در مورد سمبل های شیطان پرستی و فرقه های مشابه، تحقیقات مختلفی در مراکز خاص به عمل آمده و می توان جهت استفاده به آنها مراجعه کرد. ولی تحقیق در مورد انحرافات موجود در عرفان و شناخت عملی و عرفانی نیروها و مشاهدات و تجلیات ماورای طبیعی در سطوح مختلف آن، نیاز به کار علمی و معرفتی داشته و نمی توان به تحقیقات تاریخی ، سیاسی ، اجتماعی و فرقه شناسی صرف اکتفا کرد.
ضمن این که اشاعه عرفان اسلامی به معنای حقیقی کلمه به شیوه ای مثبت می تواند نیاز معرفتی و طلب عرفانی روز افزون جوامع (از جمله جوامع اسلامی) را برآورده کرده و با ژرفای معنوی و تعالیم نجات بخش خود بساط قدرتهای توهمی دجال های مدرن را برچیند. چرا که تنها در فقدان عرفان امام زمانی است که فرقه های شبه عرفانی و دجالی، عرصه را برای جلوه گری در دنیای ظاهر پرست معاصر می یابند . طبیعی است که بهترین مبارزه با این فرقه ها ایجاد زمینه های بیشتر برای دریافت عرفان حقیقی در کشور های اسلامی و در کل جهان معاصر است.
در مورد فرقه های شیطانی و سمبل ها و نشانه های این گروههای منحط که آشکارا به پرستش شیطان و تقدیس جنایت و فساد می پردازند تحقیقات مختلفی انجام گرفته که مستلزم اطلاع از فعالیت این گروه ها در سطح جهانی است . از جمله کتاب «شیطان پرستی» در مقام معرفی و بررسی شیطان پرستی تالیف شده که برای مطالعه در این زمینه می توان به این کتاب مراجعه کرد[1].
و اما در مورد مسائل مربوط به ماوراء الطبیعه و شبه عرفانی باید گفت که این مباحث در تخصصی ترین شکل آن در طول تاریخ در بین عرفای بزرگ اسلامی مطرح بوده و نسبت به دامها و انحرافات این راه، ضمن تبیین کیفیت آنها تذکرات بسیاری داده اند همچنانکه در مکتب اهل بیت (ع) می بینیم که ائمه، ضمن نشان دادن صراط مستقیم هدایت ، برخورد معرفتی لازم را با این نوع پدیده های انحرافی که همواره در طول تاریخ بوده است به عمل آورده اند.
لازم به ذکر است که تفکیک حق و باطل و شیطانی و الاهی بودن قدرتهای ماوراء الطبیعه، خود مستلزم احاطه کامل بر این گونه امور است همچنانکه نقد هر موضوع علمی مستلزم کمال احاطه و تجربه نسبت به آن علم است.
از طرفی، وقتی هدف دین و معنویت بطور واضح تبیین شده باشد خواهیم دید که آثار ماوراء الطبیعة هیچ گاه به خودی خود هدف و مقصودِ یک فرد موحد و سالک الی الله نیست؛ هرچند که خود بخود کرامات و مشاهدات باطنی در شکل الاهی آن واقع می شود اما هرگاه این مسائل به عنوان یک شعار و هدف یا حصول قدرت، مطرح شوند و در بازار دنیا فروخته شوند تحت هر عنوانی که باشند خود از نشانه های انحراف و شیطانی بودن چنین طریقه هایی است.
اصل پیدایش فرقه های ضاله و دجال های مدرن در جهان معاصر بر نیاز فطری روز افزون مردم نسبت به تجارب معنوی استوار است و چون راهی مناسب برای رسیدن به آن نمی یابند در دام انواع انحرافات شبه عرفانی که بیشتر هم جنبه فریب و تخدیر ذهنی دارد گرفتار می شوند.
برای تحقیق کامل و قضاوت درست و دقیق و موشکافانه و تمییز حق و باطل در این مسائل نیاز به جامعیتی کامل در تمامی ابعاد علمی و معنوی است تا حق مطلب به خوبی ادا شود. و کارهای سطحی که در این رابطه انجام می شود ثمره چندانی نخواهد داشت چرا که اکتفا به مقابله ظاهری با این پدیدها به خودی خود باعث قطع زمینه های ظهور این مسائل نخواهد شد و چه بسا با قطع شاخه ای از آن دوباره صدها مکتب منحرف به جای آن رشد خواهد کرد. ضمن اینکه عدم برخورد معرفتی لازم، بیش از پیش بر ابهام مطلب خواهد افزود.
از طرفی بهترین راه مقابله با این انحرافات بالا بردن سطح معنوی و تبیین معرفتی دین و اسلام است. چرا که نیاز به مطالب عمیق و باطنی دین بخصوص در جهان معاصر (به تبع نا امیدی بشر از تمدن مادی در عین بی اعتقادی نسبت به ظواهر دینی) غیر قابل انکار است و اگر فقط اکتفا به معرفی پوسته ظاهری دین یا بی دینی - بدون پرداختن به ابعاد عمیق تر آن – شود خود بخود جامعه بیش از پیش آماده دریافت مطالب انحرافی خواهد شد که از طرف گروه های منحرف و دکان داران قدرت های شیطانی (اعم از نیروهای ماوراء الطبیعة و سایر پدیده های و جاذبه های روانی) ارائه می شود.
در صورتی که اگر مردم نسبت به اهمیت غور در مطالب عمیق تر دین از طریق صحیح آن متذکر شوند و زمینه های لازم در اختیار آنان قرار داده شود، خودبخود گرایش جامعه به مسائل انحرافی به حداقل خواهد رسید بلکه خود مردم با شناختی کامل، قدرت نقد آنها را هم خواهند یافت. چرا که هرچیزی با ضد خود شناخته می شود و هر سطحی از معرفت هم با همان سطح از جهالت می تواند مقابله کند از جمله عرفان های کاذب و دجالی هم تنها با عرفان اسلامی و امام زمانی بطور اساسی ابطال پذیر است.
[1] «شیطان پرستی» تالیف جواد امین خندقی، ناشر، آفتاب طوس، چاپ سعید، کتابخانه جامع اسلامی، مرکز پخش، مشهد.