کد سایت
id12713
کد بایگانی
12941
نمایه
فرقه احمدیه و عقایدشان
طبقه بندی موضوعی
کافر,فرقه های منشعب از شیعه
خلاصه پرسش
آیا فرقه احمدیه که به پیامبری میرزا غلام احمد قادیانی معتقد هستند، کافر و خون آنها حلال است؟
پرسش
در کشور ما (اندونزی) شاهد ممنوعیت فرقه احمدیه هستیم. میگویند آنان به پیامبری میرزا غلام احمد معتقد هستند. بعضی از گروه¬های اسلامی در کشور حکم تکفیر به این فرقه دادند و خون پیروان این فرقه را حلال میشمارند. سؤال اینجانب این است که آیا واقعا آیین احمدیه یک آیین ضاله است و پیروان آن کافر و خون آنها حلال است؟
پاسخ اجمالی
در کشور ما (اندونزی) شاهد ممنوعیت فرقه احمدیه هستیم. میگویند آنان به پیامبری میرزا غلام احمد معتقد هستند. بعضی از گروههای اسلامی در کشور حکم تکفیر به این فرقه دادند و خون پیروان این فرقه را حلال میشمارند. سؤال اینجانب این است که آیا واقعا آیین احمدیه یک آیین ضاله است و پیروان آن کافر و خون آنها حلال است؟
پاسخ تفصیلی
فرقه احمدیه؛ منسوب به میرزا غلام احمد قادیانى است.[1] پدر غلام احمد، میرزا غلام مرتضى نام داشت.[2] غلام احمد در حدود سال 1255ق (1839م) در قادیان متولد شد. وی پس از تحصیلات اسلامى وارد خدمت دولت انگلیس شد و از سال 1860 تا 1865م در شهر سیالکوت مشغول کار بود، از آن پس از خدمت دولتى کناره گرفت و در زادگاه خود قادیان گوشهگیرى اختیار کرد و در حدود چهل سالگى (1880م) کتاب مذهبى خود را که «براهین احمدیه» نام دارد منتشر کرد که با حسن استقبال مردم روبرو شد.[3] پیروان غلام احمد قادیانی را قادیانیه نیز میخوانند.
عقاید احمدیه با عقاید دیگر مسلمانان اختلاف بسیارى ندارد جز در سه اصل که همین اصول، گمراهی آنها را نشان میدهد:
اول. طبیعت مسیح یافتن
دوم. دعوى مهدویت غلام احمد: غلام احمد در سال 1904 میلادی خود را مسیح و مهدى موعود و تاراکریشنا خواند.[4] همچنین در حدود پنجاه سالگى به دعوت بشارت خود پرداخت و ادعا کرد که پیامبر است و از جانب خدا به او وحى میرسد و اجازه دارد بیعت بپذیرد. و این ادعای رسالت با الفاظ مختلفی در نوشتههای غلام احمد بیان شده است.[5]
سوم. انکار جهاد اسلامى.[6] غلام احمد میگوید: «جهاد نباید به جنگ و شمشیر باشد و حتی جهاد با شمشیر نزد این فرقه حرام است».[7]
غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت. وقتی وى وفات یافت پیروان او شخصى را به نام مولوى نور الدین به جانشینى او برگزیدند و پس از چندى پسر ۲۵ سالهاش میرزا بشیر الدین محمود احمد را به عنوان خلیفه المسیح الثانى انتخاب کردند. وى چهل سال خلافت کرد و نظام نوینى بدان مذهب داد.[8]
بر طبق آمار خود قادیانیه قریب به نیم میلیون مؤمن احمدى وجود دارد که در حدود نیمى از آنها در پاکستان و بقیه بهطور یکسان میان هندوستان و دیگر نقاط تقسیم شدهاند، بویژه در افریقا و اندونزى.[9]
پس از چندى گروهى از جماعت احمدیه منشعب شده و غلام احمد را به نام «مجدّد» خواندند و نه یک پیغمبر، و تأکید میکنند که او هرگز ادعاى پیغمبرى نکرد. این فرقه از گروه نخستین کوچکتر ولى در فعالیت مذهبى خود پرشور هستند و میکوشند مردم را به دین اسلام دعوت کنند ولی در عین حال در کشورهاى انگلیسى زبان براى اشاعه مذهب خویش انتشارات فراوانى دارند.[10]
به هر حال؛ حکم به کفر افراد دارای شرایطی است؛[11] اما اعتقادات غلام احمد درباره حضرت مسیح(ع) و مهدی موعود(عج) و ادعاهای او درباره مأموریت ویژه از جانب خدا برای تجدید اسلام و دیگر عقاید و دعاوی او، با معتقدات و باورهای مسلمانان سازگاری ندارد. بدین جهت، همه مذاهب اسلامی ادعای میرزا غلام احمد را رد کرده، و صدها کتاب، مقاله، فتوا و سخنرانی و تجمع بر ضد این فرقه در اکثر کشورهای اسلامی نوشته و صادر شد. از جمله کتابهای منتشر شده عبارتاند از: القادیانی و القادیانیه(جمعی از علمای پاکستان)، دفع اوهام توضیح المرام فی الرد علی القادیانیه(شیخ سلیمان ظاهر عاملی)، موقف الامة الاسلامیة من القادیانیه(جمعی از نویسندگان) و ... . بنابراین، اگر شخصی از فرقه احمدیه، ادعاهای غلام احمد قادیانی را مبنی بر ادعای نبوّت بپذیرد کافر است.[12]
عقاید احمدیه با عقاید دیگر مسلمانان اختلاف بسیارى ندارد جز در سه اصل که همین اصول، گمراهی آنها را نشان میدهد:
اول. طبیعت مسیح یافتن
دوم. دعوى مهدویت غلام احمد: غلام احمد در سال 1904 میلادی خود را مسیح و مهدى موعود و تاراکریشنا خواند.[4] همچنین در حدود پنجاه سالگى به دعوت بشارت خود پرداخت و ادعا کرد که پیامبر است و از جانب خدا به او وحى میرسد و اجازه دارد بیعت بپذیرد. و این ادعای رسالت با الفاظ مختلفی در نوشتههای غلام احمد بیان شده است.[5]
سوم. انکار جهاد اسلامى.[6] غلام احمد میگوید: «جهاد نباید به جنگ و شمشیر باشد و حتی جهاد با شمشیر نزد این فرقه حرام است».[7]
غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت. وقتی وى وفات یافت پیروان او شخصى را به نام مولوى نور الدین به جانشینى او برگزیدند و پس از چندى پسر ۲۵ سالهاش میرزا بشیر الدین محمود احمد را به عنوان خلیفه المسیح الثانى انتخاب کردند. وى چهل سال خلافت کرد و نظام نوینى بدان مذهب داد.[8]
بر طبق آمار خود قادیانیه قریب به نیم میلیون مؤمن احمدى وجود دارد که در حدود نیمى از آنها در پاکستان و بقیه بهطور یکسان میان هندوستان و دیگر نقاط تقسیم شدهاند، بویژه در افریقا و اندونزى.[9]
پس از چندى گروهى از جماعت احمدیه منشعب شده و غلام احمد را به نام «مجدّد» خواندند و نه یک پیغمبر، و تأکید میکنند که او هرگز ادعاى پیغمبرى نکرد. این فرقه از گروه نخستین کوچکتر ولى در فعالیت مذهبى خود پرشور هستند و میکوشند مردم را به دین اسلام دعوت کنند ولی در عین حال در کشورهاى انگلیسى زبان براى اشاعه مذهب خویش انتشارات فراوانى دارند.[10]
به هر حال؛ حکم به کفر افراد دارای شرایطی است؛[11] اما اعتقادات غلام احمد درباره حضرت مسیح(ع) و مهدی موعود(عج) و ادعاهای او درباره مأموریت ویژه از جانب خدا برای تجدید اسلام و دیگر عقاید و دعاوی او، با معتقدات و باورهای مسلمانان سازگاری ندارد. بدین جهت، همه مذاهب اسلامی ادعای میرزا غلام احمد را رد کرده، و صدها کتاب، مقاله، فتوا و سخنرانی و تجمع بر ضد این فرقه در اکثر کشورهای اسلامی نوشته و صادر شد. از جمله کتابهای منتشر شده عبارتاند از: القادیانی و القادیانیه(جمعی از علمای پاکستان)، دفع اوهام توضیح المرام فی الرد علی القادیانیه(شیخ سلیمان ظاهر عاملی)، موقف الامة الاسلامیة من القادیانیه(جمعی از نویسندگان) و ... . بنابراین، اگر شخصی از فرقه احمدیه، ادعاهای غلام احمد قادیانی را مبنی بر ادعای نبوّت بپذیرد کافر است.[12]
[1]. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامى، ص 38، آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ دوم، 1372ش.
[2]. همان، ص 39؛ نجار، عامر، فی مذاهب الإسلامیین البابیة - البهائیة - القادیانیة، ص 172 و 185، مکتبة الثقافة الدینیة، قاهره، چاپ اول، 1424ق.
[3]. فرهنگ فرق اسلامى، ص 39.
[4]. همان؛ فی مذاهب الإسلامیین البابیة - البهائیة - القادیانیة، ص 188.
[5]. فرهنگ فرق اسلامى، ص 39؛ فی مذاهب الإسلامیین البابیة - البهائیة - القادیانیة، ص 195 – 201.
[6]. فرهنگ فرق اسلامى، ص 39.
[7]. «إن الفرقة الإسلامیة التى قلدنى اللّه إمامتها و سیادتها تمتاز بأنها لا ترى الجهاد بالسیف و لا تنتظره بل إن الفرقة المبارکة لا تستحل سرّا کان أو علانیة و تحرمه تحریما باتّا»؛ المرزا غلام أحمد، تریاق القلوب، ص 322، به نقل از: فی مذاهب الإسلامیین البابیة - البهائیة - القادیانیة، ص 234.
[8]. فرهنگ فرق اسلامى، ص 39؛ فی مذاهب الإسلامیین البابیة - البهائیة - القادیانیة، ص 238.
[9]. فرهنگ فرق اسلامى، ص 39.
[10]. فرهنگ فرق اسلامى، ص 40.
[12]. ر.ک: امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 118، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا.