جستجوی پیشرفته
بازدید
16705
آخرین بروزرسانی: 1391/12/20
خلاصه پرسش
شأن نزول و تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً» چیست؟
پرسش
شأن نزول و تفسیر آیه شریفه «وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً» از سوره نساء چیست؟
پاسخ اجمالی
برای آیات: «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً» و «وَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً»،[1] شأن نزول‌هایی‌ نقل شده که یکی از آنها بیان می‌شود:
طایفه بنى ابیرق طایفه‌اى نسبتاً معروف بودند. سه برادر از این طایفه به نام «بشر» و «بشیر» و «مبشر» نام داشتند. بشیر به خانه مسلمانى به نام «رفاعه» دست‌برد زد و شمشیر و زره و مقدارى از مواد غذایى را به سرقت برد. فرزند برادر او به نام «قتاده» که از مجاهدان بدر بود، جریان را خدمت پیامبر اسلام(ص) عرض کرد، ولى آن سه برادر یکى از مسلمانان با ایمان را به نام «لبید» که در آن خانه با آنها زندگى می‌کرد در این جریان متّهم ساختند. لبید از این تهمت ناروا سخت برآشفت، شمشیر کشید و به سوى آنها آمد و فریاد زد که مرا متّهم به سرقت می‌کنید در حالى‌که شما به این کار سزاوارترید؛ شما همان منافقانى هستید که پیامبر خدا(ص) را هجو می‌کردید و اشعار هجو خود را به قریش نسبت می‌دادید، یا باید این تهمت را که به من زده‌اید ثابت کنید، یا شمشیر خود را بر شما فرود می‌آورم؟
برادران سارق که چنین دیدند با او مدار کردند، اما چون با خبر شدند که جریان به وسیله قتاده به گوش پیامبر(ص) رسید، یکى از سخنوران قبیله خود را مأمور کردند که با جمعى به خدمت پیامبر اکرم(ص) بروند و با قیافه حق به جانب سارقان را تبرئه کنند، و قتاده را به تهمت ناروا زدن متّهم سازند.
پیامبر اکرم(ص) طبق «وظیفه عمل به ظاهر»، شهادت این جمعیت را پذیرفت و قتاده را مورد سرزنش قرار داد، قتاده که بی‌گناه بود از این جریان بسیار ناراحت شد و نزد عمویش باز گشت و جریان را با اظهار تأسف فراوان بیان کرد. عمویش او را دلدارى داد و گفت: نگران نباش خداوند پشتیبان ما است. در اثر وقوع این جریان، آیات فوق نازل شد و این مرد بی‌گناه را تبرئه کرد و خائنان واقعى را مورد سرزنش شدید قرار داد.[2]
معنای عبارت «وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً»، با توجه به شأن نزول و نکات زیر روشن می‌شود:
1. ترکیب آیه شریفه: «إنّ» حرف مشبهة بالفعل؛ «نا» ضمیر در محل نصب و اسم إنّ؛ «أنزلنا» فعل ماضی و «نا» ضمیر فاعلی آن؛ «إلى» حرف جرّ و «کاف» ضمیر است در محل جرّ و متعلق به «أنزل»؛ «الکتاب» مفعول به و منصوب؛ «بالحق» جار و مجرور متعلق به محذوف و حال برای الکتاب؛ «لام» برای تعلیل آمده است؛ «تحکم» فعل مضارع و منصوب است توسط «أن» ناصبه مقدر، و فاعلش ضمیر مستتر؛ (بین) ظرف مکان منصوب و متعلق به «تحکم»؛ «الناس» مضاف إلیه و مجرور. و مصدر مؤول از «أن تحکم» در محل جرّ قرار دارد و متعلق به «أنزلنا» است؛ «باء» حرف جر؛ «ما» اسم موصول و محلاً مجرور متعلق‏ به «تحکم»؛ «أرى» فعل ماضی و «کاف» ضمیر مفعول به. مفعول دوم هم محذوف است؛ «اللّه» فاعل و مرفوع؛ «واو» استئنافیه است؛ «لا» ناهیه جازمه؛ «تکن» فعل مضارع از افعال ناقصه و مجزوم، و اسم آن ضمیر مستتر أنت است؛ «للخائنین» جار و مجرور متعلق به شبه فعل «خصیما» است و خود «خصیما» خبر «تکن» و منصوب می‌باشد و لام به معناى لأجل «به خاطر» آمده است.‏[3]
2. خداوند در این آیات شریفه می‌فرماید: «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنى و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمایى! و از خداوند طلب آمرزش نما، که خداوند آمرزنده و مهربان است».
3. «خصیم»، به کسی گفته می‌شود که با دیگران مخاصمه می‌کند.[4] و «مخاصمه» به معنای دشمنی و مجادله کردن با دیگران است.[5] و طبق ترکیبی که از آیه شریفه ارائه شد؛ معنای «وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً» این می‌شود که، «به خاطر حمایت از خائنان، با دیگران دشمنی و مجادله نکن».
4. در این آیه، خداوند نخست به پیامبر اکرم(ص) سفارش می‌کند که هدف از فرستادن این کتاب آسمانى این است که اصول حق و عدالت در میان مردم اجرا شود. سپس به پیامبر(ص) هشدار می‌دهد که هرگز از خیانت‌کاران حمایت نکند.[6]
5. گرچه روى سخن در این آیه به پیامبر اسلام(ص) است، ولى شکی نیست که این حکم یک حکم عمومى نسبت به تمام قضات و داوران می‌باشد، و به همین دلیل چنین خطابى مفهومش این نیست که ممکن است چنین کارى از پیامبر(ص) سر بزند؛ زیرا حکم مزبور ناظر به همه افراد است.[7] همان‌طور که در روایتی از امام رضا(ع) درباره برخی از خطابات قرآنی به پیامبر(ص) آمده است که این خطاب‌ها هر چند به پیامبر است، اما امت آن‌حضرت اراده شده است.[8]
 

[1]. نساء، 105 و 106.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 110 – 111، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ ر.ک: قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 1، ص 150 – 151، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[3]. صافی، محمود بن عبدالرحیم، الجدول فی إعراب القرآن، ج ‏5، ص 158، دار الرشید، مؤسسة الإیمان‏، دمشق، بیروت، چاپ چهارم، 1418ق.
[4]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏12، ص 182، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. 
[5]. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 352، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 111 – 112، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. 
[7]. همان، ص 112.
[8]. ر.ک: عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 2، ص 224، انتشارات اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق. چاپ چهارم، اسماعیلیان، قم، 1415 ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها