جستجوی پیشرفته
بازدید
13649
آخرین بروزرسانی: 1393/08/19
خلاصه پرسش
در سوره توبه، آیه دوم برای توبه مشرکان، چهار ماه بعد از عید قربان مهلت داده، اما آیه پنجم مهلت آنها را تا پایان ماه‌های حرامی می‌‌داند که در آیه سی و ششم بدان اشاره شده است. آیا این آیات با هم هماهنگ می‌‌باشند؟
پرسش
در آیات ابتدایی سوره توبه یک‌جا به مشرکان 4 ماه از عید قربان مهلت می‌دهد و جای دیگر می‌گوید پس از تمام شدن ماه‌های حرام مشرکان را بکُشید، آیا این تناقض نیست؟
پاسخ اجمالی
با نازل شدن سوره توبه، پیامبر گرامی اسلام(ص) مأموریت پیدا کرد تا اعلام کند، کسانی که با مسلمانان پیمان دارند و به پیمان خود وفادار باقی مانده‌اند، عهد و پیمانشان معتبر شمرده شد و زمان انقضای آن، همان زمانی است که در متن پیمان‌نامه قید شده است. اما کسانی که با پیامبر(ص) عهد و پیمان بسته‌اند ولی حرمت آن‌را رعایت نکرده و پیمان‌شکنی کردند، عهدشان باطل شده و اعتباری ندارد. این افراد و نیز کسانی که اصلاً پیمانی نداشتند، مدت زمانی به آنان مهلت داده شد تا فرصت انتخاب داشته باشند؛ یا اسلام را انتخاب کنند یا چاره دیگری بیاندیشند.[1]
درباره مدت مهلتی که به آنها داده شده، آیه دوم سوره توبه می‌گوید: «مشرکان چهار ماه فرصت دارند[2] تا تصمیم نهایی خود را بگیرند».
اما در آیه پنجم همین سوره چنین آمده: «وقتی که ماه‌های حرام به پایان رسید، مشرکانی که توبه نکرده و بر بت‌پرستی خود باقی مانده‌اند را بکشید».[3]
با مقایسه این دو آیه، یک شبهه پیش می‌آید که ماه‌های حرام عبارت است از: رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرّم، و اگر بگوییم که مهلت مشرکان تا پایان ماه‌های حرام است، با آن مهلت چهارماه، هماهنگ نخواهد بود؛ زیرا انتهای چهار ماه، در ماه ربیع الاول واقع می‌شود؛ در حالی که انتهای ماه‌های حرام، پایان ماه محرم است و فاصله روز عید قربان(روز اعلام این حکم) تا پایان ماه محرم، فقط یک ماه و بیست روز خواهد بود.
مفسران، در پاسخ به این اشکال گفته‌اند: منظور از ماه‌های حرام در آیه پنجم، ماه‌های حرام معروفی که در آیه 36 سوره توبه بدانها اشاره شده[4] نیست؛ بلکه منظور همین چهارماهی است که در آیه دوم به مشرکان مهلت داده شده بود(از 10 ذی حجه تا 10 ربیع الاول)؛ لذا در این مدت چهارماهه، کشتن مشرکان ممنوع شده، و از آن به ماه‌های حرام یاد شده است.
بنابراین، «ال» در عبارت «الأشهر الحرم» برای عهد ذکری است و اشاره به همان چهارماه مذکور در آیه دوم همین سوره دارد.[5]
این نظر مفسران، مورد تأیید روایات وارده از جانب معصومین(ع) نیز می‌باشد.
امام صادق(ع) - در توضیح ماه‌های حرام اشاره شده در آیه پنجم- می‌فرماید: «این ماه‌های حرام، از روز نحر(عید قربان) تا دهم ماه ربیع الاول است».[6]
برخی از نقل‌های اهل سنت نیز موافق با همین قول است.[7]
اما برخی از مفسران، با این مبنا که شروع این مهلت چهارماهه، از زمان نزول آیات ابتدایی سوره توبه که در ماه شوّال بوده؛ ابتدای این چهار ماه را، ماه شوّال دانسته و انتهای آن‌را ماه محرّم، گفته‌اند. طبق این نظریه، منظور از ماه‌های حرام، همان ماه‌های حرام مشهور است که با اتمام ماه محرّم، به پایان می‌رسند.[8]
این نظر را صاحب تفسیر «روح البیان» ارائه کرده، اما آن‌را مستند به دلیل نقلی نکرده است.[9]
همچنین در منابع اهل سنت، نظر دیگری از «قتاده»[10] نقل شده که می‌گوید:
پیامبر(ص) با گروهی از قریش پیمان داشت و مدت انتهای آن، چهار ماه بعد از روز عید قربان بوده است. ولی کسانی که با پیامبر عهد و پیمانی نداشتند، مدت مهلت آنها، پایان ماه‌های حرام، یعنی پایان ماه محرّم بوده است.[11]
بنابراین، قتاده، افرادی را که موضوع آیه «أَرْبَعَةَ أَشْهُرِ» هستند، متفاوت از افرادی می‌پندارد که موضوع آیه «ألْأَشْهُرُ الْحُرُمُ» می‌باشند.
در پایان به عنوان جمع‌بندی می‌توان گفت: قول اول به دلیل این‌که مورد تأیید احادیث است، از اعتبار بیشتری برخوردار است؛ هر چند که ممکن است گفته شود قول سوم، با دو آیه اول سوره برائت، به نوعی سازگاری دارد.
اما قول دوم ضعیف‌ترین احتمال است؛ چرا که این نظر مورد تأیید روایات معتبر نیست.
اضافه بر این، پذیرفتن قول دوم، مستلزم آن است که مهلت چهارماهه از دوماه قبل از نزول آیه آغاز شده باشد و  پس از گذشت نیمی از زمان مهلت به پایان برسد که این موضوع بر خلاف حکمت و عقل خواهد بود.
 

[2]. «فَسیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرِ»؛ توبه، 2.
[3]. «فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ»؛ توبه، 5.
[4]. « إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی‏ کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُم‏».
[5]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏9، ص 151، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. عروسی حویزی، عبد علی، نور الثقلین، محقق، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 187، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[7]. ر.ک: طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تأویل القرآن، محقق، شاکر، احمد محمد، ج 14، ص 100، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1420ق.
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 13، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[9]. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 3، ص 388، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
[10]. یکی از مفسرین معروف صدر اسلام؛ ر.ک: «معرفی تفاسیر مجاهد، قتاده و زجاج»، سؤال 21430.
[11]. سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج 3، ص 213، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، 1404ق.‏
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها