لطفا صبرکنید
10971
- اشتراک گذاری
رعایت حقوق پدر و مادر لازم است و انسان مىتواند در سایهی آن به کمالات معنوى برسد. در خصوص استفاده از ثروت پدر و مادر دو نکته حائز اهمیت است:
الف) در صورتی که یقین دارید مال و ثروت پدر و مادر حرام است، نه خود حق استفاده از آنرا دارید و نه میتوانید به دیگران انفاق کنید.
ب) اما اگر ثروت آنها از راه حلال به دست آمده، میتوانید از مال و ثروت پدر و مادر، در صورت رضایت ایشان با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و تبعات اجتماعی و اخلاقی، بهرهمند شوید.
یکى از مسائل مهم اخلاقى مورد توجه اسلام، رعایت حقوق پدر و مادر است که انسان میتواند در سایهی آن به کمالات معنوى برسد، خدای متعال احترام به پدر و مادر و فرمانبردارى از دستورات مشروع آنان را در آیات متعددى از قرآن یادآورى کرده است.[1]، [2]
اما در خصوص استفاده از ثروت پدر و مادر چند نکته حائز اهمیت است:
- در صورتی که یقین داشته باشید مال و ثروت پدر و مادر حرام است، تکلیف بر شما روشن و واضح است؛ یعنی نه خود حق استفاده از آنرا دارید و نه میتوانید به دیگران انفاق کنید.
- اما اگر ثروت آنها از راه حلال به دست آمده باشد، تکلیف شما متفاوت است، و شما میتوانید از مال و ثروت پدر و مادر، در صورت رضایت آنها و با رعایت نکات زیر بهرهمند شوید:
2-1. مهمترین سرمایه برای یک انسان به ویژه برای یک طلبه، عزت نفس و عدم وابستگی به دیگران، حتی به ثروت پدر و مادر است. کرامت و عزت نفس، آن نقطه از روح انسانی است که اسلام برای احیاء و کمال اخلاق انسانی، روی آن دست گذاشته است. خداوند میفرماید: «عزت منحصراً از آن خدا و برای پیامبر خدا و مؤمنان است».[3]
در همین راستا پیامبر اکرم(ص) فرمود: «حاجتهای خود را بخواهید؛ اما عزت نفس را از دست ندهید».[4]
در زمینه کیفیت بهرهمندی از عزت نفس و افراط و تفریط در آن، شهید مطهری در کتاب فلسفه اخلاق میگوید:
«بعضی هم ممکن است در حد افراط باشند که حتی اگر نیازی هم داشته باشند، به احدی نمیگویند. (در حالی که) پیغمبر اکرم فرمود: «اطلبوا الحوائج»، حاجتهایتان را بخواهید، ولی، «بعزة الانفس»، اما عزت نفس را از دست ندهید، آنجا که حاجتهایتان را با دوست و رفیقی (و یا پدر و مادر) بیان میکنید، تا آنجا که شرافتتان، عزت و کرامت نفستان پایمال نشده جلو بروید. آنجا که دارد بر کرامت و عزت نفستان خدشه وارد میآید، توقف کنید، نیازمندی و نداشتن بهتر است».[5]
2-2. در این مطلب تأمل کنید که پدر و مادر، دست شما را تا چه اندازه در تصرف اموال باز گذاشتهاند، آیا تنها برای استفادهی خودتان، یا میتوانید از آن در راه خدا انفاق کنید و به مصارف دیگر نیز برسانید.
اگر اجازهی انفاق به دیگران را نیز دارید، و یا پدر و مادر از شما در جهت انفاق و کمک به دیگران یاری طلبیدهاند، از یاری و مشاورت به ایشان دریغ نورزید، هم خودتان در حد شئونات و عرف از نعمت و ثروت خانواده بهرهمند شوید، و هم پدر و مادر را در استفاده صحیح و مشروع از ثروت خدادادی و به کارگیری آن در امور عام المنفعه یاری کنید. در صورتی که تنها خودتان اجازهی استفاده از سرمایهی پدری را دارید. طبق شأن و زی طلبگی که امری عرفی است و بر حسب زمان و مکان، محیط زندگی و شرایط افراد از نظر سطح علمی و وابستگیهای خانوادگی و سایر شرایط متفاوت است، میتوانید از امکانات و ثروت خانوادگیتان بهرهمند شوید.
2-3. در مال حلال نیز انسان باید توجه داشته باشد، به صرف آنکه مال و ثروت حلال بود، جوازی برای مصرف آن به هر کیفیتی که خواست و میل انسان باشد نیست. از روایات استفاده میشود که در مال حرام عقاب و عذاب است و در مال حلال حساب و کتاب.[6] از اینرو انسان باید بر آن باشد تا مال و ثروت حلالی که در اختیار دارد را به نحو صحیح و درست و در مسیر مشروع آن مصرف کند و این مطلب مسئولیتی است که بر دوش همگان خصوصاً عالمان دینی و کسانی که در جستوجوی معارف دینی بوده و طالب علماند، بسا سنگینتر و تکلیفآورتر است.
[1]. "وَ قَضى رَبُّکَ اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْساناً ...، فـَلا تـَقـُلْ لَهـُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً * وَاخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَالرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانى صَغیراً"، اسراء ، 23 ـ 24؛ "وَ وَصَّیْنَا الاْنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً"؛ و انسان را به نیکى به پدر و مادرش سفارش کردیم؛ عنکبوت، 8.
[2]. نمایه مرتبط: اوامر والدین و تکلیف فرزندان، سؤال 522 (سایت: 584).
[3]. منافقون، 8. "ولله العزة و لرسوله والمؤمنین...".
[4]. «اطلبوا الحوائج بعزة الانفس»؛ پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة( مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص 218، ح 325، تهران، دنیاى دانش، چاپ چهارم، 1382ش.
[5]. مطهری، مرتضی، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج 22، ص 399، قم، صدرا، چاپ اول، بیتا.
[6]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 138 – 139، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.