لطفا صبرکنید
بازدید
19082
19082
آخرین بروزرسانی:
1393/04/22
کد سایت
fa35786
کد بایگانی
43314
نمایه
نوع نگاه اسلام نسبت به مسکن
طبقه بندی موضوعی
حدیث|دستور العمل ها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
نظر اسلام در ارتباط با منازل بزرگ و مجلل چیست؟ و چگونه میتوان مردم را در ساخت مسکن به سمت میانهروی سوق داد؟
پرسش
چگونه میتوان مردم را در ساخت و توسعه بنا و ساختمان به میانهروی سوق داد؟
پاسخ اجمالی
با دقت در سخنانی که از پیشوایان دین اسلام در ارتباط با مسکن به ما رسیده، مشاهده میشود که از یکسو از داشتن منازل بزرگ و مجلل نهی شده و از سوی دیگر به داشتن منزل وسیع و بزرگ توصیه شده است و شاید برخی از این دو مجموعه روایات، تضاد را برداشت کنند. اما واقعیت امر آن است که آنچه از مجموع این روایات به دست میآید، آن است که نظر اسلام درباره بزرگی و وسیع بودن منزل، ناظر به انتخاب مکانی است که خانواده به راحتی در آن زندگی کند. و در آن، فضایی مهیا شود که آسایش و آرامش خانواده را فراهم سازد؛ چرا که به تجربه ثابت شده است خانههای کوچک، کسالت و افسردگی را برای خانوادهها به همراه دارد. در چنین فضایی رفت و آمدهای اقوام و دوستان که در دین به طور فوقالعادهای بر آن تأکید شده است، به حداقل رسیده یا حذف میشود. اسلام با در نظر گرفتن چنین مسائلی در صدد ایجاد فضایی مناسب و با نشاط در محیط خانه بوده است. منظور از منزل وسیع، داشتن کاخ یا خانه مجلل نیست، بلکه برخورداری از مسکنی است که به اندازه نیاز و کفایت باشد.
جمع میان این دو نگاه، حرکت به سمت میانهروی است. آنچه را که برخاسته از نیاز باشد -اعم از نیاز معنوی، مادی، اجتماعی و...- مورد تأیید شرع است، اما آنچه فرد سعی میکند خود را نیازمند آن بداند، مورد سرزنش و تقبیح قرار گرفته است.
جمع میان این دو نگاه، حرکت به سمت میانهروی است. آنچه را که برخاسته از نیاز باشد -اعم از نیاز معنوی، مادی، اجتماعی و...- مورد تأیید شرع است، اما آنچه فرد سعی میکند خود را نیازمند آن بداند، مورد سرزنش و تقبیح قرار گرفته است.
پاسخ تفصیلی
با دقت در سخنان و سفارشهایی که از پیشوایان دین اسلام در ارتباط با مسکن به ما رسیده، مشاهده میشود که از یکسو از داشتن منازل بزرگ و مجلل نهی شده و از سوی دیگر به داشتن منزل وسیع توصیه شده است. در روایاتی به وسعت و بزرگی منزل توصیه شده و حتی از افتخارات مردان به حساب آمده، تا جایی که در برخی دعاها از خداوند منزل وسیع درخواست میشود.
اما در برخی روایات، داشتن منزل بزرگ ناپسند شمرده شده است.
جمعبندی میان روایات مختلف، میتواند ما را بهمیانهروی سوق دهد.
در این فرصت برخی از روایات را در این زمینه مرور میکنیم:
الف. وسعت منزل
1. منزل وسیع از جمله مواردی است که مورد توجّه اسلام قرار دارد. در سخنان بزرگان دین، از سعادت مرد، خانه وسیع معرفی شده است؛ چنانکه رسول خدا(ص) میفرماید: «مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ یَتَّسِعَ مَنْزِلُهُ»؛[1] از سعادت آدمى است که خانهاش وسیع باشد.
2. اهمیت این موضوع به حدی است که رسول خدا(ص) در یکی از دعاهایش، از خداوند متعال، خانه وسیع طلب میکند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبِی وَ وَسِّعْ لِی فِی دَارِی وَ بَارِکْ لِی فِی رِزْقِی؛[2] خدایا گناه مرا ببخش و خانه مرا وسعت بخش و روزی مرا مبارک گردان.
3. مردی از انصار در محضر پیامبر(ص) از داشتن منزل کوچک ابراز ناراحتی نمود! پیامبر فرمود: داد بزن و از خداوند بخواه که خانهات توسعه پیدا کند(یعنی با جدیت از خدا بخواه).
«شَکَا رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَنَّ الدُّورَ قَدِ اکْتَنَفَتْهُ فَقَالَ النَّبِیُّ (ص) ارْفَعْ صَوْتَکَ مَا اسْتَطَعْتَ وَ سَلِ اللَّهَ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَیْکَ»؛[3]
ب. نهی از داشتن منزل بزرگ
1. «و قد دخل على العلاء بن زیاد الحارثی و هو من أصحابه -یعوده، فلما رأى سعة داره قال: مَا کُنْتَ تَصْنَعُ [بِسَعَةِ] بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا- [أَمَا] وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة»؛[4]
امام على(ع)، هنگام عیادت علاء بن زیاد حارثى که از اصحاب او بود، و دیدن سراى بزرگ وى فرمود: خانه به این بزرگى را در این دنیا براى چه مىخواهى، در صورتى که در آخرت بیشتر به آن نیاز دارى؟
اما مىتوانى- در صورتى که بخواهى- با این سرا، سراى آخرت را نیز به دست آورى؛ یعنى در آن از مهمانان پذیرایى کنى، و به صله ارحام بپردازى، و حقوق حق داران را به دست آنان برسانى که در این صورت از این خانه به خانه آخرت خواهى رسید.
2. «مَرَّ الْحُسَیْنُ (ع) بِدَارِ بَعْضِ الْمَهَالِبَةِ فَقَالَ رَفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّینَ»؛[5] امام حسین(ع) منزل (مجللی) را دید ، فرمود گِلها را بالا برد و دین خود را پایین آورد.
3. «مَنْ بَنَى فَوْقَ مَا یَسْکُنُهُ کُلِّفَ حَمْلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛[6] هر کس ساختمانی بیش از مورد نیازش بسازد، در قیامت، مجبورش میکنند تا آنرا بر دوش خود حمل کند.
4. «مَنْ بَنَى بَیْتاً رِیَاءً وَ سُمْعَةً حُمِّلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ ثُمَّ یُطَوَّقُهُ نَاراً یوقد [تُوقَدُ] فِی عُنُقِهِ ثُمَّ یُرْمَى بِهِ فِی النَّارِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سُمْعَةً قَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَى مَا یَکْفِیهِ أَوْ یَبْنِی مُبَاهَاةً»؛[7] هر کس براى خودنمایى یا شهرتطلبى خانهاى براى خود بسازد، روز قیامت آن خانه را تا هفتمین طبقه زمین به دوش مىکشد، سپس به صورت حلقهاى آتشین طوق گردنش مىشود، آنگاه او را با آن حال به آتش دوزخ مىافکنند. راوى گفت: پرسیدیم: اى پیامبر خدا(ص)، چگونه براى خودنمایى یا شهرت طلبى خانه مىسازد؟! فرمود: خانهاى بسازد که بیش از اندازه حاجتش باشد، یا آنرا براى فخر فروشى بنا کند.
آنچه از مجموع این روایات به دست میآید به شرح زیر است:
یک. منظور از منزل وسیع، داشتن کاخ یا خانه مجلل نیست، بلکه برخورداری از خانهای است که به اندازه نیاز و کفایت باشد. البته روشن است که میزان نیاز واقعی در خانوادهها متفاوت است، ولی مهم این است که خانه، به اندازه نیاز عرفی باشد و نه بیشتر.
دو. نظر اسلام درباره بزرگی و وسیع بودن منزل، ناظر به انتخاب مکانی است که خانواده به راحتی در آن زندگی کند. به تعبیر دیگر، اسلام به دنبال آن است که در خانه، فضایی مهیا شود که آسایش و آرامش خانواده را فراهم سازد. به تجربه ثابت شده است خانههای کوچک، کسالت و افسردگی را برای خانوادهها به همراه دارد. در چنین فضایی رفت و آمدهای اقوام و دوستان که در دین به طور فوقالعادهای بر آن تأکید شده است، به حداقل رسیده یا حذف میشود. اسلام با در نظر گرفتن چنین مسائلی در صدد ایجاد فضایی مناسب و با نشاط در محیط خانه بوده است.
سه. اسلام، هر خانه بزرگی را باعث سعادت دنیوی و اخروی نمیداند. وسعت خانه زمانی مورد تأیید است که وسیلهای برای دست یافتن صاحب خانه به هدفهای شایسته خانوادگی و اجتماعی؛ مانند برپا داشتن جلسات آموزنده، دینی و اطعام فقرا باشد؛ و گرنه هر خانه وسیع و بزرگی نمیتواند عامل سعادت و خوشبختی قرار گیرد.
گاه شخصی منزل مناسبی دارد و در آن زندگی میکند ولی به علل مختلف؛ مانند موقعیت خاص اجتماعی، رفت و آمدهای قومی و فامیلی و... ناچار است از میهمانهای زیادی پذیرایی کند؛ از این جهت احساس میکند که این منزل، با توجه به رفت و آمدهای زیاد، کوچک است، هم خود و خانوادهاش و هم میهمانان در ناراحتی و فشارند. در اینجا داشتن خانه بزرگتر را در شأن چنین شخصی است، اما فرد دیگری، دارای زندگی و منزل مساوی با همین شخص است، اما رفت و آمد کمتری دارد و تنها خرید خانه بزرگتر به سبب فخر فروشی، چشم و همچشمی، و... است. در اینگونه موارد نه تنها اسلام بر منزل وسیعتر تأکید نمینماید، بلکه آنرا تقبیح میکند.
چهار. بنابراین، جمع میان این دو نگاه حرکت به سمت میانهروی است. آنچه را که برخاسته از نیاز باشد -اعم از نیاز معنوی، مادی، اجتماعی و...- مورد تأیید شرع است، اما آنچه فرد سعی میکند خود را نیازمند آن بداند، مورد سرزنش و تقبیح قرار گرفته است.
اما در برخی روایات، داشتن منزل بزرگ ناپسند شمرده شده است.
جمعبندی میان روایات مختلف، میتواند ما را بهمیانهروی سوق دهد.
در این فرصت برخی از روایات را در این زمینه مرور میکنیم:
الف. وسعت منزل
1. منزل وسیع از جمله مواردی است که مورد توجّه اسلام قرار دارد. در سخنان بزرگان دین، از سعادت مرد، خانه وسیع معرفی شده است؛ چنانکه رسول خدا(ص) میفرماید: «مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ یَتَّسِعَ مَنْزِلُهُ»؛[1] از سعادت آدمى است که خانهاش وسیع باشد.
2. اهمیت این موضوع به حدی است که رسول خدا(ص) در یکی از دعاهایش، از خداوند متعال، خانه وسیع طلب میکند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبِی وَ وَسِّعْ لِی فِی دَارِی وَ بَارِکْ لِی فِی رِزْقِی؛[2] خدایا گناه مرا ببخش و خانه مرا وسعت بخش و روزی مرا مبارک گردان.
3. مردی از انصار در محضر پیامبر(ص) از داشتن منزل کوچک ابراز ناراحتی نمود! پیامبر فرمود: داد بزن و از خداوند بخواه که خانهات توسعه پیدا کند(یعنی با جدیت از خدا بخواه).
«شَکَا رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَنَّ الدُّورَ قَدِ اکْتَنَفَتْهُ فَقَالَ النَّبِیُّ (ص) ارْفَعْ صَوْتَکَ مَا اسْتَطَعْتَ وَ سَلِ اللَّهَ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَیْکَ»؛[3]
ب. نهی از داشتن منزل بزرگ
1. «و قد دخل على العلاء بن زیاد الحارثی و هو من أصحابه -یعوده، فلما رأى سعة داره قال: مَا کُنْتَ تَصْنَعُ [بِسَعَةِ] بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا- [أَمَا] وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة»؛[4]
امام على(ع)، هنگام عیادت علاء بن زیاد حارثى که از اصحاب او بود، و دیدن سراى بزرگ وى فرمود: خانه به این بزرگى را در این دنیا براى چه مىخواهى، در صورتى که در آخرت بیشتر به آن نیاز دارى؟
اما مىتوانى- در صورتى که بخواهى- با این سرا، سراى آخرت را نیز به دست آورى؛ یعنى در آن از مهمانان پذیرایى کنى، و به صله ارحام بپردازى، و حقوق حق داران را به دست آنان برسانى که در این صورت از این خانه به خانه آخرت خواهى رسید.
2. «مَرَّ الْحُسَیْنُ (ع) بِدَارِ بَعْضِ الْمَهَالِبَةِ فَقَالَ رَفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّینَ»؛[5] امام حسین(ع) منزل (مجللی) را دید ، فرمود گِلها را بالا برد و دین خود را پایین آورد.
3. «مَنْ بَنَى فَوْقَ مَا یَسْکُنُهُ کُلِّفَ حَمْلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛[6] هر کس ساختمانی بیش از مورد نیازش بسازد، در قیامت، مجبورش میکنند تا آنرا بر دوش خود حمل کند.
4. «مَنْ بَنَى بَیْتاً رِیَاءً وَ سُمْعَةً حُمِّلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ ثُمَّ یُطَوَّقُهُ نَاراً یوقد [تُوقَدُ] فِی عُنُقِهِ ثُمَّ یُرْمَى بِهِ فِی النَّارِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سُمْعَةً قَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَى مَا یَکْفِیهِ أَوْ یَبْنِی مُبَاهَاةً»؛[7] هر کس براى خودنمایى یا شهرتطلبى خانهاى براى خود بسازد، روز قیامت آن خانه را تا هفتمین طبقه زمین به دوش مىکشد، سپس به صورت حلقهاى آتشین طوق گردنش مىشود، آنگاه او را با آن حال به آتش دوزخ مىافکنند. راوى گفت: پرسیدیم: اى پیامبر خدا(ص)، چگونه براى خودنمایى یا شهرت طلبى خانه مىسازد؟! فرمود: خانهاى بسازد که بیش از اندازه حاجتش باشد، یا آنرا براى فخر فروشى بنا کند.
آنچه از مجموع این روایات به دست میآید به شرح زیر است:
یک. منظور از منزل وسیع، داشتن کاخ یا خانه مجلل نیست، بلکه برخورداری از خانهای است که به اندازه نیاز و کفایت باشد. البته روشن است که میزان نیاز واقعی در خانوادهها متفاوت است، ولی مهم این است که خانه، به اندازه نیاز عرفی باشد و نه بیشتر.
دو. نظر اسلام درباره بزرگی و وسیع بودن منزل، ناظر به انتخاب مکانی است که خانواده به راحتی در آن زندگی کند. به تعبیر دیگر، اسلام به دنبال آن است که در خانه، فضایی مهیا شود که آسایش و آرامش خانواده را فراهم سازد. به تجربه ثابت شده است خانههای کوچک، کسالت و افسردگی را برای خانوادهها به همراه دارد. در چنین فضایی رفت و آمدهای اقوام و دوستان که در دین به طور فوقالعادهای بر آن تأکید شده است، به حداقل رسیده یا حذف میشود. اسلام با در نظر گرفتن چنین مسائلی در صدد ایجاد فضایی مناسب و با نشاط در محیط خانه بوده است.
سه. اسلام، هر خانه بزرگی را باعث سعادت دنیوی و اخروی نمیداند. وسعت خانه زمانی مورد تأیید است که وسیلهای برای دست یافتن صاحب خانه به هدفهای شایسته خانوادگی و اجتماعی؛ مانند برپا داشتن جلسات آموزنده، دینی و اطعام فقرا باشد؛ و گرنه هر خانه وسیع و بزرگی نمیتواند عامل سعادت و خوشبختی قرار گیرد.
گاه شخصی منزل مناسبی دارد و در آن زندگی میکند ولی به علل مختلف؛ مانند موقعیت خاص اجتماعی، رفت و آمدهای قومی و فامیلی و... ناچار است از میهمانهای زیادی پذیرایی کند؛ از این جهت احساس میکند که این منزل، با توجه به رفت و آمدهای زیاد، کوچک است، هم خود و خانوادهاش و هم میهمانان در ناراحتی و فشارند. در اینجا داشتن خانه بزرگتر را در شأن چنین شخصی است، اما فرد دیگری، دارای زندگی و منزل مساوی با همین شخص است، اما رفت و آمد کمتری دارد و تنها خرید خانه بزرگتر به سبب فخر فروشی، چشم و همچشمی، و... است. در اینگونه موارد نه تنها اسلام بر منزل وسیعتر تأکید نمینماید، بلکه آنرا تقبیح میکند.
چهار. بنابراین، جمع میان این دو نگاه حرکت به سمت میانهروی است. آنچه را که برخاسته از نیاز باشد -اعم از نیاز معنوی، مادی، اجتماعی و...- مورد تأیید شرع است، اما آنچه فرد سعی میکند خود را نیازمند آن بداند، مورد سرزنش و تقبیح قرار گرفته است.
[1]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 2، ص 610، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. ابی یعلی تمیمی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلى، ج 13، ص 257، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، 1404ق؛ نسائی، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب، السنن الکبری، محقق: شلبی، حسن عبد المنعم، ج 9، ص 36، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 526، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 325، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[5]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص467، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[6]. وسائل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، ص 338، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[7]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 281، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات