حضرت اسماعیل(ع) فرزند بزرگ حضرت ابراهیم(ع) و هاجر(س) است. تاریخ دقیق تولد اسماعیل(ع) – مانند تاریخ تولد پدرشان ابراهیم(ع) - مشخص نیست.
در مورد همسران ایشان گزارش شده است که نام همسر اولشان «عمارة بنت سعید بن أسامة بن أکیل» و نامهای همسر دیگرشان؛ «السیدة بنت مضاض بن عمرو الجرهمی»، «رِعله»، «حنفاء» و «حیفاء» بود. و برای حضرتشان، 12 یا 13 پسر و 3 دختر نیز ذکر شده است.
از مجموع دلایل برمیآید که لقب «ذبیح الله» متعلق به حضرت اسماعیل(ع) است.
قرآن کریم ایشان را پیامبری الهی دانسته که به همراه پدرشان در ساخت و نگهداری خانه کعبه و ترویج آیین توحید، نقشی اساسی داشتند.
حضرتشان بعد از سالیان طولانی تلاش و مجاهدت، دعوت حق را لبیک گفته و در «حجر اسماعیل» در کنار خانه کعبه و در کنار مادرش هاجر(س) به خاک سپرده شد.
پیامبر بزرگ اسلام(ص) و پیامبرانی؛ نظیر «قیدار» و «شعیب» از نوادگان این پیامبر الهی بودند.
پدر و مادر
حضرت اسماعیل(ع) فرزند حضرت ابراهیم خلیل الرحمن(ع) است که از پیامبران اولو العزم و دارای شریعت و کتاب مستقل بود.[1] نام مادرشان نیز هاجر(س) بود که یکی از بانوان بزرگ و مشهور تاریخ بوده و سلسله دودمانی او به کشور مصر برمیگردد.[2]
ولادت
همانگونه که در مورد تولد ابراهیم(ع) تاریخ دقیقی وجود ندارد، در مورد فرزندشان اسماعیل(ع) نیز چنین است. اما بر اساس گزارشها هنگامی که ابراهیم(ع) از آتش نمرودیان رهایی یافت، به فرمان خداوند، سرزمین آنانرا رها کرد و رهسپار بیت المقدس شد.[3] با گذشت سالهای طولانی، اما به دلیل نازایی همسرش ساره(س) او دارای فرزندی نشد. بعد از آن بود که ساره(س) پیشنهاد داد تا ابراهیم(ع) با کنیز مصری او هاجر(س)[4] وصلت کند.[5]
نتیجه این وصلت؛ اسماعیل(ع) بود که قرآن کریم تولد او را هدیهای الهی برای پدرش در دوران کهنسالی[6] اعلام میکند.[7]
البته ساره(س) بعد از این ماجرا و در سن بالا دارای فرزندی به نام اسحاق(ع) شد که او نیز از پیامبران بود.
القاب
برخی مفسران، لقب «صادق الوعد» را که در قرآن آمده، متعلق به ایشان میدانند:
«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا»[8]؛ و در این کتاب اسماعیل را یاد کن. وعدههای او همواره راست بوده و فرستادهاى پیامبر بود.
گفته شده است حضرتشان با مردى وعده گذاشت که در جایى منتظرش بماند. آن مرد فراموش کرد، اما اسماعیل(ع) سه روز[9] و یا یکسال[10] در آنجا ماند تا آن شخص برگشت.
همچنین گفته شد، از آنجا که اسماعیل(ع) به وعدهای که به پدر - مبنی بر صبر هنگام ذبح - داده بود وفا کرد، به صادق الوعد ملقب شد.[11]
البته برخى معتقدند که اسماعیل(ع) پیش از پدرش ابراهیم(ع) از دنیا رفت. و «صادق الوعد»، توصیفی برای اسماعیل بن حزقیل است که به سوى قومش مبعوث شد.[12]
لقب دیگر ایشان «ذبیح الله» است که در روایات منقول از پیامبر اسلام(ص) و اهلبیت(ع) بیان شده است که این لقب به ایشان تعلّق دارد.[13]
روایتی مشهور از پیامبر گرامی اسلام(ص) وجود دارد که در آن، حضرتشان خود را پسر دو قربانی خواند و به این موضوع، افتخار کرد: «أنا ابن الذبیحین»؛[14] من فرزند دو قربانی هستم.[15]
با توجه به اینکه پیامبر اسلام(ص) از نسل اسماعیل(ع) بود، نه اسحاق(ع) که از نیاکان بنیاسرائیل است، بیگمان قربانی نخست، اسماعیل(ع)،[16] و قربانی دوم، عبدالله پدر گرامی پیامبر است که به جای وی 100 شتر قربانی شد.
در دعایی منقول از پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع)، خداوند اینگونه مورد خطاب قرار گرفته است: «یا من فدی اسماعیل من الذبح»؛[17] ای خدایی که اسماعیل را از قربانیشدن نجات بخشیدی.
امام علی،[18] امام صادق[19] و امام رضا(ع)[20] در پاسخ به اینکه ذبیح کیست، اسماعیل(ع) را نام بردهاند.
اینها و دلایل و شواهد دیگر که در جای خود بیان شدهاند، بیانگر آن است که ذبیح الله اسماعیل است.[21]
خانواده و فرزندان
حضرت اسماعیل(ع) دارای همسران و فرزندانی بود که پیامبری از طریق آنان ادامه یافت.
همسر اول ایشان، زنى از قبیله «جرهم» به نام «جداء» دختر سعد بود[22] که بعدها اسماعیل(ع) به دستور پدرش او را طلاق داد.[23] ایشان زن دیگری از همین قبیله را به همسرى برگزید و از وى صاحب چندین فرزند شد.[24] در مورد نام همسر بعدی او گزارشهای متفاوتی وجود دارد:
«سیده»[25] و یا «رعله» دختر مضاض بن عمرو،[26] «امسلمى»[27] و یا «حتفاء» دختر حارث بن مضاض.[28]
درباره تعداد و نام فرزندان اسماعیل(ع) نیز اختلافاتی وجود دارد. اسماعیل(ع) صاحب دوازده پسر به نامهای قیدار، نابت، ادبیل، مبشام، مسمع، دوما، مسا، حداد، تیما، یطور، نافس و قیدما شد.[29] این نامها چون از لغت عبرانى نقل شده است، در حروف و حرکات تلفظ اختلاف پیدا میکند؛[30] لذا این نامها در برخی از کتابهای دیگر با کمی تغییر بیان شده است.[31]
اما در مورد دختران آنحضرت از امام صادق(ع) نقل شده است که در حجر (اسماعیل)، نزدیک رکن سوم(غربی) تنی چند از دختران اسماعیل دفن شدهاند.[32] همچنین اسماعیل یکی از دخترانش را به عقد پسر عمویش عیص بن اسحاق درآورد.[33] اما منبعی نیافتیم که به صورت دقیق به نام و تعداد دقیق تمام دختران آنحضرت اشاره کرده باشد.
از جمله کسانی که بعدها از دودمان اسماعیل(ع) به پیامبری رسیدند، میتوان به قیدار نبی(ع)،[34] شعیب نبی(ع)[35] و پیامبر اسلام(ص)[36] اشاره کرد.
نبوت و کتاب آسمانی
قرآن کریم در چندین آیه، اسماعیل را پیامبری الهی دانسته، اما در هیچکدام، به وجود کتابی آسمانی برای آنحضرت اشاره نشده و در منابع تاریخی، تفسیری و روایی هم مطلبی در این زمینه نیافتیم؛ لذا باید گفت اسماعیل(ع) مروج دین و آیین توحیدی پدرش ابراهیم(ع) در مقابل شرک و بتپرستی بود. او رسالت داشت تا به هدایت جرهمیان[37] و قبایل یمانی و عمالیق[38] بپردازد؛[39] لذا در میان ایشان به ادای رسالت الهی پرداخت و آنان را به نماز و زکات فراخواند و از پرستش بتها بر حذر داشت.
ویژگیهای اخلاقی
در قرآن کریم ویژگیهایی برای اسماعیل(ع) بیان شده است[40] که برخی از آنها عبارتاند از:
- بردبارى: «ما او [ابراهیم] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت دادیم».[41]
در قرآن کریم، ویژگى و خُلق «حلم»، تنها براى خدا،[42] ابراهیم(ع)[43] و اسماعیل(ع) و شعیب(ع) [44]به کار رفته است.
گفتنی است؛ همراه شدن دو ویژگى حلم با جوانى در اسماعیل(ع) از امتیازات برجسته ایشان ماست؛ زیرا این دو معمولاً با هم جمع نمىشوند.[45]
- صبر و شکیبایى: قرآن کریم، از پیامبرانی - که اسماعیل(ع) در میان آنها بود - نام برده و آنان را با ویژگی صبر و شکیبایی میستاید: «و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند».[46]
به گفته برخى از مفسران، مراد این آیه از صبر اسماعیل، استقامت ایشان در ساختن خانه کعبه، آن هم در سرزمینى بایر و غیر حاصلخیز است.[47]
- برخوردار از رحمت خاص الهى: خدا در مورد پیامبرانی که در بند گذشته به آنها اشاره شد، بیان میفرماید: «و ما آنانرا در رحمت(خاصه) خود وارد ساختیم ...».[48]
- نیکى و نیکوکارى: قرآن کریم آنحضرت را همراه با بعضی پیامبران دیگر، از نیکان میشمارد: «و اسماعیل و الیَسع و ذو الکِفل را یاد کن که همه از نیکانند».[49]
- راهنمایی کننده به نماز و زکات: «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ...»؛ [50] او همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد.
- الگوی هدایت: خداوند در قرآن کریم به پیامبر اسلام(ص) توصیه میفرماید تا از افراد هدایتشدهای مانند اسماعیل(ع) الگو بگیرد: «و اسماعیل، یَسَع، یونس، لوط و ... اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، پس به هدایت آنان اقتدا کن».[51]
شغل
با توجه به دوران زندگی اسماعیل(ع) و با توجه به وضعیت آب و هوایی منطقه مکه، به نظر میرسد که شغل اصلی بیشتر مردم آن دیار از جمله اسماعیل(ع) دامداری بود.
این مطلب را میتوان از دیدار ابراهیم(ع) با همسر اسماعیل(ع) دریافت، آنجا که حال شوهرش اسماعیل(ع) و مادر شوهرش هاجر(س) را از او جویا شد و پاسخ شنید که آنان دنبال گله هستند.[52]
کرامات و معجزات
برخی از کرامات و معجزاتی را که میتوان برای اسماعیل(ع) بیان کرد عبارتاند از:
- در ابتدای کودکی آب زمزم از زیر پای ایشان در مسجدالحرام جاری شد که بعدها تبدیل به چاه زمزم شد. بر این مطلب هم در روایات،[53] و هم در منابع تاریخی[54] تصریح شده است.[55]
- هنگامی که ابراهیم(ع) بدو گفت: پسرم، در خواب دیدم که ترا قربان کردم. اسماعیل(ع) گفت: پدر آنچه فرمان یافتهاى انجام ده که انشاء اللَّه مرا از صابران خواهى یافت، کاردی که در دستان ابراهیم(ع) بود کُند شده و گلوی فرزندش را نبرید.[56]
وفات و آرامگاه
گزارش شده است که حضرت اسماعیل(ع) در سن 130 سالگی[57] و یا 137 سالگی[58] و در حدود دو هزار و ششصد و هشتاد و شش سال قبل از هجرت از دنیا رحلت نمود.[59]،[60]
روایات و گزارشهای تاریخی اتفاق نظر دارند که حضرتشان در منطقهای در کنار کعبه و زیر ناودان آن دفن شدند که امروزه منسوب به نام ایشان بوده و به «حجر اسماعیل» شناخته میشود.[61] از امام صادق(ع) نقل شده است که منطقه «حِجْر(اسماعیل)»، هم محل زندگی این پیامبر الهی و هم محل دفن او و مادرش(هاجر) بوده است.[62]
[1]. ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، جمهرة أنساب العرب، تحقیق، لجنة من العلماء، ص 7، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1403ق، 1983م؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج 1، ص 193، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[2]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج 1، ص 6، بیروت، دار المعرفه، بیتا؛ یعقوبى، احمد بن أبى یعقوب، تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25، بیروت، دار صادر، بیتا.
[3]. انبیاء، 68 ـ 71؛ طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 7، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. «نام همسران و فرزندان حضرت ابراهیم(ع)»، 34622؛ «زندگی هاجر براساس قرآن و تورات»، 57142؛ «چشمه آب زمزم»، 49056؛ «فلسفه طواف و پیشینه اعمال حج و عمره»، 37787.
[5]. تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25.
[6]. بر اساس برخی گزارشها ایشان در آن زمان، 86 ساله بودند. ر.ک: تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25.
[7]. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ». ابراهیم، 39.
[8]. مریم، 54.
[9]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 45، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.
[10]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 105، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[11]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 16، ص 101، قاهر، دار الکتب المصریة، چاپ دوم، 1384ق.
[12]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 800، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ر. ک: «مقصود از اسماعیل در سوره مریم»، 21362.
[13]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 2، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق؛ طوسى، محمد بن حسن، امالی، ص 338، قم، دار الثقافه، چاپ اول، 1414ق.
[14]. محمد بن محمد، تاریخنامه طبرى، تحقیق، روشن، محمد، ج 1، ص 169؛ ج 3، ص 19، تهران، سروش، چاپ دوم، 1378ش؛ صالحى شامى، محمد بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سیرة خیر العباد، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 302، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق، 1993م.
[15]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 226، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 368؛ امالی، ص 457.
[16]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 8، ص 518، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[17]. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق، مصحح، کرمانى، ابوطالب و محرر، محمد حسن، ص 156، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1411ق.
[18]. شیخ طوسی، امالی، ص 338.
[19]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 391، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[20]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 56، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[21]. «ذبیح اسماعیل یا اسحاق»، 26862؛ «بررسی روایات مربوط به ذبیح بودن اسحاق(ع)»، 95812.
[22]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج 2، ص 19 و 20، قم، تحقیق: داغر، اسعد، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[23]. طبرى، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 314، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، 1967م.
[24]. همان؛ تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 27.
[25]. تاریخ طبری، ج 1، ص 314.
[26]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 1، ص 43، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[27]. منهاج سراج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبد الحی حبیبی، ج 1، ص 47، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[28]. تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 222.
[29]. همان.
[30]. همان.
[31]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 125.
[32]. کافی، ج 4، ص 210. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع دُفِنَ فِی الْحِجْرِ مِمَّا یَلِی الرُّکْنَ الثَّالِثَ عَذَارَى بَنَاتِ إِسْمَاعِیلَ».
[33]. تاریخ طبری، ج 1، ص 314.
[34]. «زندگینامه قیدار نبی»، 40712.
[35]. دینورى، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق، عامر، عبدالمنعم، ص 9، قم، منشورات الرضى، 1368ش.
[36]. ابن أثیر، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 1، ص 20، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م؛ السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج 1، ص 1 و 2.
[37]. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فى تفسیر القرآن، تحقیق، المهدی، عبدالرزاق، ج 3، ص 237 و 238، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1420ق.
[38]. ر. ک: «قوم عمالقه، خشونت در کتاب مقدس»، 32973.
[39]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 125.
[40]. « فضیلت حضرت اسماعیل در قرآن»، 21569.
[41]. «فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ». صافّات، 101.
[42]. بقره، 225، 235، 263، ...
[43]. «إِنَّ إِبْراهیمَ لَأَوَّاهٌ حَلیمٌ»، توبه، 114.
[44]. هود، 87.
[45]. آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، على عبدالبارى، عطیة، ج 12، ص 122، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.
[46]. «وَ إِسْماعیلَ وَ إِدْریسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرینَ». انبیاء، 85.
[47]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 7، ص 94.
[48]. «وَ أَدْخَلْناهُمْ فی رَحْمَتِنا ...». انبیاء، 86.
[49]. «وَ اذْکُرْ إِسْماعیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیار». ص، 48.
[50]. «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ...». مریم، 55.
[51].«و اِسمعیلَ و الیَسَعَ و یونُسَ و لوطًا ... اُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدهُمُ اقتَدِهُ». انعام، 86 ـ 90.
[52]. مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 20، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[53]. کافی، ج 4، ص 202؛ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 2، ص 432، قم، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش، 1966م.
[54]. تاریخ طبری(تاریخ الأمم و الملوک)، ج 1، ص 252؛ تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 25.
[56]. صافات، 102؛ « حکمت جایگزینی گوسفند به جای حضرت اسماعیل»، 10414؛ « فلسفه وحی در خواب به حضرت ابراهیم(ع) برای ذبح اسماعیل(ع)»، 53102.
[57]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «تُوُفِّیَ إِسْمَاعِیلُ بَعْدَهُ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِینَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ فَدُفِنَ فِی الْحِجْرِ مَعَ أُمِّه»؛ علل الشرائع، ص 38؛ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق، شحادة، خلیل، ج 2، ص 396، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق، 1988م.
[58]. البدایة و النهایة، ج 1، ص 193.
[59]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 4، ص 316، بیروت، مؤسسه التاریخ، چاپ اول، بیتا.
[60]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: سایت اسلام پدیا، مدخل «اسماعیل ذبیح الله(ع)».
[61]. الطبقات الکبری، ج 1، ص 44.
[62]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: «قَالَ الْحِجْرُ بَیْتُ إِسْمَاعِیلَ وَ فِیهِ قَبْرُ هَاجَرَ وَ قَبْرُ إِسْمَاعِیلَ». کافی، ج 4، ص 210.