جستجوی پیشرفته
بازدید
12678
آخرین بروزرسانی: 1399/06/15
خلاصه پرسش
زندگی‌نامه نافع بن هلال جملی را که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، بیان نمایید.
پرسش
لطفاً زندگی‌نامه نافع بن هلال جملی که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را بیان نمایید.
پاسخ اجمالی

نافع بن هلال که در زمره یاران امام علی(ع) نیز به شمار می‌آمد[1] یکی از شهدای برجسته در میان شهدای کربلا است که در روز عاشورا در راه مکتب و هدف امام حسین(ع) به فیض شهادت رسید. جملی،[2] بجلی[3] و مرادی[4] به عنوان ادامه نام این شهید در منابع ذکر شده است. برخی نیز نام وی را هلال بن رافع ذکر کرده‌اند[5] که گویا سهو قلمی بود.

در برخی از منابع متأخر گزارش شده است که نافع در سه جنگ امام علی(ع) نیز شرکت داشت[6] که باید با مراجعه به منابع کهن مورد بررسی قرار گیرد.

به هر حال در جریان قیام حسینی، نافع به همراه چند تن دیگر از کوفه حرکت کرد و در منزل‌گاه «عذیب الهجانات»[7] به کاروان حسینی رسیدند،[8] اما حر بن یزید ریاحی مانع از پیوستن آنان به امام(ع) شد و گفت: این چند نفر کوفى جزو کسانى نیستند که با شما آمده‏‌اند؛ لذا من باید آنها را دستگیر کرده و یا بازگردانم. امام(ع) قبول نکرد و فرمود: همان‌گونه که از خودم دفاع می‌‏کنم از ایشان نیز دفاع خواهم کرد، ایشان از یاران من هستند و تو قول دادى تا زمانى که نامه(ابن زیاد) به تو نرسید، هیچ تعرّضى به من نکنى و اگر به پیمانی که بین من و تو است پایبند نمانی، با تو خواهم جنگید! حرّ نیز آنها را رها کرد.[9]

قبل از عاشورا

قبل از روز عاشورا که تشنگى بر امام حسین(ع) و یارانش فشار آورد، حضرتشان برادرش عباس(ع) را فراخواند و سى سوار و بیست پیاده با بیست مشک فرستاد تا شبانه آب بیاورند. نافع بن هلال جملى با پرچم پیشاپیش آنها بود. (در کنار رودخانه) عمرو بن حجاج زبیدى (از فرماندهان سپاه عمر بن سعد) از او پرسید: کیستى و براى چه آمده‌‏اى؟ نافع گفت: «آمده‌‏ایم از این آب بنوشیم.» عمرو بن حجاج گفت بنوش، نوش جانت! نافع گفت: نه! تا حسین و این گروه از یارانش که می‌بینى تشنه باشند، من یک قطره نخواهم نوشید. اما عمرو مانع شد و گفت به خدا قسم، راهى براى رساندن آب به آنان نیست و ما را این‌جا گذاشته‌‏اند تا از دسترسی آنان به آب جلوگیری کنیم. وقتی یاران نافع نزدیک شدند نافع به پیادگان گفت مشک‌‌ها را پر کنید و آنها نیز مشک‌‌ها را پر کردند. عمرو بن حجاج و یارانش خواستند مانع شوند. ابوالفضل(ع) و نافع بن هلال به آنها حمله بردند و درگیرى اندکى رخ داد. یکى از یاران عمرو بن حجاج، که از طایفه صداء بود بر اثر ضربه نافع بن هلال زخمی شد و پس از مدتی بر اثر همان زخم از دنیا رفت.[10]

سخنرانی در حمایت از امام حسین(ع)

بعد از سخنرانی امام حسین(ع)، نافع بیعت خود را به آن‌حضرت(ع) اعلام نمود: «یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ جَدَّک رَسُولَ اللَّهِ لَمْ یقْدِرْ أَنْ یشْرِبَ النَّاسَ مَحَبَّتَه‏ ...»؛ ای پسر رسول خدا، شما می‌دانى که جد شما پیامبر خدا(ص) نتوانست محبت خود را در دل مردم جاى دهد و نتوانست عموم مردم را به آنچه که دوست داشت باز گرداند. بعضى از آنان افراد منافقى بودند که ظاهرا آن‌حضرت(ص) را یارى کردند، ولى در باطن در حق او مکر می‌کردند، به نحوى با رسول خدا(ص) ملاقات می‌کردند که از عسل شیرین‌‏تر بود، ولى پشت سر، با آن بزرگوار رفتارهایى انجام می‌دادند که از حنظل تلخ‏تر بود. تا این‌که خدا آن‌حضرت را قبض روح نمود. پدرتان حضرت امیر(ع) نیز در چنین وضعیتی گرفتار بود، اما گروهى براى یارى کردن او قیام نمودند و در رکابش با ناکثین و قاسطین و مارقین کارزار نمودند، تا این‌که مرگ آن بزرگوار فرا رسید و به رحمت و رضوان خدا پیوست. تو امروز نزد ما همان حالت را داری. پس کسى که پیمان‌‏شکنى نماید و بیعت خود را بردارد، ضررى جز بر خود نمی‌زند، خدا از او بی‌نیاز است، تو ما را در حالى راهنمایى کن که هدایت و آزاد باشیم. اگر صلاح می‌‌دانى ما را به مشرق بفرست و اگر صلاح می‌دانی به مغرب! به خدا قسم که ما از قضا و قدر پروردگار خود باکى نداریم و از ملاقات خداى خود بیزار نیستیم. ما طبق نیت و بصیرت خود دوست تو را دوست و دشمن تو را دشمن می‌داریم.[11]

چگونگی شهادت نافع

در روز عاشورا نافع بعد از زهیر بن قین و قبل از جنادة بن حارث انصاری به میدان رفت.[12] او نام خود را بر تیرهایی که داشت نگاشته بود و آن تیرهای نشان‌دار را به سمت دشمن پرتاب می‌کرد و همزمان این رجز را می‌خواند:

«انا الجملی، انا على دین على» نام من جملی است و بر دین امام علی هستم.[13]

وی با این‌گونه اشعار حماسی به سمت میدان رفت:

«أَنَا الْغُلَامُ الْیمَنِی الْبَجَلِی                      دِینِی عَلَى دِینِ حُسَینِ بْنِ عَلِی

أَضْرِبُکمْ ضَرْبَ غُلَامٍ بَطَلٍ                      وَ یخْتِمُ اللَّهُ بِخَیرٍ عَمَلِی‏»؛[14]

من جوانى یمنى و از قبیله‌ی بجیله هستم. دین من همان دین حسین بن على است. مانند جوانی شجاع با شما ستیز خواهم کرد. خدا کار و سرنوشت مرا به بهترین وجهی تمام کند.

هم‌چنین وی این‌گونه رجز می‌خواند:

«أرمی بها معلمة أفواقها                           و النفس لا ینفعها أسواقها

مسمومة تجری لها أحقابها                          لتملأن أرضها رشاقها»؛[15]

با تیرهایی تیراندازى می‌کنم که قابل شناسایی هستند. و نفس را حرص‌‏ورزى سودى نمی‌‏بخشد.تیرهایم مسموم‌اند و بال‌هایشان آنها را می‌‏برند. تا پرتابشان زمین را پرکنند. سپس آن قدر تیر انداخت تا تیرهایش تمام شد و نبرد با شمشیر را آغاز کرد.

هم‌چنین او می‌گفت:

«إن أقتل الیوم و هذا عملی                    و ذاک رأیی أو ألاقی أملی»؛‏

اگر امروز کشته شوم و عملم این باشد و آن اندیشه‌ام، به آرزویم خواهم رسید».

سرانجام نافع بعد از کشتن دوازده[16] و به نقلی هفتاد نفر[17] از یاران عمر بن سعد آن‌چنان مجروح شد که دو بازویش شکست و اسیر شد. شمر بن ذى الجوشن او را اسیر کرد و فرمان داد تا او را به سوى عمر بن سعد ببرند. عمر به نافع گفت اى نافع! چه چیز وادارت کرد که با خودت چنین کنى؟! نافع در حالی‌که خون بر صورتش روان بود، گفت: پروردگارم مى‏داند که چه می‌خواستم. سپس گفت: به خدا غیر از آنانی که زخمی‌شان کردم دوازده نفر از شما را کشتم و خودم را نکوهش نمی‌کنم که چرا این کار را کردم! اگر قدرتی در ساق و بازویم باقی مانده بود مرا اسیر نمی‌‏کردید. شمر به عمر گفت: خدا کارت را ردیف کند! او را بکش! عمر به شمر گفت: تو او را آورده‌‏اى اگر می‌‏خواهى خودت خونش را بریز. شمر شمشیر خویش را کشید. نافع به او گفت: به خدا اگر از مسلمانان بودى چنین بی‌‏باک نبودى که با به گردن گرفتن خون ما به نزد خدا بروى. سپس گفت حمد خدایی که مرگ ما را به دست بدترین مخلوقاتش قرار داد. سرانجام شمر او را به شهادت رساند.[18]

در زیارت ناحیه و هم‌چنین در زیارت امام حسین(ع) در نیمه شعبان بر این شهید درود فرستاده شده است: «السَّلَامُ عَلَى نَافِعِ‏ بْنِ‏ هِلَالٍ‏ الْبَجَلِی الْمُرَادِی»‏،[19] «السَّلَامُ عَلَى نَافِعِ‏ بْنِ‏ هِلَال‏».[20]

 


[1]. رسان، فضیل بن زبیر،  تسمیة من قتل مع الحسین ع‏، ص 154، قم، آل البیت ع‏، چاپ دوم‏، 1406ق.

[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 106، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.

[3]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 103، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.

[4]تسمیة من قتل مع الحسین ع‏، ص 154.

[5]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 109 – 110، بیروت، دار الاضواء، 1411ق؛ ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 2، ص 713، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1409ق.

[6]. سماوی، شیخ محمد بن طاهر، ابصار العین فی أنصار الحسین(ع)‏، ص 147، قم، دانشگاه شهید محلاتی‏، چاپ اول، 1419ق.

[7]. نام آبگیری در چهار میلى قادسیه بود که کاروان‌‌هاى حج کوفه در آن‌جا منزل می‌‏کردند.

[8]. ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی‏، ص 173، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.

[9]. همان.

[10]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 412 – 413، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.

[11]. الفتوح، ج ‏5، ص 83. (در این منبع از این شهید با نام هلال یاد شده است).

[12]. همان، ج ‏5، ص 109 – 110.

[13]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏5، ص 441.

[14]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 104، قم، علامه، چاپ اول، 1379 ق.

[15]. الفتوح، ج ‏5، ص 109 – 110.

[16].ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة،ج ‏8، ص 184، بیروت، دار الفکر، 1407 ق.

[17]. مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج 4، ص 103.

[18]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏5، ص 441.

[19]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 493، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.

[20]. همان، ج ‏2، ص 713.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا خداوند روح انسان را از قسمت پا به سمت حلقوم قبض می‌‌کند؟
    20174 درایه الحدیث 1391/08/14
    ۱. این‌که روح از پایین یعنی از قسمت پا به سمت بالا از بدن انسان خارج می‌شود، در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است؛ مانند: «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»[1] یعنى جان هنگامی که به حلقوم و گلو رسید و نزدیک ...
  • آیا پیامبر(ص) و امامان(ع) هم شب قدر برایشان مشخص نبود؟
    18558 درایه الحدیث 1392/05/09
    بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ سخنی از پیامبر اسلام(ص) نقل نشده است که فرموده باشند از شب قدر اطلاعی ندارند؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا حدودی علم گذشته و آینده نزدشان است،[1] اما بنابر مصالحی در برخی از موارد، همه جزئیات یک حقیقت و ...
  • آیا خون آمدن عضوی از بدن هنگام غسل، غسل را باطل می کند؟
    68943 Laws and Jurisprudence 1389/11/02
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:خیر. فقط باید در حین غسل، بدن نجس باقی نمانده و بر همه جای پوست بدن، آب برسد. پس اگر با فشار دادن عمل خون ریزی برای لحظه ای خون متوقف شود و غسل انجام پذیرد، غسل ...
  • چرا خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که به خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند؟
    19452 تفسیر 1396/12/19
    خداوند در قرآن کریم به مسلمانان توصیه می‌کند تا به بت‌ها و خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند، به این دلیل که بعد از این ناسزاگویی، کافران نیز واکنش نشان داده و به خدا ناسزا می‌گفتند؛ از این‌رو پروردگار در آن موقعیت زمانی و مکانی، مسلمانان را ...
  • آیا ولایت پیامبران(ع) با هم فرق داشت؟
    8732 نبوت عامه 1396/02/10
    با توجه به این‌که از یک‌سو «ولایت» دارای معانی و درجات مختلفی می‌باشد، و از سوی دیگر «نبوت» نیز دارای درجات و مقامات است؛ لذا دامنه‌ی ولایت انبیا(ع) بر اساس درجات نبوت و مقام‌های معنوی آنان قبض و بسط خواهد یافت. توضیح این‌که: از یک‌سو؛ ولایت از ریشه ...
  • آیا روزه برای مریضی که روزه برایش ضرر دارد واجب است ؟
    28215 Laws and Jurisprudence 1387/03/30
    بر طبق فتوای مراجع تقلید و علمای اسلام، روزه گرفتن بر مریضی که روزه برای او ضرر قابل توجهى‏ دارد واجب نیست.[1] قرآن در این باره می فرماید: "هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد)"[2]. اما باید توجه داشت که ...
  • زندگی‌نامه حجیر بن جندب که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را بیان نمایید.
    2885 تاريخ بزرگان 1399/06/17
    در برخی منابع کهن که نام شهدای کربلا را ذکر می‌کند از شهیدی به نام حجیر بن جندب یاد می‌کند که روز عاشورا در راه مکتب امام حسین(ع) به شهادت رسید.[1] اما جز این گزارش مختصر، نام وی در دیگر کتاب‌های تاریخی و ...
  • چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب شده تا همه خود را موظف بدانند به اجبار مرا به راه راست هدایت کنند؟
    5048 امر به معروف و نهی از منکر 1391/09/08
    بیشترین توصیه‌ای که در مورد امر به معروف و نهی از منکر شده، ناظر به روابط دوستانه‌ای است که میان مؤمنان برای ارتقای معنوی‌شان برقرار است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    25001 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • کیفیت تشریع حجاب در اسلام چگونه بوده است؟
    20971 Laws and Jurisprudence 1389/10/22
    قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسبی برخوردار نبودند. اسلام با ظهور خود، تکلیف این مسئله را معلوم کرد. احکام و محدوده حجاب زنان در آیات سوره های" احزاب" و "نور"  مطرح شده است. دستوراتی که در خصوص زنان در آیات سوره نور آمده ...

پربازدیدترین ها