کد سایت
id21349
کد بایگانی
22814
نمایه
مراحل سیر و سلوک
طبقه بندی موضوعی
Theoretical
برچسب
عرفان|سیر و سلوک|طریقت
خلاصه پرسش
مراحل و منازل سیر و سلوک را توضیح دهید.
پرسش
مراحل و منازل سیر و سلوک را توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
یکی از مشهورترین بیاناتی که از مراحل سیر و سلوک شده، مربوط به منطق الطیر عطار است که مراحل سیر و سلوک را در هفت منزل توضیح داده است. این مراحل و منازل عبارت اند از: 1. طلب 2. عشق 3. معرفت 4. استغنا 5. توحید 6. حیرت 7. فنا.
در این تقسیم بندی بیشتر نظر به سیر درونی سالک است و نمودهای بیرونی این سلوک و اعمالی که باید انجام دهد، کمتر بزرگ نمایی شده است. در برخی بیان های دیگر مراحل عملی سیر و سلوک نیز مورد توجه قرار گرفته است.
پاسخ تفصیلی
آنچه مسلم است، سالک برای رسیدن به کمال نهایی خود باید مراحل و منازلی را در مسیر سیر و سلوک طی کند. این مراحل اگرچه با نامها و عددهای متفاوتی ذکر شده است، اما همگی به یک مسیر واحد اشاره دارند. این مراحل به طور کلی از طلب، شروع شده و بعد از مجاهدات و حصول معرفت و عشق، به لقاء الله ختم می شود. تعبیر قرآنی مراحل سیر و سلوک همان اسلام، ایمان، هجرت، جهاد، شهادت، امامت و لقاء الله است.
یکی از مشهورترین بیاناتی که از مراحل سیر و سلوک شده، مربوط به منطق الطیر عطار است که مراحل سیر و سلوک را در هفت منزل توضیح داده است. این مراحل و منازل عبارت اند از: 1. طلب 2. عشق 3. معرفت 4. استغنا 5. توحید 6. حیرت 7. فنا.[1]
در این تقسیم بندی بیشتر نظر به سیر درونی سالک است و نمودهای بیرونی این سلوک و اعمالی که باید انجام دهد، کمتر بزرگ نمایی شده است. هرچند در برخی بیان های دیگر مراحل عملی سیر و سلوک نیز مورد توجه قرار گرفته است.
برخی نیز مراحل سیر و سلوک را به هفت مرحلۀ: یقظه، توبه، تقوا، تخلیه، تحلیه، تجلیه و لقاء الله تقسیم کرده اند.[2]
برخی از عرفا نیز مراحل سلوک را تا صد یا هزار مرحله برشمرده اند.[3]
یکی از بیان های منحصر به فرد در مورد مراحل سیر و سلوک در رساله منسوب به بحر العلوم مطرح شده است. وی این مراحل را دوازده مرحله عنوان نموده[4] که همگی، مراحل و درجاتی از اسلام، ایمان، هجرت و جهاد محسوب می شوند؛ به ترتیب زیر:
1. اسلام اصغر
2. ایمان اصغر
3. اسلام اکبر
4. ایمان اکبر که همان روح و معنای اسلام اکبر است
5. هجرت کبرا یا هجرت از اهل عصیان و ظلم
6. جهاد اکبر
7. فتح و ظفر بر جنود شیطان
8. اسلام اعظم یا غلبه بر شهوات و آمال
9. ایمان اعظم یا مشاهده نیستی و فنای خود در برابر خداوند
10. هجرت عظمی یا مهاجرت از وجود خود و به فراموشی سپردن آن
11. جهاد اعظم که سالک بعد از هجرت از خویشتن، متوسل به ذات پاک خداوند می شود تا تمام آثار خودبینی در او محو و نابود گردد و قدم در بساط توحید مطلق نهد.
12. عالم خلوص
در این رساله طریقۀ حصول این مقامات در 25 مرحله توضیح داده شده است که عبارت اند از:[5]
1. ترک آداب و عادات و رسومی است که انسان را از پیمودن راه باز می دارد و غرق در آلودگی ها می کند.
2. عزم قاطع بر پیمودن راه که از هیچ چیز نترسد و با استمداد از لطف تردیدی به خود راه ندهد.
3. رفق و مدارا، و آن این که امور زیادی را بر خود تحمیل نکند مبادا دلسرد و متنفر شود، و از پیمودن راه بازماند.
4. وفا، و آن عبارت از این است که نسبت به آنچه توبه کرده وفادار بماند و به آن باز نگردد، و نسبت به آنچه پیر طریق می گوید وفادار بماند.
5. ثبات و دوام، به این معنا که برنامه هایی که تکلیف اوست به صورت مستمر انجام دهد تا بازگشتی در آن صورت نگیرد.
6. مراقبت، و آن عبارت از توجه به خویش در تمام احوال است که تخلفی صورت نگیرد.
7. محاسبه (به مصداق این روایت که: کسی که همه روز به حساب خویش نرسد از ما نیست).
8. مؤاخذه، منظور از مؤاخذه این است که هر گاه مرتکب خطایی شد به خویشتن تنگ بگیرد و از این راه خود را مجازات کند.
9. مسارعت، یعنی در مسیر حق شتاب کند و زمان را از دست ندهد.
10. ارادت، و آن عبارت از این است که باطن خود را چنان خالص کند که هیچ غشی در آن نباشد، و نسبت به صاحب شریعت و اوصیای معصوم او خالصانه عشق ورزد. و همچنین نسبت به استاد و شیخ.
11. ادب، یعنی نسبت به ساحت قدس خداوند و رسول اکرم (ص) و جانشینان معصوم او شرط ادب نگاه دارد، و کمترین سخنی که نشانه اعتراض باشد بر زبان نراند، و در تعظیم این بزرگان بکوشد و حتی در بیان حاجت از الفاظی که نشانه بی ادبی است بپرهیزد.
12. اخلاص در نیت، و آن عبارت است از خالص ساختن قصد در این سیر و حرکت و جمیع اعمال از برای خداوند متعال.
13. صمت، به معنای خاموشی و حفظ زبان از سخنان زائد و اکتفا به مقدار لازم.
14. جوع و کم خوری، که از شروط مهمه پیمودن این راه است. ولی نه تا آن حد که باعث ضعف و ناتوانی گردد.
15. خلوت، و آن بر دو قسم است؛ خلوت عام و خلوت خاص.
16. سهر و شب بیداری (مخصوصا بیداری در آخر شب).
17. دوام طهارت، یعنی همیشه با وضو باشد که نورانیت خاصی به باطن انسان می دهد.
18. مبالغه در تضرع و ذلت و خاکساری در درگاه خدا.
19. پرهیز از خواسته های نفس (هر چند مباح باشد) تا آنجا که در توان دارد.
20. رازداری و کتمان سر، که از مهم ترین شرایط است و آن این که اعمال و برنامه های خویش را در این راه مکتوم دارد.
21. شیخ و استاد.
22. «ورد» مخصوص سالک و آن عبارت است از ذکرهای زبانی که توسط استاد به سالک تلقین می شود و راه را به روی او می گشاید و او را برای گذشتن از گردنه های صعب العبور مسیر الی الله یاری می دهد.
23. نفی خواطر، و آن عبارت است از تسخیر قلب خویشتن و حکومت بر آن.
24. فکر، و منظور از آن، آن است که سالک با اندیشه عمیق و فکر صحیح در آگاهی و معرفت بکوشد، و تمام تفکر او مربوط به صفات و اسمای الاهی و تجلیات و افعال او بوده باشد.
25. ذکر، و منظور از آن، توجه قلبی است به ذات پاک پروردگار؛ نه ذکر با زبان که به آن ورد گفته می شود، و به تعبیر دیگر، منظور این است که تمام نظر خویش را به جمال پروردگار متوجه سازد و از غیر او چشم بپوشد.
در پایان لازم به ذکر است که هریک از این گنجینه های پر ارزش که در مقام بیان مراحل سیر و سلوک از گذشتگان به ما رسیده است، برای رهپویان عرفان ارزش خاص به خود را دارد ولی با این حال تدوین مراحل سیر و سلوک به گونه ای که دارای اسلوبی قرآنی بوده و در بردارنده معارف ناب شیعی و نقش محوری امام باشد، هنوز هم یک ضرورت است.
ضمن اینکه پرداختن به همه جنبه های بیرونی و درونی، معرفتی و عملی و فردی و اجتماعی، که پاسخ گوی مشکلات و نیاز های یک سالک در زمان کنونی باشد ضروری است.
یکی از مشهورترین بیاناتی که از مراحل سیر و سلوک شده، مربوط به منطق الطیر عطار است که مراحل سیر و سلوک را در هفت منزل توضیح داده است. این مراحل و منازل عبارت اند از: 1. طلب 2. عشق 3. معرفت 4. استغنا 5. توحید 6. حیرت 7. فنا.[1]
در این تقسیم بندی بیشتر نظر به سیر درونی سالک است و نمودهای بیرونی این سلوک و اعمالی که باید انجام دهد، کمتر بزرگ نمایی شده است. هرچند در برخی بیان های دیگر مراحل عملی سیر و سلوک نیز مورد توجه قرار گرفته است.
برخی نیز مراحل سیر و سلوک را به هفت مرحلۀ: یقظه، توبه، تقوا، تخلیه، تحلیه، تجلیه و لقاء الله تقسیم کرده اند.[2]
برخی از عرفا نیز مراحل سلوک را تا صد یا هزار مرحله برشمرده اند.[3]
یکی از بیان های منحصر به فرد در مورد مراحل سیر و سلوک در رساله منسوب به بحر العلوم مطرح شده است. وی این مراحل را دوازده مرحله عنوان نموده[4] که همگی، مراحل و درجاتی از اسلام، ایمان، هجرت و جهاد محسوب می شوند؛ به ترتیب زیر:
1. اسلام اصغر
2. ایمان اصغر
3. اسلام اکبر
4. ایمان اکبر که همان روح و معنای اسلام اکبر است
5. هجرت کبرا یا هجرت از اهل عصیان و ظلم
6. جهاد اکبر
7. فتح و ظفر بر جنود شیطان
8. اسلام اعظم یا غلبه بر شهوات و آمال
9. ایمان اعظم یا مشاهده نیستی و فنای خود در برابر خداوند
10. هجرت عظمی یا مهاجرت از وجود خود و به فراموشی سپردن آن
11. جهاد اعظم که سالک بعد از هجرت از خویشتن، متوسل به ذات پاک خداوند می شود تا تمام آثار خودبینی در او محو و نابود گردد و قدم در بساط توحید مطلق نهد.
12. عالم خلوص
در این رساله طریقۀ حصول این مقامات در 25 مرحله توضیح داده شده است که عبارت اند از:[5]
1. ترک آداب و عادات و رسومی است که انسان را از پیمودن راه باز می دارد و غرق در آلودگی ها می کند.
2. عزم قاطع بر پیمودن راه که از هیچ چیز نترسد و با استمداد از لطف تردیدی به خود راه ندهد.
3. رفق و مدارا، و آن این که امور زیادی را بر خود تحمیل نکند مبادا دلسرد و متنفر شود، و از پیمودن راه بازماند.
4. وفا، و آن عبارت از این است که نسبت به آنچه توبه کرده وفادار بماند و به آن باز نگردد، و نسبت به آنچه پیر طریق می گوید وفادار بماند.
5. ثبات و دوام، به این معنا که برنامه هایی که تکلیف اوست به صورت مستمر انجام دهد تا بازگشتی در آن صورت نگیرد.
6. مراقبت، و آن عبارت از توجه به خویش در تمام احوال است که تخلفی صورت نگیرد.
7. محاسبه (به مصداق این روایت که: کسی که همه روز به حساب خویش نرسد از ما نیست).
8. مؤاخذه، منظور از مؤاخذه این است که هر گاه مرتکب خطایی شد به خویشتن تنگ بگیرد و از این راه خود را مجازات کند.
9. مسارعت، یعنی در مسیر حق شتاب کند و زمان را از دست ندهد.
10. ارادت، و آن عبارت از این است که باطن خود را چنان خالص کند که هیچ غشی در آن نباشد، و نسبت به صاحب شریعت و اوصیای معصوم او خالصانه عشق ورزد. و همچنین نسبت به استاد و شیخ.
11. ادب، یعنی نسبت به ساحت قدس خداوند و رسول اکرم (ص) و جانشینان معصوم او شرط ادب نگاه دارد، و کمترین سخنی که نشانه اعتراض باشد بر زبان نراند، و در تعظیم این بزرگان بکوشد و حتی در بیان حاجت از الفاظی که نشانه بی ادبی است بپرهیزد.
12. اخلاص در نیت، و آن عبارت است از خالص ساختن قصد در این سیر و حرکت و جمیع اعمال از برای خداوند متعال.
13. صمت، به معنای خاموشی و حفظ زبان از سخنان زائد و اکتفا به مقدار لازم.
14. جوع و کم خوری، که از شروط مهمه پیمودن این راه است. ولی نه تا آن حد که باعث ضعف و ناتوانی گردد.
15. خلوت، و آن بر دو قسم است؛ خلوت عام و خلوت خاص.
16. سهر و شب بیداری (مخصوصا بیداری در آخر شب).
17. دوام طهارت، یعنی همیشه با وضو باشد که نورانیت خاصی به باطن انسان می دهد.
18. مبالغه در تضرع و ذلت و خاکساری در درگاه خدا.
19. پرهیز از خواسته های نفس (هر چند مباح باشد) تا آنجا که در توان دارد.
20. رازداری و کتمان سر، که از مهم ترین شرایط است و آن این که اعمال و برنامه های خویش را در این راه مکتوم دارد.
21. شیخ و استاد.
22. «ورد» مخصوص سالک و آن عبارت است از ذکرهای زبانی که توسط استاد به سالک تلقین می شود و راه را به روی او می گشاید و او را برای گذشتن از گردنه های صعب العبور مسیر الی الله یاری می دهد.
23. نفی خواطر، و آن عبارت است از تسخیر قلب خویشتن و حکومت بر آن.
24. فکر، و منظور از آن، آن است که سالک با اندیشه عمیق و فکر صحیح در آگاهی و معرفت بکوشد، و تمام تفکر او مربوط به صفات و اسمای الاهی و تجلیات و افعال او بوده باشد.
25. ذکر، و منظور از آن، توجه قلبی است به ذات پاک پروردگار؛ نه ذکر با زبان که به آن ورد گفته می شود، و به تعبیر دیگر، منظور این است که تمام نظر خویش را به جمال پروردگار متوجه سازد و از غیر او چشم بپوشد.
در پایان لازم به ذکر است که هریک از این گنجینه های پر ارزش که در مقام بیان مراحل سیر و سلوک از گذشتگان به ما رسیده است، برای رهپویان عرفان ارزش خاص به خود را دارد ولی با این حال تدوین مراحل سیر و سلوک به گونه ای که دارای اسلوبی قرآنی بوده و در بردارنده معارف ناب شیعی و نقش محوری امام باشد، هنوز هم یک ضرورت است.
ضمن اینکه پرداختن به همه جنبه های بیرونی و درونی، معرفتی و عملی و فردی و اجتماعی، که پاسخ گوی مشکلات و نیاز های یک سالک در زمان کنونی باشد ضروری است.
[1] « عطار در منطق الطیر هفت وادی سلوک را چنین نام می برد: طلب ، عشق ، معرفت ...» لغتنامه دهخدا، ذیل واژه: هفت وادی.
[2] مظاهری، حسین، کاوشی نو در اخلاق اسلامی و شئون حکمت عملی،ج1، فصل پنجم، چگونگی تزکیه، ذیل عنوان: شیوه های پاک کردن نفس از پلشتیها. موسسه نشر و تحقیقات ذکر . تهران، 1382.
[3] از جمله کتابهای صد میدان و منازل السائرین از مهم ترین آثار خواجه عبد الله انصاری است که در مورد مراحل سیر و سلوک نوشته شده است است. در مطلع کتاب صد میدان با استناد به سخن خضر(ع)، مبنی برآنکه: میان عبد و مولایش هزار مقام است، میگوید: و آن "هزار مقام" ، منزلهائیست که روندگان بسوی حق میروند. شرط هر منزل آنست که به توبه در شوی و به توبه بیرون آیی... از آشنایی تا دوستداری هزار مقامست و از آگاهی تا به گستاخی هزار منزل. و این جمله بر صد میدان نهاده آمد.» آنگاه می نویسد: آغاز حرکت سالک توبه ـ میدان اول ـ و پایان سیرش، فنا - یعنی میدان صدم - باشد.
[4] بحر العلوم، مهدی بن سید مرتضی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، با مقدمه و شرح سید محمد حسین تهرانی، ص 76 تا 109، انتشارات علامه طباطبائی، مشهد، 1417، ه ق.
[5] همان، ص 145تا ص172.