جستجوی پیشرفته
بازدید
44248
آخرین بروزرسانی: 1389/11/08
خلاصه پرسش
اگر کسی ادعا کند با دلایل عقلی وجود خدا را رد می کند باید چه جوابی به او داد؟
پرسش
اگر کسی ادعا کند با دلایل عقلی وجود خدا را رد می کند، باید چه جوابی به او داد؟ آیا می شود با دلایل عقلی بر وجود خداوند چنین حرفی زد و چیزی خلاف آن با عقل اثبات کرد؟
پاسخ اجمالی

اولاً: منکر خدا برای اثبات ادعای خودش (انکار خدا) باید تمامی دلایل عقلی (اعم از استدلالی و شهودی) اثبات خدا را رد کند. ثانیا با فرض رد تمامی این براهین – که فرضی محال است- صرفا دلایل مدعیان وجود خدا رد شده، ولی دلیلی جداگانه بر رد خدا اقامه نشده است. بنابراین باید برای اثبات مدعای خود دلایلی جداگانه اقامه کند. ثالثاً: اعتقاد ما در باره وجود خداوند (چه باور، چه انکار، چه تشکیک) غیر از وجود خداوند در واقعیت امر است. رابعاً: برخلاف ادعاهای منکران، در قرن حاضر، حوزه علوم تجربی که برای اغلب منکران خدا، تنها شناخت یقینی محسوب می­شود، درستی بسیاری از گزاره­های دینی را اثبات نموده است.

پاسخ تفصیلی

این سؤال دو بخش دارد، بخش اول این که « اگر کسی ادعا کند با دلایل عقلی وجود خدا را رد می­کند باید چه جوابی به او داد؟» و بخش دوم این که « آیا می شود با دلایل عقلی وجود خداوند را رد کرد؟».

اگر مراد از عقل و فلسفه هرگونه گفتاری شبه استدلالی باشد که بر مبانی ظن و احتمال بنا شده و هرآن در حال تزلزل و تغییر است، پاسخ مثبت است؛ یعنی برخی با این استدلالات به ظاهر عقلی تلاش کرده اند تا وجود خدا را به چالش بکشند، اما باید دانست که این نوع عقل و استدلال غیر یقینی در واقع چیزی جز توهمات ذهنی بشر نیست که مترادف با تعبیر قرآنی «ظن» است و در واقع عقل نیست: «وَ ما یتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یغْنی‏ مِنَ الْحَقِّ شَیئا». [1]

ولی اگر مراد از عقل، آن عقلی باشد که در فرهنگ قرآنی کانون آن قلب انسان است: "فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِها"، [2] پاسخ منفی است. و هرگز این عقل نمی تواند منکر خدا شود، بلکه هیچ شکی در مورد خدا ندارد: «أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ». [3]

و اما پاسخ بخش اول سؤال این است که، اولاً: کسی که چنین ادعایی می­کند با توضیحی که پیش از این آمد، مشخص است که مرادش از عقل، همان عقل ظنی است. لازم به ذکر است، در عین این که دلایل به ظاهر عقلی (به همان معنایی که ذکر شد) بسیاری از سوی منکران خداوند در طول تاریخ ارائه شده است، دلایل عقلی (به هر دو معنای استدلالی و شهودی) بسیاری نیز توسط شخصیت­های مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی و ... در اثبات خداوند ارائه شده است. پس در مواجهه با ادعای انکار خدا، بایستی به طور منطقی از مدعی بخواهید تا برای اثبات ادعای خودش (انکار خدا):

اولاً: تمامی دلایل عقلی (اعم از استدلالی و شهودی) اثبات خدا را رد کند. بنابراین مدعی انکار خدا، علاوه بر دلایل عقلی شهودی اثبات خدا که اختصاص به عرفا دارد، بایستی نادرستی دلایل عقلی استدلالی فیلسوفان دین -شامل هشت دسته براهین اثبات وجود خدا به حصر استقرایی- را اثبات نماید که عبارت­اند از: [4]

دسته اول: براهین وجودی یا وجود شناختی یا هستی شناختی ( Ontological Argument )

دسته دوم: براهین وجوب و امکان یاعلت اولی یا جهان شناختی( Cosmological Argument )

دسته سوم: براهین غایت شناختی( Teological Argument )

دسته چهارم: براهین درجات کمال

دسته پنجم: برهان از راه حوادث و تجارب خاص

دسته ششم: براهین اخلاقی( Moral Argument )

دسته هفتم: برهان اجماع عام یا فطرت

دسته هشتم: براهین احتمالات( Probability Argument )

ثانیاً: به فرض رد تمامی این براهین –که تقریبا فرضی محال است- حد اکثر آن است که دلیلی بر وجود خدا مشاهده نشده، اما نبود خدا نیز موضوعی است که اثبات آن نیاز به دلیل جداگانه ای دارد که مطمئنا هیچ فردی نخواهد توانست آن را اثبات کند.

به عنوان نمونه، اگر شخصی تمام دلایل ارائه شده در مورد وجود حیات در آسمان های بی نهایت را مورد تردید قرار دهد، آیا می تواند با قطعیت بگوید که در غیر از زمین موجود زنده ای وجود ندارد؟!

ثالثاً: اعتقاد ما در باره وجود خداوند (چه باور، چه انکار، چه تشکیک) غیر از وجود خداوند در واقعیت امر است، به عبارتی دیگر باورهای ما واقعیت را تغییر نمی­دهند. منشا اعتقاد به خدا امری فراتر از متابعت از نظرات مردمان در مورد خداوند است و بلکه به تعبیر قرآن اکثریت مردمان در این امور ظن خود متابعت می­کنند [5] ، [6] .

ضمن این که در بحث باور نسبت به وجود خداوند، بسته به نوع باور(استدلالی یا شهودی) متغیرهای متفاوتی وجود دارد. عامترین متغیر بحث،  ملاک صدق و کذب و تلقی ما از آن می باشد. بدیهی است که به لحاظ منطقی اختلاف نظر بر سر صدق یا کذب هر گزاره خبری - اینجا باور به وجود خدا یا انکار خدا – بخودی خود هیچ چیزی را اثبات نمی­کند. به عنوان نمونه تا مدتها پیش از گالیله، همه عالمان دینی، دانشمندان و فیلسوفان دنیا، زمین را مرکز عالم می پنداشتند، اما با اختراع اولین تلسکوپ توسط گالیله و رصد علمی عالم، هیئت بطلمیوس که در کنار منطق ارسطو و سخنان مسیح جزو عقاید اصلی کلیسا محسوب می­شد، یکباره تمامی ارزش خود را از دست داد. بنابراین اکثریت و اختلاف نظر هیچکدام ملاک صدق یا کذب یک قضیه محسوب نمی شوند.

گفتنی است، حتی در بین فلاسفه غرب که اکثراً با روش شک گرایی به این بحث پرداخته­اند برخی نظیر «هایدگر» بحث و جدل اندیشمندان با یکدیگر پیرامون اثبات وانکار خدا را نه تنها دلیلی بر انکار خدا ندانسته­اند، بلکه آن را دلیلی روشن بر وجود خداوند دانسته­اند؛ چرا که اگر خدایی وجود نداشت این همه تلاش علمی و فکری بشر در طی قرن ها برای اثبات یا انکار او وجود او بیهوده می­بود. در واقع وقتی ما وجود چیزی را انکار می­کنیم ابتدا وجود آن چیز را مفروض گرفته­ایم که می­توانیم از انکار آن سخن بگوییم. از این رو پیشفرض هر دو گروه منکرین و مثبتین وجود خدا، وجود خدا می باشد [7] .

رابعاً: بر خلاف ادعاهای منکران، حوزه علوم تجربی که برای اغلب منکران خدا، تنها شناخت یقینی محسوب می­شود، درستی بسیاری از گزاره­های دینی را اثبات نموده است. "پیشرفت­های علم فیزیک و کیهان شناسی در قرن حاضر، نگرش معنوی به جهان را تقویت نموده است و این قرن به لحاظ پیوند گزاره­های دینی با گزاره­های علمی بسیار مؤفق بوده است". [8] این مؤفقیت، برخی فلاسفه را چنان به وجد آورده است که با اطمینانی عجیب در باره قرن بیست و یکم می­گویند: "قرن بیست و یکم یا دارای معنویت خواهد بود یا وجود نخواهد داشت". [9]



[1]   یونس، 36.

[2]     الحج، 46.

[3]     ابراهیم، 10.

[4]     مصطفی مکیان. (بی­تا). دروس استاد مصطفی ملکیان در مرکز تخصصی علم کلام در سال تحصیلی 1371-72. مرکز مدیریت حوزه علمیه قم: مؤسسه امام صادق (ع). ص81-84

[5]    «... بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»، بقره،100، و «...   وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»، مائده، 103، و «...   ُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُون‏»، انعام،111.

[6]    « و إن تطع من اکثر فی الأرض یضلّوک عن سبیل الله إن یتبعون الّا الظن و إن هم الّا یخرصون»، أنعام، 116.

[7]     اقتباس از پاسخ شماره : 8278 (سایت: 8310) .

[8]     فرح رامین، "کاربرد نظریه مهبانگ در براهین غایت شناختی و کیهان شناختی" ص 139، پژوهش­های فلسفی- کلامی: فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه قم. سال نهم، شماره دوم، زمستان 1386.

[9]    داریوش شایگان، زیر آسمان‌های جهان، مترجم، نازی عظیما، ص 258، تهران، فرزان روز، چاپ دوم، 1376.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا خداوند روح انسان را از قسمت پا به سمت حلقوم قبض می‌‌کند؟
    20174 درایه الحدیث 1391/08/14
    ۱. این‌که روح از پایین یعنی از قسمت پا به سمت بالا از بدن انسان خارج می‌شود، در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است؛ مانند: «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»[1] یعنى جان هنگامی که به حلقوم و گلو رسید و نزدیک ...
  • آیا پیامبر(ص) و امامان(ع) هم شب قدر برایشان مشخص نبود؟
    18558 درایه الحدیث 1392/05/09
    بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ سخنی از پیامبر اسلام(ص) نقل نشده است که فرموده باشند از شب قدر اطلاعی ندارند؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا حدودی علم گذشته و آینده نزدشان است،[1] اما بنابر مصالحی در برخی از موارد، همه جزئیات یک حقیقت و ...
  • آیا خون آمدن عضوی از بدن هنگام غسل، غسل را باطل می کند؟
    68943 Laws and Jurisprudence 1389/11/02
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:خیر. فقط باید در حین غسل، بدن نجس باقی نمانده و بر همه جای پوست بدن، آب برسد. پس اگر با فشار دادن عمل خون ریزی برای لحظه ای خون متوقف شود و غسل انجام پذیرد، غسل ...
  • چرا خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که به خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند؟
    19452 تفسیر 1396/12/19
    خداوند در قرآن کریم به مسلمانان توصیه می‌کند تا به بت‌ها و خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند، به این دلیل که بعد از این ناسزاگویی، کافران نیز واکنش نشان داده و به خدا ناسزا می‌گفتند؛ از این‌رو پروردگار در آن موقعیت زمانی و مکانی، مسلمانان را ...
  • آیا ولایت پیامبران(ع) با هم فرق داشت؟
    8732 نبوت عامه 1396/02/10
    با توجه به این‌که از یک‌سو «ولایت» دارای معانی و درجات مختلفی می‌باشد، و از سوی دیگر «نبوت» نیز دارای درجات و مقامات است؛ لذا دامنه‌ی ولایت انبیا(ع) بر اساس درجات نبوت و مقام‌های معنوی آنان قبض و بسط خواهد یافت. توضیح این‌که: از یک‌سو؛ ولایت از ریشه ...
  • آیا روزه برای مریضی که روزه برایش ضرر دارد واجب است ؟
    28215 Laws and Jurisprudence 1387/03/30
    بر طبق فتوای مراجع تقلید و علمای اسلام، روزه گرفتن بر مریضی که روزه برای او ضرر قابل توجهى‏ دارد واجب نیست.[1] قرآن در این باره می فرماید: "هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد)"[2]. اما باید توجه داشت که ...
  • زندگی‌نامه حجیر بن جندب که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را بیان نمایید.
    2885 تاريخ بزرگان 1399/06/17
    در برخی منابع کهن که نام شهدای کربلا را ذکر می‌کند از شهیدی به نام حجیر بن جندب یاد می‌کند که روز عاشورا در راه مکتب امام حسین(ع) به شهادت رسید.[1] اما جز این گزارش مختصر، نام وی در دیگر کتاب‌های تاریخی و ...
  • چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب شده تا همه خود را موظف بدانند به اجبار مرا به راه راست هدایت کنند؟
    5048 امر به معروف و نهی از منکر 1391/09/08
    بیشترین توصیه‌ای که در مورد امر به معروف و نهی از منکر شده، ناظر به روابط دوستانه‌ای است که میان مؤمنان برای ارتقای معنوی‌شان برقرار است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    25001 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • کیفیت تشریع حجاب در اسلام چگونه بوده است؟
    20971 Laws and Jurisprudence 1389/10/22
    قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسبی برخوردار نبودند. اسلام با ظهور خود، تکلیف این مسئله را معلوم کرد. احکام و محدوده حجاب زنان در آیات سوره های" احزاب" و "نور"  مطرح شده است. دستوراتی که در خصوص زنان در آیات سوره نور آمده ...

پربازدیدترین ها