بر اساس برخی از روایات، یکی از خوشبختیهای انسان، برخورداری از مواهب و نعمتهای حلال دنیوی معرفی شده است؛[1] از اینرو ایرادی ندارد که ائمه(ع) در راستای نیازهای طبیعی و منطبق با شئونات خویش، از حیوانات مختلفی از حیث توانایی و ارزش بهره جویند، اما معیار کلی توصیه شده توسط آنحضرات(ع) این بود که از حیواناتی استفاده شود که هم بتواند نیازها را برطرف کرده و هم وسیلهای برای فخرفروشی نبوده و هم نشانی از زهدفروشی و ریاکاری نباشد. به عنوان نمونه:
- در سالى که هارون الرشید حج به جا آورد. همین که نزدیک شهر مدینه رسید، بزرگان شهر به استقبال هارون آمدند. امام کاظم(ع) بر قاطرى سوار بود. ربیع (دربان مخصوص هارون) گفت: این مرکب چیست که با آن به دیدار هارون آمدى؟! اگر سوار بر آن به دنبال دشمن بروى، به او نخواهى رسید و اگر دشمن به دنبال تو بیاید، از دست او نجات نمییابی! امام(ع) فرمود: این مرکب از سرفرازى و تکبر اسب پستتر و از زبونى و خوارى الاغ بالاتر است و بهترین هر چیز میانه و حد وسط آن است.[2]
- عبدالصمد بن على همراه با گروهى با امام کاظم(ع) برخورد کردند که سوار بر استرى بود. عبدالصمد برای خنداندن همراهان خود به امام(ع) گفت: این چه حیوانی است که خونخواهى با آن ممکن نیست و براى نبرد مناسب نیست. امام(ع) فرمود: از بلندپروازى اسبان پایین آمدم و از زبونى الاغ درگذشتم و بهترین هر چیز میانه و حد و وسط آنها است.[3]
با این وجود، گاهی اوقات معصومان(ع) از حیوانات خاص و گرانقیمت استفاده مینمود تا بتوانند در کارهای خود به نتیجه مطلوب برسند:
پیامبر(ص) اسبی به نام «مرتجز» و یا «رجزخوان» را از شخص اعرابی خرید که به دلیل شیهه زیبایی که داشت، به این نام معروف شد. بعد از پیامبر(ص)، این اسب به امام علی(ع) رسید و آنحضرت(ع) در جنگ صفین بر آن اسب سوار شد.[4] و در نهایت این اسب به امام حسین(ع) رسیده و حضرت در روز عاشورا بر آن سوار بود.[5]،[6]
همچنین امام حسین(ع)، یارانش را که به همراه او، قصد رفتن به عراق داشتند، گرد آورد و به هر یک، ده دینار و یک شتر براى حمل توشه و اثاثشان داد».[7]
با توجه به اینکه استفاده از این مواهب در اسلام ممنوع نیست، بلکه در برخی موارد مانند مسافرت و نبرد و حمل کالا و ... به شدت مورد نیاز است، نمیتوان آنرا در تضاد با سادهزیستی و یا عصمت آنحضرات(ع) دانست.[8]
البته در شرایط ویژهای مانند شرایط موجود در شهر کوفه در زمان حکومت امام علی(ع)، حضرتشان ترجیح میداد تا سادهتر زندگی کند تنها به این دلیل که از رنج و اندوه فقرا کاسته شود، زیرا امام و پیشوای خود را میدیدند که در شرایطی نسبتا برابر با آنان روزگار را میگذراند.
[1]. «برخی از عوامل خوشبختی از نگاه قرآن و روایات»، 42552؛ «عوامل خوشبختی و بدبختی»، 108434؛
[2]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 234، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 540، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق، مصحح، هارون، عبد السلام محمد، ص 403، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه، فهری، احمد، ص 100، تهران، جهان، چاپ اول، 1348ش.
[6]. «حیوانات سواری امام علی(ع)»، 100488.
[7]. ابن اعثم کوفی، احمد بن على، الفتوح، ج 5، ص 69، بیروت، دار الأضواء، چاپ اوّل، 1411ق.
[8]. «دلیل سادهزیستی امامان(ع) با وجود توانگری»، 99947؛ «ساده زیستی رهبر جامعه اسلامی»، 5586؛ «استفاده حضرت زهرا(س) از زیورآلات و وسائل زینتی»، 87038.