آسیب های که مهدویت را تهدید می کنند بسیارند، ما در این جا تنها به سه مورد مهمّ آن اشاره می کنیم.
1. اگر بهترین قانون به دست مجریان نااهل بیفتد، اگر گرانبهاترین چیزها به دست نااهلان گرفتار شود، نه از قانون خبری خواهد بود و نه از آن چیز باارزش. مهدویت نیز از این قاعده و قانون مستثنا نخواهد بود، مدعیان دروغین همان افراد فاسد شیاد و نااهلی هستند که با تمسک به گوهر گرانبهای مهدویت، آن را با آفت ادعادی سخیف خود مورد آسیب و تهدید قرار داده و دست آویزی برای دشمنان شیعه و وهابیت قرار می دهند.
2. جهل: یکی از اموری که همیشه حقیقت ها را تهدید می کند جهل و ناآگاهی دوستان است که موجب آسیب خواهد شد. امروزه به وضوح خطر دوستان ناآگاه و جاهل را مشاهده می کنیم که به اسم انتظار چه آسیب هایی بر تفکر مهدویت وارد نمودند؛ آنهایی که به اسم انتظار در مقابل ظلم و ستم سکوت نمودند و آب به آسیاب دشمنان ریختند. و یا هر چند وقت با دیدن چند علامت به ظاهر نشانه ظهور منتظران را با تعیین تاریخ به ظهور قریب الوقوع آن حضرت نوید می دهند که این گونه تعیین وقت ها علاوه بر این که در روایات ما مورد نکوهش قرار گرفته، بلکه موجب دلسردی و ناامیدی منتظران واقعی آن حضرت (عج) خواهد شد.
3. دنیا پرستی: بدون تردید آن که عاشق واقعی است نه تنها از معشوقش بی گانه نیست که صد البته خودش را با معشوقش تطبیق داده و به رنگ او در می آید. از این رو است که گفته اند منتظر مصلح خودش باید صالح باشد.
"انتظار" معمولا به حالت کسى گفته میشود که از وضع موجود ناراحت است و براى ایجاد وضع بهترى تلاش مىکند؛ مثلاً، بیمارى که انتظار بهبودى مىکشد، یا پدرى که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیمارى و فراق فرزند ناراحتند و براى وضع بهترى مىکوشند.
برای رسیدن به پاسخی جامع نخست لازم است تعریفی از مهدویت ارائه نماییم، سپس آسیب ها و آفاتی را که احیاناً آن را مورد تهدید قرار می دهد، مورد بررسی قرار دهیم.
مهدویت عبارت است از: باور به وجود حضرت مهدی (عج) به عنوان امام دوازدهم که به مصلحت و امر الاهی فعلاً در پس پرده غیبت بوده و روزی پس از آن که دنیا پر از ظلم و جور شد، ظهور خواهد نمود و دنیا را پر از عدل و داد می نماید و شیعیان آن حضرت در انتظار چنین روزی هستند.
راوی می گوید از امام رضا (ع) انتظار فرج را سؤال کردم، حضرت فرمود: "فرج یکى از گشایش ها است و چه نیکو است صبر کردن و انتظار فرج کشیدن.[1]
هر پدیده ای در عالم آفتى دارد که مایه فساد آن مىشود.[2] پس برای حفظ هر پدیده ای از آفت و در نهایت از تباه و نابودی، نخست لازم است آن آفات شناخته شده، سپس جهت رفع و از بین بردن آن همّت گماشت. اموری که به عنوان تهدید مهدویت شمرده می شوند همان آفاتی هستند که می توانند موجب آسیب هر پدیده ای باشند، و این موارد بسیارند که ما تنها به طور مختصر به سه مورد مهمّ آن اشاره می کنیم.
1. در روایتی امام علی (ع) می فرماید: براى هر چیز آفتی است و آفت خیر، همنشین بد است.[3]
اگر بهترین قانون به دست مجریان ناشایست قرار بگیرد، اگر گرانبهاترین اشیا به دست نااهلان گرفتار شود، نه از قانون خبری خواهد بود و نه از آن چیز باارزش. مهدویت نیز از این قاعده و قانون مستثنا نخواهد بود، مدعیان دروغین همان افراد فاسد، شیاد و نااهلی هستند که با تمسک به گوهر گرانبهای مهدویت، آن را با آفت ادعادی سخیف خود مورد آسیب و تهدید قرار داده و دست آویزی برای دشمنان شیعه و وهابیت قرار می دهند. البته خود این ادعاها دلیل بر واقعیت این باور و عقیده است؛ چرا که همیشه جعل به دنبال واقعیت است و الّا همان طور که مثلاً اسکناس 7000 تومانی هیچ وقت جعل نشد همین طور نباید ادعای مهدویت می شد.
2. جهل: یکی از اموری که همیشه حقیقت ها را تهدید می کند جهل و ناآگاهی دوستان است که موجب آسیب خواهد شد.
امام علی (ع) می فرماید: "دو کس پشت مرا شکستند: عالم بىبند و بار، و جاهل عبادت پیشه؛ آن با پرده درى به عقائد مردم آسیب مىرساند، و این با عبادت ابلهانه مردم را مىفریبد".[4]
امروزه به وضوح خطر دوستان ناآگاه و جاهل را مشاهده می کنیم که به اسم انتظار چه آسیب هایی بر تفکر مهدویت وارد نمودند. آنهایی که به اسم انتظار در مقابل ظلم و ستم سکوت نمودند و آب به آسیاب دشمنان ریختند. و یا هر چند وقت با دیدن چند علامت به ظاهر نشانه ظهور، منتظران را با تعیین تاریخ به ظهور قریب الوقوع آن حضرت نوید می دهند که این گونه تعیین وقت ها علاوه بر این که در روایات ما مورد نکوهش قرار گرفته، بلکه موجب دلسردی و ناامیدی منتظران واقعی ایشان (عج) خواهد شد.
فضیل بن یسار می گوید به امام باقر (ع) عرض کردم براى این کار (ظهور امام زمان) وقتى هست؟ فرمود: وقت تعیینکنندگان دروغ می گویند- تکرار می کنم- وقت تعیینکنندگان دروغ می گویند، همانا موسى (ع) هنگامى که بنا به دعوت پروردگارش بیرون رفت به آنان سى روز وعده داد و چون خداوند بر آن سى روز ده روز افزود قومش گفتند: وعدهاى که موسى به ما داده بود بر خلاف شد و کردند آنچه کردند.[5]
ج. دنیا پرستی: بدون تردید آن که عاشق واقعی است نه تنها از معشوقش بی گانه نیست که صد البته خودش را با معشوقش تطبیق داده و به رنگ او در می آید.[6] از این رو است که گفته اند منتظر مصلح خودش باید صالح باشد.
"انتظار" معمولا به حالت کسى گفته مىشود که از وضع موجود ناراحت است و براى ایجاد وضع بهترى تلاش مىکند؛ مثلاً، بیمارى که انتظار بهبودى مىکشد، یا پدرى که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیمارى و فراق فرزند ناراحتند و براى وضع بهترى مىکوشند.
همچنین تاجرى که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادى مىباشد این دو حالت را دارد "بی گانگى با وضع موجود" و "تلاش براى وضع بهتر". بنابر این مسئله انتظار حکومت حق و عدالت "مهدى" و قیام مصلح جهانى در واقع مرکب از دو عنصر است، عنصر "نفى" و عنصر"اثبات" عنصر نفى همان بی گانگى با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهترى بودن است. و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشهدار حلول کند سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد. این دو رشته اعمال عبارت اند از ترک هر گونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و حتى مبارزه و در گیرى با آنها از یک سو، و خود سازى و خود یارى و جلب آمادگی هاى جسمى و روحى و مادى و معنوى براى شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانى و مردمى از سوى دیگر. و خوب که دقت کنیم مىبینیم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرک و آگاهى و بیدارى است.[7]
برای آگاهی بشتر نمایه های زیر را مطالعه کنید:
علامت های ظهور، 1392 (سایت: 1414).
علائم ظهور امام زمان، 219 (سایت: 2032).
تعیین زمان ظهور امام زمان، 8529 (سایت: 8908).
[1] بروجردى، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، ج3، ص: 293 و 294، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم ، 1366 ش .
[2] پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص، 632، ح 2255، ناشر دنیاى دانش، تهران، چاپ چهارم، 1382 ش.
[3] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، ص : 431، 9843، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366 هـ ش.
[4] کراجکی، ابو الفتح، معدنالجواهر، ص 26، کتابخانه مرتضویه، تهران، 1394 هـ ق.
[5] فهرى زنجانى، سید احمد، غیبت نعمانى، فهرى، ص 346 و 347، ناشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1362 ش.
[6] در شعری منسوب به امام صادق (ع) می خوانیم که می فرماید: لو کان حبّک صادقاً لأطعته لأنّ المحبّ لمن یحبّ مطیع.
[7] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 7، ص 381 و 382، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش.