لطفا صبرکنید
بازدید
8652
8652
آخرین بروزرسانی:
1396/12/01
کد سایت
fa82112
کد بایگانی
99947
نمایه
دلیل سادهزیستی امامان(ع) با وجود توانگری
طبقه بندی موضوعی
امام شناسی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا امامان(ع) با وجود اعمال و دعا برای دوری از فقر، مانند فقرا، ساده زندگی میکردند؟
پرسش
اگر روایت داریم که مثلاً فلان سوره یا فلان کار را هرکس بخواند و انجام بدهد، هرگز به فقر دچار نمیشود، پس چرا امام علی(ع) دچار تنگدستی و فقر بودند؟ این دو چگونه جمع میشود؟
پاسخ اجمالی
با توجه به آنکه ائمه اطهار(ع) از منابع درآمدی نسبتاً مناسبی برخوردار بودند، نمیتوان گفت که آنحضرات، فقیر و نیازمند به شمار میآمدند؛[1] اما با این وجود به دلایلی در استفاده از اموال خود نهایت دقت را میکردند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1. همگامی با جامعه: با توجه به اینکه شایسته است زندگی شخصی رهبر جامعه اسلامی در حد پایینترین مردم باشد، آنها نیز زندگی سادهای داشتهاند.[2]
امام على(ع) در پاسخ به این سؤال که چرا آنحضرت از نعمتهای دنیا کمتر استفاده میکنند، فرمود: «خداوند بر رهبران عادل واجب کرده که زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگیرند که تحمل تنگدستی بر فقرا چندان سخت نباشد».[3]
2. بیاعتنایی به دنیا: امامان(ع) به فقیر نبودن در آخرت میاندیشیدند، لذا توجهی به فقر در دنیا نداشتند. امام صادق(ع) فرمود: «فقر، مرگ سرخ است». پرسیدند: منظورتان نداشتن درهم و دینار است؟ فرمود: «نه، ولی منظورم فقر دینى است».[4]
همچنین امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «الْفَقْرُ وَ الْغِنَى بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى الله سُبْحَانَه»؛[5] «درویشى و توانگرى پس از عرضه به پیشگاه خدای پاک و منزّه روشن شوند»؛ یعنى پریشانى و توانگرى دنیا چیزى نیست، عمده پریشانى و توانگرى آخرت است. هرگاه اعمال بر خدا عرضه شود و عمل خیرى نداشته باشد یا کم داشته باشد، او فقیر حقیقى است، و هرکسی اعمال خیر بسیار داشته باشد او ثروتمند حقیقى است.[6]
امام علی(ع) میفرماید: «اى دنیا! از من دور شو، به طرف من روى آوردهاى، و یا به من اشتیاق پیدا کردهاى، تو نمیتوانى مرا فریب دهى، برو دیگرى را گول بزن که من نیازى به شما ندارم و تو را سه طلاقه گفتهام و رجعتى هم نیست».[7]
3. مبارزه با نفس: «زید بن وهب» میگوید: گروهی از اهل بصره به حضور امام رسیدند و مردی از رؤسای خوارج به نام «جعده بن نعجه» نگاهی به لباس علی(ع) انداخت و گفت: چه چیز تو را از پوشیدن لباس خوب باز میدارد؟ امام فرمود: «این لباس مرا از کبر و غرور دور میسازد...».[8]
1. همگامی با جامعه: با توجه به اینکه شایسته است زندگی شخصی رهبر جامعه اسلامی در حد پایینترین مردم باشد، آنها نیز زندگی سادهای داشتهاند.[2]
امام على(ع) در پاسخ به این سؤال که چرا آنحضرت از نعمتهای دنیا کمتر استفاده میکنند، فرمود: «خداوند بر رهبران عادل واجب کرده که زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگیرند که تحمل تنگدستی بر فقرا چندان سخت نباشد».[3]
2. بیاعتنایی به دنیا: امامان(ع) به فقیر نبودن در آخرت میاندیشیدند، لذا توجهی به فقر در دنیا نداشتند. امام صادق(ع) فرمود: «فقر، مرگ سرخ است». پرسیدند: منظورتان نداشتن درهم و دینار است؟ فرمود: «نه، ولی منظورم فقر دینى است».[4]
همچنین امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «الْفَقْرُ وَ الْغِنَى بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى الله سُبْحَانَه»؛[5] «درویشى و توانگرى پس از عرضه به پیشگاه خدای پاک و منزّه روشن شوند»؛ یعنى پریشانى و توانگرى دنیا چیزى نیست، عمده پریشانى و توانگرى آخرت است. هرگاه اعمال بر خدا عرضه شود و عمل خیرى نداشته باشد یا کم داشته باشد، او فقیر حقیقى است، و هرکسی اعمال خیر بسیار داشته باشد او ثروتمند حقیقى است.[6]
امام علی(ع) میفرماید: «اى دنیا! از من دور شو، به طرف من روى آوردهاى، و یا به من اشتیاق پیدا کردهاى، تو نمیتوانى مرا فریب دهى، برو دیگرى را گول بزن که من نیازى به شما ندارم و تو را سه طلاقه گفتهام و رجعتى هم نیست».[7]
3. مبارزه با نفس: «زید بن وهب» میگوید: گروهی از اهل بصره به حضور امام رسیدند و مردی از رؤسای خوارج به نام «جعده بن نعجه» نگاهی به لباس علی(ع) انداخت و گفت: چه چیز تو را از پوشیدن لباس خوب باز میدارد؟ امام فرمود: «این لباس مرا از کبر و غرور دور میسازد...».[8]
[1]. ر.ک: «محل درآمد زندگی پیامبر(ص) بعد از بعثت»، 58417؛ «منبع در آمد هزینه زندگی امامان شیعه»، 23060.
[2]. ر.ک: «ساده زیستی رهبر جامعه اسلامی»، 9285.
[3]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 410 – 411، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. همان، ج 2، ص 266.
[5]. تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 83، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[6]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، رسولى محلاتى، هاشم، ج 9، ص 376، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[7]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 2، ص 102، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[8]. ثقفى، ابراهیم بن محمد، الغارات، محقق، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 107 – 108، تهران، انجمن آثار ملى، چاپ اول، 1395ق.
نظرات