لطفا صبرکنید
20458
- اشتراک گذاری
از لحاظ علمی، این امکان وجود دارد که نیازهای تغذیه ای حیوانات را بتوان در آینده تولید نمود تا لازم نباشد که آنان برای تنازع بقا به کشتار یکدیگر بپردازند.
از طرفی با آنکه خوک حیوانی نجس بوده و انسانهای ناسپاسی به شکل این حیوان مسخ شده اند، اما باید دانست که خوکهای فعلی از نسل انسانهای مسخ شده نبوده و در روایات معتبر، موردی مشاهده نشد که بر اساس آن بتوان نتیجه گرفت که در آخر الزمان، نسل خوکها منقرض خواهد شد، علاوه بر آنکه اگر واقعا تشخیص داده شود که وجود خوکها چون بسیاری از موجودات مزاحم و چون میکرب های خطرناک، ضرر قابل توجهی را به بشریت وارد می کند، از بین بردن آنها کاری غیر عقلانی نبوده و با حکمت آفرینش نیز در تضاد نیست، زیرا آفرینش هر موجود لزوما به معنای حفاظت دائمی از بقای آن نیست.
با پیشرفت هایی که امروزه در صنایع غذایی به وجود آمده، به راحتی می توان بخش اول پرسش را پاسخ داد. اکنون بشر با استفاده از فضا، آب و خاکی اندک، غذایی ده ها برابر آنچه تولید می کند که در قرنهای گذشته با استفاده از همین مقدار امکانات تولید می شد. بر این اساس بعید نیست که در دوران بعد از ظهور، دانش بشریت تا اندازه ای رشد کند که بتواند علاوه بر انسانها، تمام نیازهای تغذیه ای دیگر موجودات را نیز فراهم آورده و آنان ناچار نباشند برای تنازع بقا به از بین بردن یکدیگر روی آورند، گرچه می توان برخی از این گونه روایات را به گسترش کامل امنیت در اجتماع نیز معنا کرد.
در ارتباط با بخش دوم پرسش نیز باید گفت که موضوع کشتن خوکها در آخر الزمان دست کم در دو روایت وجود دارد که ابتدا اشاره مختصری به آنها نموده و سپس به بررسی پرسشتان در ارتباط با این روایات می پردازیم:
1. یوسف بن یعقوب از محمد بن ابی بکر المقری از نعیم بن سلیمان از لیث از مجاهد از ابن عباس نقل می کند که بعد از ظهور مهدی (ع) اتفاقاتی رخ خواهد داد از جمله آنکه ایشان صلیبها را شکسته و خوکها را می کشد. [1]
2. سفیان بن عیینه از زهری از ابو سعید از ابو هریره نقل می کند که عیسی بن مریم به زمین باز خواهد گشت و دادگری را برقرار کرده، صلیب ها را خواهد شکست و خوکها را خواهد کشت. [2]
همانگونه که مشاهده می فرمایید، غیر از ابن عباس، دیگر ناقلان این دو حدیث ، هیچ کدامشان از راویان شیعه به شمار نمی آیند، گر چه این روایات را در برخی کتب شیعه به نقل از راویان اهل سنت می توان مشاهده کرد.
به همین دلیل و بر اساس مبنای روایت شناسی شیعه، این دو حدیث از قابلیت استنادی چندانی برخوردار نبوده و نیازی به توجیه آنها نیست، علاوه بر آنکه روایت دوم علاوه بر مشکل سند، موضوعی را عنوان می کند که با عقاید شیعیان ناسازگار است و آن هم معرفی حضرت عیسی بن مریم (ع) به عنوان مهدی و منجی آخر الزمان می باشد.
اما با این وجود و با فرض صحت متن چنین روایاتی، کشتن خوکها با توجه به آنکه در کنار شکستن صلیب ها آمده است به معنای نابود کردن نشانه های بی دینی و کفر است که یکی از آنها پرورش و نگهداری از حیواناتی می باشد که خداوند استفاده از آنها را حرام اعلام نموده است. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار خویش نیز چنین برداشتی از این روایات داشته است. [3]
بیان این نکته نیز ضروری است که اکنون انسانها هزینه های هنگفتی را جهت نابودی حیوانات مزاحم و مضری چون موشها، سوسکها، موریانه ها و نیز موجودات ذره بینی چون میکرب ها صرف می کنند و اگر روزی به این تشخیص برسند که حیوانی چون خوک نیز برایشان خطر آفرین است، از نابودی او دریغ نخواهند کرد و اما اینکه اگر بنا بر نابودی آنها بوده، چرا از ابتدا خلق شده اند، موضوع دیگری است که اختصاصی به خوک نداشته و شامل بسیاری از حیوانات دیگر که نسلشان منقرض شده نیز می شود و ما حکمت تمام زوایای آفرینش را دقیقا نمی دانیم، اما به عنوان نمونه، می توان احتمال داد که هدف از آفرینش خوک، آزمایش انسانها بوده تا مشخص شود که آیا آنان از دستورات خدا در مورد حرمت استفاده از گوشت او پای بندند یا خیر؟
از طرفی، با فرض آنکه قتل عام خوکها از طرف مسلمانان در یک زمان معین (بعد از ظهور) انجام شود، یقینا تعداد آنها به اندازه درصد کوچکی از خوکهای کشته شده توسط غیر مسلمانان در طول تاریخ نخواهد بود، تا آنان بخواهند خود را مدافع حقوق حیوانات قلمداد کنند!
اما در مورد مسخ شدن برخی انسانها به صورت خوک و میمون، جای تردیدی نیست چون قرآن کریم صریحا به این موضوع اشاره کرده است:
"و جعل منهم القردة و الخنازیر" [4] و پروردگار، برخی از آن ناسپاسان را به بوزینگان و خوکان تبدیل کرد.
البته مستنداتی وجود دارد که بر اساس آنها، انسانهای مسخ شده بیش از سه روز زنده نمانده و سپس منقرض شدند و حیواناتی که اکنون مشاهده کرده و از روی مجاز و مسامحه به آنها مسخ شده می گوییم، از نسل آنها نیستند. [5]
نمایه های مرتبط:
ویژگی هاى جامعهى بعد از ظهور حضرت مهدى (عج)، 127 (سایت: 1373) .
علایم ظهور حضرت مهدى (عج)، 49 (سایت: 285) .
[1] حسینی، سید شرف الدین، تأویل الآیات الظاهرة، ص 663، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1409 هـ ق.
[2] طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی، ص 258، المکتبة الحیدریة، نجف، 1383 هـ ق.
[3] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 383، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.
[4] مائده، 60.
[5] شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 495، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1403 هـ ق.