لطفا صبرکنید
131954
- اشتراک گذاری
خداوند متعال در آیه: وَ نُنزَّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِین...؛[1] قرآن را شفا معرفی نموده است.
مفسران میگویند: خداوند متعال در معانی قرآن، برای امراض روحی[2] و در الفاظ آن برای امراض و دردهای جسمی شفا قرار داده است.[3]
از امام باقر(ع) سؤال شد، آیا میتوان آیاتی از قرآن را برای شفا و دفع بیماری بر بازو یا گردن بیمار آویزان نماییم؟ امام فرمود، اشکالی ندارد، این کار را انجام دهید، برای بیمار خوب است.[4]
همچنی از امام صادق(ع) سؤال شد، اگر کسی بیماری و درد داشته باشد میتوان جهت شفای او آیاتی از قرآن را نوشت و بر او آویزان نمود یا آن را بشوییم و به او بخورانیم؟ امام(ع) فرمود: بله اشکال ندارد.[5]
البته استفاده از آیات قرآن منحصر در شفای بیمار نیست، بلکه در روایات وارده از معصوم(ع)، موارد متعددی ذکر شده است که میتوان از آیات قرآن و دعاهای خاصی جهت رسیدن به هدفهای معین استفاده کرد؛ مانند ادا و پرداخت قرض، جلب روزی، دفع غم و اندوه، دفع فقر، دفع سحر، دفع اثر چشم زخم، دفع تب، و... که از آنها به حرز و تعویذ،[6] تعبیر شده است.
در اینجا برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
- دعا برای دفع ترس:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ تَوَکلْتُ عَلَی اللَّهِ وَ أَنَّهُ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلِّ شَیءٍ قَدْراً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی کنَفِک وَ فِی جِوَارِک وَ اجْعَلْنِی فِی أَمَانِک وَ فِی مَنْعِک».[7]
- دعا برای دفع فقر:
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ تَوَکلْتُ عَلَی الْحَی الَّذِی لَا یمُوتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً».[8]
- دعا برای جلب روزی:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِک الْوَاسِعِ الْحَلَالِ الطَّیبِ رِزْقاً وَاسِعاً حَلَالًا طَیباً بَلَاغاً لِلدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ صَبّاً صَبّاً هَنِیئاً مَرِیئاً مِنْ غَیرِ کدٍّ وَ لَا مَنٍّ مِنْ أَحَدِ خَلْقِک إِلَّا سَعَةً مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَإِنَّک قُلْتَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِک أَسْأَلُ وَ مِنْ عَطِیتِک أَسْأَلُ وَ مِنْ یدِک الْمَلْأَی أَسْأَلُ».[9]
- دعا برای دفع وسوسه و حدیث نفس:
«اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُک وَ ابْنُ عَبْدِک وَ ابْنُ أَمَتِک نَاصِیتِی بِیدِک عَدْلٌ فِی حُکمُک مَاضٍ فِی قَضَاؤُک اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِکلِّ اسْمٍ هُوَ لَک أَنْزَلْتَهُ فِی کتَابِک أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِک أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ نُورَ بَصَرِی وَ رَبِیعَ قَلْبِی وَ جَلَاءَ حُزْنِی وَ ذَهَابَ هَمِّی اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی لَا أُشْرِک بِهِ شَیئاً».[10]
- دعا برای دفع چشم زخم:
امام صادق(ع) میفرماید: برای از بین بردن اثر چشم زخم، سوره «حمد» را بخوانید و سپس دعای زیر را بنویسید: «بِسْمِ اللَّهِ أُعِیذُ فُلَانَ بْنَ فُلَانَةَ بِکلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ عَینٍ نَاظِرَةٍ وَ أُذُنٍ سَامِعَةٍ وَ لِسَانٍ نَاطِقٍ إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ مِنْ شَرِّ الشَّیطَانِ وَ عَمَلِ الشَّیطَانِ وَ خَیلِهِ وَ رَجِلِهِ وَ قالَ یا بَنِی لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ».[11]
همچنین معمّر بن خلّاد از امام رضا نقل میکند که ایشان فرمودند: «چشم زخم واقعیت دارد. پس بر پارچهای سوره حمد و توحید و معوّذتین(ناس و فلق) و آیة الکرسی را بنویس و آن را در جلد قاروره قرار ده»[12] یعنی آن را درون محفظهای همراه خود داشته باش.
[1]. و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مىکنیم؛ اسرا، 82.
[2]. مانند عقاید فاسده و اخلاق زشت.
[3]. سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الى تفسیر القرآن، ص 295، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1419 ق؛ فیض کاشانى، ملا محسن، الأصفى فى تفسیرالقرآن، محقق، درایتی، محمدحسین، نعمتی، محمدرضا، ج 1، ص 693، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، قم، چاپ اول، 1418 ق.
[4]. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق، مصحح، مؤسسة آل البیت(ع)، ج 6، ص 237، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[5]. همان.
[6]. حرز بهمعناى پناهگاه و جاى محکم و استوار و دعائى که بر کاغذ نویسند و براى دفع چشم زخم یا دفع بلا همراه خود نگهدارند آمده، و تعویذ هم معانى شبیه حرز دارد و بهمعناى پناه دادن نیز آمده و مقصود در اینجا چنان که از دعاهائى که مىآید معلوم گردد دعاهائى است که با خواندن یا نوشتن و همراه کردن آنها انسان از دردها و یا جانوران موذى و درندگان و ترس و دیگر چیزها در امان می ماند ؛ کلینى، محمد بن یعقوب- مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی(ترجمه مصطفوى)، ج 4، ص 357، کتاب فروشى علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1369 ش.
[7] . کلینى، محمد، الکافی، محقق، مصحح، غفارى على اکبر - آخوندى، محمد، ج 2، ص 568 - 569، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[8]. ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات( الأشعثیات)، ص 220، مکتبة النینوى الحدیثة، تهران، چاپ اول، بی تا.
[9]. الکافی، ج 2، ص 550 – 551.
[10]. الکافی، ج 2، ص 561.
[11]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق، مصحح، جمعى از محققان، ج 92، ص 131، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
[12]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 386، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.