لطفا صبرکنید
بازدید
5973
آخرین بروزرسانی: 1398/03/14
کد سایت fa91015 کد بایگانی 107743 نمایه نقش ایمان در بهرهمندی از مواهب دنیا
طبقه بندی موضوعی دنیا و زینتهای آن,مشرکان و کافران
برچسب ایمان|دنیا|کافر|مؤمن|رزق|موهبت|مواهب|بهرهمندی نعمت
خلاصه پرسش
آیا ایمان و کفر، و به عبارتی اعتقاد انسان، دخالتی در بهره‌مندی او از مواهب دنیوی ندارد؟
پرسش
آیا این جمله درست است که گفته میشود بهره مندی از مواهب دنیوی ربطی به ایمان و اعتقاد ندارد؟
پاسخ اجمالی
بر اساس آیات قرآن، خدای متعال به صراحت اعلام می‌دارد که نعمت‌های دنیوی بین تمام افراد بشر تقسیم شده است، و اعتقاد نقشی در اصل بهره‌مندی از مواهب دنیا ندارد. و این به اقتضای صفت رحمانیت خدای متعال است که در دنیا شامل کفار و مؤمنان است. حتی از مضمون برخی آیات بر می‌‌آید که شاید کافران و دنیاپرستان از مواهب بیشتری نیز برخوردار باشند؛ لذا بر اساس آموزه‌های قرآن کریم، انسان از آن جهت که انسان است، قابلیت استفاده از امکانات دنیوی را دارد که این منافات با آن ندارد که گاه خداوند روزی‌های ناخواسته‌ای را نصیب افراد متّقی و پرهیزگار نماید.
پاسخ تفصیلی
خداوند متعال نعمت‌های دنیا و هرآنچه را که موجب رفاه و آسایش زندگی دنیوی است، برای انسان - از آن جهت که انسان است بدون در نظر گرفتن هرگونه آئین و مرامی- در نظر گرفته است و این به اقتضای صفت رحمانیت خدای متعال است که در دنیا شامل کفار و مؤمنان است؛ لذا بر اساس آموزه‌های قرآن کریم، انسان از آن جهت که انسان است این قابلیت را دارد که نعمت‌های خدا در این دنیا بهره گیرد.
آیات فراوانی در قرآن به این موضوع تصریح دارد؛ به عنوان نمونه:
1. «وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاس...»؛[1] و پروردگار تو فضل خود را بر همه مردم ارزانى می‌‏دارد.
2. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاس...»؛[2] خدا فضل خویش را به تمام مردم ارزانى می‌‏دارد.
3. «یا بَنی‏ آدَمَ ... کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین‏»؛[3] ای فرزندان آدم... (از نعمت‌‌های خدا) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی‌دارد.
4. «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»؛[4] او خدایى است که آنچه روى زمین است را براى شما انسان‌ها آفرید.
5. «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ و الْأَرْضِ»؛[5] و آنچه در آسمان‌ها و هر چه در زمین است مسخر شما قرار داد.
6. «اللَّهُ الَّذی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فیهِ بِأَمْرِه...»؛[6] خداوند همان کسى است که دریا را مسخّر شما انسان‌ها کرد تا کشتی‌ها به فرمانش در آن حرکت کنند.
و حتی از مضمون برخی آیات بر می‌‌آید که شاید کافران و دنیاپرستان در شرایطی از مواهب دنیوی بیشتری نیز برخوردار باشند؛ مانند:
1. «وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ»؛[7] و هر کس تنها کشت دنیا را بخواهد در اختیارش قرار خواهیم داد، ولى در دنیای آخرت نصیبى نخواهد داشت.
2. «مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَه...»؛[8] هر کس تنها دنیاى نقد و زودگذر را بخواهد، ما هم با سرعت برایش فراهم می‌کنیم.
و ده‌ها آیه که در آنها به الفاظ مختلف تصریح دارد که و فضل و رحمت الهی در دنیا فقط اختصاص به مؤمنان ندارد، بلکه شامل تمام انسان‌ها می‌گردد: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً»؛[9] و هر یک از این دو گروه را به عطاى پروردگارت کمک خواهیم داد، و هرگز کسى از عطاى پروردگارت محروم نخواهد بود.
البته برخورداری از مواهب دنیا برای همه‌ی دنیاپرستان یک‌سان نیست. و علاوه بر این‌که تلاش و کوشش فردی و انجام برخی کارهای پسندیده و لو بدون اعتقاد و... در کمی و زیادی آن مؤثر است،[10] روزی آنها هم حد و اندازه‌‌ای دارد، و همان مقداری که خداوند برای‌شان مقدر کرده، در اختیارشان قرار خواهد گرفت.
این‌که خداوند فرمود: «عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ»، معنایش این نیست ‌که کافران و دنیاپرستان هر چه را بخواهند -چون بهره‌‌ای از آخرت ندارند- پس خداوند تمام مواهب دنیایی را بدون کم و کاست در اختیار آنها قرار خواهد داد، بلکه بدین معنا است که: ما هم آنچه را که آنها می‌خواهند فوراً به آنها می‌‏دهیم، نه هر قدر که آنها بخواهند، بلکه هر قدر که ما بخواهیم، پس امر به دست ما است، نه به اختیار آنها، و اثر هر چه هست در اراده ما است، نه در اراده آنها، تازه این روش را در باره همه دنیاطلبان اعمال نمی‌کنیم، بلکه در حق هر کس که خواستیم به کار می‌بندیم، پس اراده اشخاص از هیچ جهت حاکم بر اراده ما نیست، و این تنها اراده ما است که بر ایشان حاکم است.
و چون اراده فعلى خداى متعال نسبت به هر چیز عبارت است از فراهم شدن اسباب خارجى و رسیدن آن به حد علیت تامه؛ لذا باید گفت که آیه شریفه دلالت بر این دارد که هر انسان دنیاطلب از دنیا آن مقدارى که اسباب اقتضاء کند، و عواملى که خداوند در عالم به جریان انداخته و به تقدیر خود هر کدام را اثرى داده، مساعدت نماید، رزق می‌خورد، پس دنیاطلب جز به قسمتى از خواسته‌‏هایش نمی‌رسد و فقط به پاره‏‌اى از آنچه که می‌خواهد و به زبان تکوین مسئلت می‌نماید نایل می‌شود، لکن جز آن مقدار که خداوند اسباب را به سویش جریان بیندازد نایل نمی‌گردد.
خداى متعال این حقیقت را در آیه‌‏اى دیگر به زبانى دیگر بیان کرده است: «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَیْها یَتَّکِؤُنَ وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ کُلُّ ذلِکَ لَمَّا مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ [11]و اگر نه این بود که خواستیم مردم در تحت یک نظام قرار گیرند، براى هر کس که به رحمان کفر بورزد خانه‌‏هایى داراى سقفى از نقره قرار می‌دادیم، و پله‏‌هایى که با آن بالا روند، و خودنمایى کنند.
معنای این آیه این است که اگر نبود یک نواخت زندگى کردن مردم، و این‌که همه محکوم به قانون اسباب و علل هستند، و در این قانون فرقى میان مؤمن و کافر نیست، و هر یک از این دو گروه به عوامل غنا و ثروت مصادف شود ثروت‌مند گشته، و هر یک به عوامل مخالف آن برخورد کند - چه مؤمن و چه کافر- فقیر می‌شود، ما کفار را به مزید نعمت‌هاى دنیوى اختصاص می‌‏دادیم؛ چون نعمت‌هاى دنیوى در نزد ما و در بازار آخرت ارج و قیمتى ندارد.[12]
در پایان تذکر دو نکته ضروری به نظر می‌رسد:
1. همان‌گونه که در آیات ابتدایی سوره طلاق می‌خوانیم، پروردگار بر حسب مصلحت خود، گاه روزی‌های پیش‌بینی نشده و بابرکتی را در اختیار بندگان با ایمان و پرهیزگار خود قرار می‌دهد.
2. و در طرف مقابل، گاه افراد باایمان را با فقر و ناداری مواجه می‌کند که البته این نیز برای آنان رحمتی از طرف پروردگار است. در همین راستا از رسول خدا(ص) نقل شده است:
چون پروردگار، بنده‏‌اى را دوست بدارد، او را در دنیا گرسنه می‌دارد. اصحاب گفتند: چگونه گرسنه‌اش نگه می‌دارد؟! فرمود: حتی در جایى که خوراک ارزان و نعمت فراوان هم یافت می‌شود، آن دوست خدا، خوراک اندکی نمی‌یابد که تنها شکم خود را با آن سیر کند. [13]
در همین زمینه در روایت دیگری می‌خوانیم:
و گروهی از انسان‌های با ایمان، خیرشان در ناداری است و اگر به آنان ثروتی ببخشم، سرانجام نیکی نخواهند داشت و گروهی دیگر نیز خیرشان در داشتن ثروت است و اگر دست آنان را تنگ کنم، عاقبت خوبی نخواهند داشت. [14]
 

[1]. نمل، 73.
[2]. غافر، 61.
[3]. انفال، 1؛ اعراف، 31.
[4]. بقره، 29.
[5]. جاثیه، 13.
[6]. جاثیه، 12.
[7]. شوری، 20
[8]. اسراء، 18.
[9]. اسراء 20. 
[10]. ر. ک: «نقش انسان در به دست آوردن روزى»، 109؛ «شرایط تحقق آرزوها»، 34921؛ «نکوهش از تلاش نکردن برای کسب روزی»، 67598؛ «دعا برای افزایش روزی»، 14065.
[11]. زخرف، 33- 35.
[12]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 64، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏13، ص 87- 88، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
[13]. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏2، ص 454، قم، رضی، چاپ اول، 1375ش.
[14]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، ص 32، قم، مؤسسة الامام المهدی(عج)، 1404 ق.