راههای آمرزش و بخشودگى گناه متعدد است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- توبه و بازگشت بسوى خدا با شرایط آن.
- انجام کارهاى نیک فوق العادهاى که سبب آمرزش اعمال زشت میگردد.
- پرهیز از گناهان "کبیره" که موجب بخشش گناهان "صغیره" میگردد.
- تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا و سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصیهای مؤمنان را میزداید.
- شفاعت؛ البته باید توجه داشت که شفاعت به شرط تغییر و تحول فرد گناهکار از وضعیت قبلی و داشتن قابلیتهای لازم برای آمرزش، موجب پاک شدن او از گناهانش میشود
- عفو الاهى؛ شامل افرادى میشود که شرایط و شایستگى آنرا داشته باشند؛ یعنی شامل مؤمنانى میشود که از نظر عمل کوتاهى یا آلودگى داشتند.
از آیات متعدد قرآن مجید استفاده میشود که وسائل آمرزش و بخشودگى گناه متعدد است که در زیر به طور خلاصه بدانها اشاره میکنیم:
- توبه و بازگشت به سوى خدا که توأم با پشیمانى از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملى اعمال بد، به وسیلۀ اعمال نیک بوده باشد. آیاتى که بر این معنا دلالت دارد فراوان است، اما به جهت اختصار تنها به یک آیه اشاره میکنیم:
"هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ"؛[1] او است که توبه را از بندگان خود میپذیرد و گناهان را میبخشد.
حقیقت "توبه" ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمۀ آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده و جبران کارهایى که قابل جبران است. گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنا است. به این ترتیب ارکان توبه را میتوان در پنج چیز خلاصه کرد: 1. ترک گناه، 2. ندامت، 3. تصمیم بر ترک در آینده، 4. جبران گذشته، 5. استغفار.[2]
- کارهاى نیک فوق العادهاى که سبب آمرزش اعمال زشت میگردد، چنانکه قرآن میفرماید: "إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ"[3]؛ کارهاى نیک آثار پارهاى از گناهان را از بین میبرد.
- پرهیز از گناهان "کبیره" که موجب بخشش گناهان "صغیره" میگردد: "إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً؛[4] اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد میسازیم.[5]
- تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهان مؤمنان را سبک میکند و سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصیهایش را میزداید.[6]
- شفاعت؛ حقیقت شفاعت ضمیمه شدن موجودى قویتر، به موجود ضعیفتر براى کمک به او است. این کمک ممکن است براى افزایش نقاط قوت و یا پیرایش نقاط ضعف باشد.[7]
مفهوم شفاعت از نظر اسلام و آیات قرآن،[8] معنایی است که بر محور دگرگونى و تغییر و تحول در "شفاعت شونده" دور میزند؛ یعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم میسازد تا از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیلۀ ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگى گردد.
ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالى تربیت و وسیلۀ اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و موجب بیدارى و آگاهى آنان است.[9]
بر حسب روایات فراوان "مقام محمود" که در قرآن کریم به رسول اکرم(ص) وعده داده شده، همین مقام شفاعت است و نیز آیهی شریفهی: "وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى"؛[10] (و همانا پروردگارت (آن قدر) به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی)، اشاره به آمرزش الاهی است که به واسطۀ شفاعت آنحضرت شامل حال کسانی که استحقاق دارند میشود.
بنابر این، بزرگترین و نهاییترین امید مؤمنان گنهکار، شفاعت است و این شفاعت مورد نظر اسلام با شرایط خاص آن یکی از راههای تربیت افراد و ایجاد امید به جبران کاستیها برای پاک شدن از گناهان و حرکت و تعالی به سوی ارزشها است.
- عفو الاهى[11] که شامل افرادى میشود که شایستگى آنرا دارند و آنان مؤمنانى هستند که از نظر عمل، کوتاهى یا آلودگى داشتند. اینان اگر مشمول عفو الاهى شوند و شایسته آن باشند به گروه بهشتى میپیوندند، و اگر مشمول عفو الاهى نشوند به دوزخ میروند، اما مأوى و جایگاهشان آنجا نخواهد بود و تا ابد در آن باقی نخواهند ماند.[12]
مجددا یادآورى میکنیم که عفو الاهى مشروط به مشیت او است و به این ترتیب یک مسئله عمومى و بدون قید و شرط نیست، و مشیت و اراده او تنها در مورد افرادى است که شایستگى خود را عملا به نوعى اثبات کردهاند.
بنابر این، خداوند متعال که آفریننده انسان و به تمام ویژگیهای او آگاه است، پاک شدن از همه گناهان - هر چند گناهان بزرگ باشند- را ممکن دانسته و همگان را به سوی رسیدن به آن دعوت فرموده و وعده آمرزش و عفو داده است، تا جایی که ناامیدی از عفو و بخشش الاهی را بالاترین گناه شمرده است. همۀ پیامبران الاهی برای رسانیدن مردم به دریای بیکران رحمت الاهی مبعوث شدهاند، تا جایی که پیامبر گرامی اسلام(ص)، پیامبر رحمت خوانده شده است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»؛[13] و ما تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادهایم.
نکتهای که باز در پایان بر آن تأکید میکنیم این است که اگر شخص مؤمن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانی نشود که سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شک و تردید، یا انکار و جحود را به بار میآورد، و در یک جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدی، مبتلا نخواهد شد. گناهان کوچکش به واسطۀ اجتناب از کبائر، بخشوده میشود و گناهان بزرگش به وسیلۀ توبه کامل و مقبول، آمرزیده میگردد، و اگر موفق به چنین توبهای نشد تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبک میکند و سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصیهایش را میزداید و اگر باز هم از آلودگیهای گناهان پاک نشد به وسیلۀ شفاعت - که تجلی بزرگترین و فراگیرترین رحمت الاهی در اولیای خدا بویژه رسول اکرم(ص) و اهلبیت(ع) میباشد - از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت. ولی در عین حال نباید از مکر الاهی ایمن شوند و باید همیشه بیمناک باشند که مبادا کاری از آنها سرزده باشد، یا سر بزند که موجب سوء عاقبت و سلب ایمان، در هنگام مرگ گردد و مبادا علاقه به امور دنیوی به حدی در دلشان رسوخ یابد که (العیاذبالله) با غضب خدای متعال از این جهان بروند.[14]
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 290، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[5]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، ص477، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، 1379ش.
[6]. همان، ص481.
[7] برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «مفهوم شفاعت در اسلام»، 350؛ «شفاعت و رضاى الهى»، 124.
[8]. سجده، 4؛ زمر، 44؛ بقره، 255؛ سبأ، 23 و... .
[9]. تفسیر نمونه، ج 1، ص 233.
[12]. تفسیر نمونه، ج 26، ص 111.
[14]. آموزش عقائد، ص 481 و 482. «توبه از گناه و محبوب خدا شدن»، 3704؛ «راه های دعوت به خوبی ها و ترک از گناه»، 7165؛ «آمرزش گناه کبیره»، 843؛ «علم به بخشیده شدن گناه»، 8738