمت هایی آفرینش را به گونه ای قرار داده که فقط زن و مرد از نظر جنسی باید نسبت به هم دیگر دل ببندند. از این رو است که خداوند زن را مایه آرامش مرد قرار داده است.
علاوه بر این آفرینش مرد و زن به گونه ای است که هر یک از آن دو فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف دیگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مىشود.
در استحباب معانقه و هم آغوشى خلافى نیست، مگر آن که در آن غرض باطلى باشد یا شهوت و هیجانى بیاورد؛ مانند هم آغوشى با نوجوان و بچه زیبا و بوسیدن آن.
در بیان حدود تماس مرد با مرد دیگر در روایت آمده است: بوسیدن لب صحیح نیست مگر از همسر و بچه کوچک.
پس چنین ارتباطی به هیچ وجه در راستای آموزه های دینی نیست و چه بسا منجر به ارتکاب حرام شود، بنابر این هر چه زودتر باید از این کار دست بکشید.
در ضمن بیان چند نکته به پاسخ پرسشتان خواهیم رسید.
1. در اسلام دوستی و برادری و محبّت نسبت به دیگران اهمیت بسزایی دارد تا جایی که پیامبر اسلام (ص) بعد از هجرتشان به مدینه بین اصحابشان عقد اخوّت برقرار نمودند، به همین دلیل می بینیم برای این دوستی شرایطی؛ مانند، خوش خلقی، صداقت، ایمان، و ... بیان شده است[1] که باید در امر دوستی لحاظ شود.
2. آفرینش انسان ها بر اساس نر و ماده است، خداوند در قرآن می فرماید: "اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم".[2] "خدا از آن دو زوج قرار داد".[3]
علاوه بر آن خداوند بر اساس حکمت هایی آفرینش را به گونه ای قرار داده که فقط زن و مرد از نظر جنسی باید نسبت به هم دیگر دل ببندند، از این رو است که خداوند زن را مایه آرامش مرد قرار داده است.[4]
3. آفرینش زوج ها و قرار دادن مودّت و مهربانى بین زن و مرد از آیات خدا است.
خداوند در قرآن می فرماید: "و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید".[5]
هر یک از زن و مرد فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف دیگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مىشود، و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوى دیگرى حرکت مىکند، و چون بدان رسید آرام مىشود، چون هر ناقصى مشتاق به کمال است، و هر محتاجى مایل به زوال حاجت و فقر خویش است، و این حالت همان شهوتى است که در هر یک از این دو طرف به ودیعت نهاده شده.[6]
4. تماس مرد با مرد در این حدّی که بیان نمودید مورد تأیید شرع نیست، دلیل آن روایاتی است که از ائمه (ع) به ما رسیده است. در اینجا توجه شما را به چند حدیث جلب می کنیم.
امام علی (ع) می فرماید: مرد با مرد (و زن با زن در یک جامه نمىخوابد) هر که چنین کند باید او را با تازیانه تأدیب کرد.[7]
در حدیث طولانی آمده است که خداوند سبحان به پیامبر اسلام (ص) درباره نشانه ظهور امام زمان (ع) فرمود: "... مرد با مرد همخواب شود و زن با زن".[8]
بدین جهت فرمودند: میان ما شیعیان در جواز استحباب معانقه و هم آغوشى خلافى نیست، مگر آن که در آن غرض باطلى باشد، یا شهوت و هیجانى بیاورد؛ مانند هم آغوشى با جوان امرد[9] و بچه زیبا و بوسیدن آن.[10]
امام موسى بن جعفر (ع) در ضمن پاسخ به نامه یکی از اصحابشان فرمودند: "بوسیدن لب، جز از همسر و بچه کوچک صحیح نیست".[11]
5. با توجه به نکته هایی بیان شد نتیجه این می شود: این نیات و افکاری که در ذهنتان است تحقیقاً از وسوسه های شیطانی است که باید از آن فاصله بگیرید و چنین ارتباطی به هیچ وجه در راستای آموزه های دینی نیست و چه بسا منجر به ارتکاب حرام شود. بنابر این هر چه زودتر باید از این کار دست بکشید و به ازدواج بیندیشید که رسول اکرم (ص) فرموده: "افراد با ایمانى که ازدواج می کنند با این عمل نصف دین خود را از خطر حفظ می کنند.[12]
[1] ابن شعبه حرانى، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، حسن زاده، ص 667، انتشارات آل على (ع)، قم، چاپ اول ، 1382 ش.
[2] حجرات، 13.
[3] قیامت، 39.
[4] روم، 21، از این رو خداوند در قرآن می فرماید:
و از نشانههاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند!.
[5] روم، 21.
[6] طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 16، ص 249و 250، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
[7] مجلسی، محمد باقر، احتجاجات، خسروى، موسى، ج 2، ص 106، ناشر اسلامیه، تهران، چاپ اول ، 1379 ش.
[8] محدث عاملى، زین العابدین، الجواهر السنیة (کلیات حدیث قدسى)، کاظمى خلخالى، ص 531، انتشارات دهقان، تهران، چاپ سوم، 1380 ش.
[9] نوجوانی که هنوز صورتش مو نروئیده است.
[10] مجلسی، محمد باقر، آداب و سنن، کمرهاى، محمد باقر، ص 24، ناشر اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1365 ش.
[11]مجلسی، محمد باقر، احتجاجات، خسروى، موسى ، ج2، ص 234.
[12] شعیرى، تاج الدین، جامع الأخبار، ص 10، انتشارات رضى، قم، چاپ اول، 1405 ق،1، روایات زیادی در این رابطه به همین آدرس وجود دارد که برای اطلاع بیشتر می توانید به آن مراجعه نمایید.