لطفا صبرکنید
550
«لسان» به صیغه مفرد و «ألسنه» به صیغه جمع، در مجموع 25 بار در آیات قرآن کریم تکرار شدهاند.
«لسان» هم به صورت مذکر و هم مؤنث در زبان عربی کاربرد دارد، ولى در قرآن تنها به صورت مذکر آمده است.[1]
«لِسان» در دانش لغت میتواند دارای معانی متعددی باشد، از جمله:
- زبان مادی و یا همان عضو مخصوص سخن گفتن:
«أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ. وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ»؛ آیا براى انسان، دو چشم و یک زبان و دو لب قرار ندادیم؟
«وَ لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ»؛ با شتاب، زبان به خواندن قرآن حرکت مده.
«یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ»؛ به زبانهایشان چیزى میگویند که در دلهایشان نیست.
- گویش و زبان اقوام و گروهها:
«وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ...»؛ یکى از نشانههای پروردگار، آفرینش آسمانها و زمین و نیز گوناگونی زبانها و رنگهای شما است.
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ»؛ ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به زبان قومش براى آنها سخن بگوید.
- نیروى بیان:
مانند «ذو لسان» که به معنای «سخنور» است.
- کنایه از نماینده یک گروه و جمعیت:
مانند «رأیت لسان القوم»؛ یعنی فردی که از طرف گروهی سخن میگفت را دیدم.
- یاد و یادبود:
«وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرینَ»،[2] و برایم یاد و نام نیکی در میان آیندگان قرار ده.
- خبر و گزارش مثبت یا منفی:
«جاءنی لسان فلان أی مدحه و ذمه». زبان فلانی آمد یعنی سخنی از ستایش و یا نکوهش او شنیدم.[3]
و ...
همانگونه که مشاهده نمودید، برخی از معانی لغوی واژه «لسان» را میتوان در قرآن کریم نیز مشاهده کرد. [4]
[1]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج 2، ص 355، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، 1386ش.
[2]. ر. ک: «معنای «لسان صدق» در قرآن».
[3]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 797، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. به عنوان نمونه، ر.ک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 188، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.