لطفا صبرکنید
33763
- اشتراک گذاری
« ... وَ قَالَ إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ ع بِأَبِی قَتِیلُ کلِّ عَبْرَةٍ قِیلَ وَ مَا قَتِیلُ کلِّ عَبْرَةٍ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لَا یذْکرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکی ...»؛[1]
امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) به امام حسین(ع) (که در ایّام کودکی) به سمت رسول خدا(ص) میآمد، نگریست و سپس ایشان را در آغوش گرفت و فرمود: برای شهادت حسین(ع) داغی در قلبهای مؤمنان است که هرگز سرد نخواهد شد. امام صادق(ع) بعد از نقل این ماجرا فرمود: پدرم فدای آنکه کشتهشده هر اشکی است. از امام(ع) پرسیده شد: معنای کشته اشک چیست؟ امام(ع) فرمود: هیچ مؤمنی حسین(ع) را یاد نمیکند مگر آنکه اشک میریزد».
این روایت را از لحاظ محتوا میتوان پذیرفت؛ چراکه این واقعیت با الفاظ دیگر در روایات فراوانی از معصومان(ع) مشاهده میشود:
- امام حسین(ع) به فرزندشان امام سجاد(ع) فرمود: «به خدا سوگند خون من آرام نمیگیرد تا خداوند مهدى(ع) را برانگیزاند و به انتقام آن هفتادهزار منافق کافر نافرمان را بکشد».[2]
- هارون بن خارجه میگوید: نزد امام صادق(ع) بودیم که نام امام حسین(ع) را برده و قاتلشان را لعن کردیم. امام صادق(ع) گریست و ما نیز گریستیم. سپس سر مبارکشان را بلند کرد و فرمود: امام حسین(ع) فرمود: من کشته اشک هستم. هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند، مگر آنکه میگرید».[3]
- امام صادق از امام حسین(ع) نقل میکند: «من کشته اشکم. من در حالی که غمگین و اندوهگین بودم کشته شدم و هر فرد بلادیده و اندوهگینی که به زیارت من میآید، سزاوار است که خدا او را با قلبی مسرور و شاد به اهلش برگرداند».[4]
اما آنچه در پرسش آمده و به پیامبر(ص) نسبت داده شده را با جستوجویی که داشتیم در کتاب نسبتا متأخر «مستدرک الوسائل» یافتیم که آنرا از «مجموعه شهید» و با ذکر سند ایشان نقل میکند که در این ارتباط باید گفت:
الف) سندی که صاحب مستدرک از مجموعه شهید نقل نموده، دارای راویان مجهولی است، اما مجموعه شهید در دسترس نیست و گرنه روایات تاریخی موجود در آنرا - حتی بدون داشتن سند - میتوانستیم به عنوان روایتی قابل پذیرش ارزیابی کنیم.
ب) به هر حال اعتبار این روایت، وابسته به میزان اعتماد ما به کتاب مستدرک است؛ زیرا در کتاب دیگری قبل از آن مشاهده نشده است.
[1]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10، ص 318، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[2]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 85، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[3]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص 109- 110، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.
[4]. همان، 110.