اگرچه نکاح متعه، نکاح شرعی است و به زنی که به عقد موقت در آمده، زوجه اطلاق میشود، اما لازم نیست تمام احکام نکاح را داشته باشد و این موضوع پیچیدهای نیست. در روایات شیعه به خوبی به اختلافی که بین نکاح دائم و موقت وجود دارد اشاره شده است. نمونههای متعددی را نیز میتوان نام برد که نکاح دائم است، ولی برخی از احکام این نکاح را ندارد. بنابر این، در نکاح موقت، زن، زوجه است، ولی این نکاح محدود به چهار ازدواج نیست.
شایسته است ابتدا پرسش را تحلیل کنیم. به این بیان: در ازدواج متعه؛ یا زن به عنوان زوجه نامیده میشود یا نمیشود؟ اگر زن صیغهای به اصطلاح زوجه باشد و عنوان شرعی زوجه بر او صدق کند (همانطورکه عقیدهی شیعه این است)، پس باید محدودیت ازدواج داشته باشد؛ یعنی نتوان بیش از چهار زن صیغهای به عقد در آورد، و اگر به زن صیغهای زوجه گفته نشود، پس دلیل کسانی که عقد موقت را ازدواج نمیدانند تقویت، بلکه ثابت میشود.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «و زنانى را که متعه [ازدواج موقت] مىکنید، واجب است اجر (مهر) آنها را بپردازید».[1]
اینکه دلالت آیهی مزبور به چه قرائن و شواهدی دلالت بر عقد موقت دارد، در مجال خود پاسخ داده شده است.[2] عدهای در مقابل این آیه، به آیهای استدلال کردهاند که میفرماید: «إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومین»؛[3] تنها آمیزش جنسى با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهرهگیرى از آنان ملامت نمىشوند. در این آیهی شریفه تنها به دو روش جهت پیوند زناشویی اشاره شده است: اول: ازدواج، دوم: ملک یمین؛ یعنی کنیزانی که صاحبان آنها در صورتی که مانعی وجود نداشته باشد، میتوانند با آنها همبستر شوند.
مخالفان جواز متعه چنین نتیجه گرفتهاند که اگر چه متعه در زمان پیامبر اکرم(ص) و در دورهای جایز بوده است، ولی با انحصاری که در آیهی «إِلاَّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ» آمده، عقد موقت نسخ شده است؟
در پاسخ گفته شده است که سورۀ مؤمنون مکّی و سورۀ نساء مدنی است، چگونه سورۀ مکی میتواند ناسخ سورۀ مدنی باشد؟![4] بنابر این، به زن در ازدواج موقت زوجه اطلاق میشود.
بله! اگر به چنین زنی زوجه گفته شود باید احکامی مانند محدودیت ازدواج با بیشتر از چهار زن دربارۀ زنان متعه نیز جاری باشد، اما بر طبق روایات ازدواج با زن به عقد موقت منحصر در عددی نیست.[5]
در آیهی مربوط به عدم جواز ازدواج با بیش از چهار زن میخوانیم: «و اگر مىترسید که (هنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشمپوشى کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر مىترسید عدالت را (دربارهی همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید...».[6] طبق این آیهی شریفه؛ مردان بیش از چهار زن نمیتوانند داشته باشند، در حالیکه در روایات متعه، محدودیتی نسبت به تعداد همسران متعهای نیامده است.
در پاسخ میگوییم: نخست باید به این نکته اشاره کنیم که نکاح متعه گرچه نکاح شرعی است، اما لازم نیست تمام احکام نکاح دائم را داشته باشد، و این موضوع پیچیدهای نیست، و به اختلافاتی که با نکاح دائم دارد در روایات شیعه به خوبی به آن اشاره شده است. از نظر آیات قرآنی نیز به عنوان نمونه میتوان به آیهی مبارکهی بالا اشاره کرد.
سؤال این است؛ آیا نکاح عبد با یک زن، نکاح و ازدواج شرعی است یا نه؟ مسلماً کسی در جواز ازدواج عبد شک ندارد پس نکاح دائم عبد با یک زن، نکاحی است شرعی، اما آیا عبد میتواند بیش از یک زن بگیرد؟ به عبارت دیگر؛ آیهای که تعداد ازدواجها را منحصر در چهار ازدواج کرده است، شامل نکاح عبد هم میشود و یا فقط مربوط به انسانهای آزاد(غیر عبد) است؟
فخر رازی میگوید: اکثر فقهاء، نکاح با چهار زن را مخصوص انسانهای آزاد میدانند و برای کلامش به استدلال شافعی در همین زمینه استناد میکند.[7]
پس اگرچه نکاح عبد، نکاح شرعی است و به همسر او زوجه اطلاق میشود، ولی به عنوان نمونه، یکی از احکام ازدواج دائمی اینجا نیامده است. در احکام فقهی شیعه هم نکاح بیش از دو زن آزاد برای عبد جایز نیست.[8]
از دیگر مصادیق میتوان به ازدواج با زن اهل کتاب ذمّی اشاره کرد، هر چند خداوند در قرآن میفرماید: «...وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ...»؛[9] یعنی: برای همسرانتان یک چهارم ارث از شما قرار داده شده است. اما همهی ازدواجها که در آن به زن، زوجه اطلاق میشود، از قانون ارث تبعیت نمیکند، از جمله ازدواج با اهل کتاب که در آن ارث ثابت نیست.[10]
نتیجه: هر چند در نکاح متعه به زن، زوجه اطلاق میشود، ولی محدودیتی که در ازدواج دائم از نظر تعداد ازدواجها وجود دارد در این نوع از نکاح نیست.
[1]. نساء، 24.
[2]. ر.ک: نمایههای «جواز ازدواج موقت»، سؤال 844؛ «دلالت آیهی: "فما استمتعتم..." بر ازدواج موقت»، سؤال 2965.
[3]. مؤمنون، 6.
[4]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: اعلمی، حسین، ج 1، ص 440، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415ق.
[5]. مانند: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: «ذَکَرْتُ لَهُ الْمُتْعَةَ أَهیَ مِنَ الْأَرْبَعِ فَقَالَ تَزَوَّجْ مِنْهُنَّ أَلْفاً فَإِنَّهُنَّ مُسْتَأْجَرَاتٌ»؛ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 451 و 452، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. نساء، 3.
[7]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 9، ص 487، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[8]. جمعى از پژوهشگران، زیر نظر: هاشمی شاهرودی، محمود، معجم فقه الجواهر، ج 6، ص 151، الغدیر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1417ق.
[9]. نساء، 12.
[10]. سبحانی، جعفر، نظام النکاح فی الشریعه الاسلامیة الغراء، ج 2، ص 93، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، بی تا