جستجوی پیشرفته
بازدید
17053
آخرین بروزرسانی: 1399/05/26
خلاصه پرسش
آیا در حکومت امام علی(ع) برای آزادی خط قرمزی وجود داشت؟
پرسش
در حکومت حضرت امام علی(ع) آزادی دادن به مردم تا چه حد بود؟ لطفاً مواردی را مثال بزنید.
پاسخ اجمالی
یکی از حقوق قطعی و مسلّم هر شهروند در حکومت علوی، آزادی است. برای آزادی در حکومت امام علی(ع) خط قرمزی وجود نداشت. تا زمانی که مخالفان و فرصت طلبان دست به اسلحه نبرده و آزادی و امنیت دیگران را مورد تهدید قرار نمی‌دادند، و یا با ترویج افکار ملحدانه امنیت فکری مردم را به چالش نمی‌کشیدند، آزادی‌های فردی و مدنی آنان از سوی حکومت امام علی(ع) مورد تحدید واقع نمی‌شد و برایش خط قرمزی وجود نداشت. البته منظور ما از آزادی در این مقال آزادی‌های فکری و عقیدتی است نه آزادی در ناهنجاری‌های اخلاقی. نمونه‌های بارز این آزادی را می‌توان در سخنان آن‌حضرت یافت؛ مانند این‌که می‌فرماید: و بدان سان که رسم سخن گفتن با جباران تاریخ است، با من سخن مگویید. و چنین مپندارید که اگر با من سخن حقی گفته شود مرا گران می‌آید. و یا عمده‌ترین مخالفان خود که خوارج بودند، با آنها در منتها درجه آزادی و دموکراسی رفتار می‌کرد. زندانشان نکرد، شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد.
 
پاسخ تفصیلی

مقدمه

در مکتب حیات‌‌بخش اسلام، آزادی انسان‌‌ها یکی از طبیعی‌‌ترین حقوقی است که خداوند به آنان اعطا نموده است. آزادی جزو گوهره‌‌ انسانی است و بزرگ‌‌ترین ارمغانی است که جامعه بشری همواره در آرزوی آن بوده است؛ چرا که رشد و تعالی انسان‌‌ها همواره در بستر آزادی تحقق یافته است.

از نگاه امام علی(ع) آزادی با فطرت و سرشت انسان عجین شده و جزو سرمایه‌‌های اصلی انسانی است که خداوند آن‌را در وجود آدمی به ودیعت نهاده و کسی را یارای سلب آن نیست؛ زیرا که آزادی با انسان خلق شده است: «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ‏ اللَّهُ‏ حُرّاً»؛[1] بنده دیگری مباش درحالی‌که خداوند تو را آزاد آفرید.

جعل، در این ‌روایت به معنای «خلق» است؛ یعنی آزادی ودیعه‌‌ای است الهی که هنگام خلقت، در نهاد و سرشت انسان نهاده شده است. از نظر علی(ع) بنده غیر خدا بودن با آزادی منافات دارد؛ چرا که انسان‌‌ها در انسانیت مشترک‌اند، و عبودیت و بندگی فقط در برابر خدا است.

اساساً یکی از هدف‌‌های پیامبران، چشاندن طعم آزادی و رهایی به مردم است؛ و به همین جهت است که اکثر حامیان و گروندگان پیامبران مردم مظلوم و محروم و مخالفانشان، ستم‌گران، سلطه‌‌گران و فراعنه تاریخ بوده‌‌اند. قرآن کریم در این‌باره می‌‌فرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ... وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ»؛[2] همان‌‌ها که از فرستاده [خدا] پیامبر امّی پیروی می‌‌کنند ... پیامبری که بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود، [از دوش و گردنشان] بر می‌‌دارد.

فقر، تبعیض، استبداد و... که از جانب، ستمگران و زورمداران بر جامعه و مردم تحمیل می‌‌شود، از مصادیق بارز «إصر و أغلال» است و پیامبران آمدند تا این زنجیرها را از گردن انسان‌‌ها بردارند و طعم شیرین آزادی و رهایی را به آنان بچشانند.

با این مقدمه باید گفت؛ یکی از حقوق قطعی و مسلّم هر شهروند در حکومت علوی آزادی است. برای این آزادی خط قرمزی وجود نداشت تا زمانی که مخالفان و فرصت طلبان دست به اسلحه نبرده و آزادی و امنیت فکری و اعتقادی دیگران مورد تهدید قرار نمی‌دادند. و یا با ترویج افکار ملحدانه امنیت فکری مردم را به چالش نمی‌کشیدند، البته منظور ما از آزادی در این مقال آزادی‌های فکری و عقیدتی است نه آزادی در ناهنجاری‌های اخلاقی. کسانی که با تاریخ حکومت علوی آشنایی دارند، به روشنی این حقیقت را درمی‌یابند که در نگاه علی(ع)حکومت هدف نیست، بلکه ابزاری است برای دفاع از حقوق پایمال شده مردم، به‌ویژه اقشار آسیب‌‌پذیر جامعه؛ مردم محروم و ستم دیده. محدود نبودن آزادی در زمان زمام‌داری امام علی(ع) روشن‌تر از آن است که برایش دلیل اقامه نمود، منتها از باب نمونه مواردی را در سخن و سیره آن‌حضرت بازگو می‌کنیم.

  1. آزادی بیان: «فلا تکلّمونی بما تکلم به الجبابرة»؛[3] و بدان‌سان که رسم سخن گفتن با جباران تاریخ است، با من سخن مگویید؛ یعنی در برابر من آزادانه حرف‌‌هایتان بزنید. بدون هیچ ترس و هراسی مطالب و خواسته‌های خود را مطرح کنید. من کسی نیستم که از سخن حق واهمه داشته باشم. این سخن صراحت کامل در آزادی بیان نزد امام علی(ع) دارد.
  2. نمونه دیگر از آزادی بیان در حکومت علی(ع) مسائل عبدالله بن الکواء با امیر مؤمنان(ع) است. وی که از سران خوارج و مخالفان سرسخت و لجوج امام علی(ع) بود در هر کاری بر امام اعتراض و انتقاد می‌‌نمود و امام شبهات و ابهاماتی را که وی القا می‌‌نمود، صبورانه پاسخ می‌‌دادند.[4]
  3. آزادی در انتقاد: امام در ارتباط با آزاد بودن شهروندان در انتقاد می‌فرماید: «فَلَا تَکُفُّوا عَنِّی مَقَالَةً بِحَقٍّ»؛[5] و چنین مپندارید که اگر با من سخن حقی گفته شود مرا گران می‌آید. یعنی اگر در زمینه مسائل سیاسی - اجتماعی به نظر شما در کار من اشکالی به نظر می‌رسد، آن‌را آزادانه مطرح کنید تا من در صدد اصلاح آن برآیم.
  4. آزادی در مشورت: «أَوْ َمَشُورَةً عَدْل‏».[6] علی(ع) خود، مردم را در ارائه راهکار و پیشنهاد در اداره امور جامعه فرامی‌خواند. مشارکت در تصمیم‌گیری در قالب مشورت، یکی از رئوس برنامه‌ها و سیاست‌های امام علی(ع) در اداره کشور بود؛ این یعنی دخالت مردم در سرنوشت خویش؛ یعنی مشارکت در تصمیم گیری‌ها.
  5. اجبار نکردن مردم بر آنچه خواسته آنها نیست: «و لیس لی أَن أحمِلکم علی ما تکرهون»؛[7] مرا نرسد به چیزی وادارتان کنم که از آن اکراه دارید.
  6. نیز زمانی که یکی از خوارج به امام دشنام می‌دهد: «قَاتَلَهُ اللَّهُ کَافِراً مَا أَفْقَهَهُ فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِیَقْتُلُوهُ فَقَالَ (ع) رُوَیْداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌ‏ بِسَبٍ‏ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْب‏»؛[8] خدا بکشد او را، چقدر دانشمند است! اصحاب خواستند متعرضش شوند، اما على(ع) فرمود رهایش کنید، او نسبت به من فحاشی کرد.

بنابراین به اعتقاد ما، آزادی به تمام اقسام آن؛ نظیر آزادی اجتماعی، سیاسی، بیان، عقیده و... در حکومت امام علی(ع) وجود داشت و مورد اهتمام آن‌حضرت بود. شاید این مقدار آزادى در دنیا بى‌‏سابقه باشد که حکومتى با مخالفان خود تا این درجه با دموکراسى رفتار کرده باشد.

 عمده‌ترین مخالفان علی(ع) که خوارج بودند، آن‌حضرت با آنها در منتها درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. زندانشان نکرد، شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد. آنها همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند. امام علی(ع) و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو می‌‌‌شدند. در حکومت علوی مردم از آزادگی گسترده برخوردار بودند. مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، مجوسیان، و همه انسان‌ها از هر کیش و آیینی در سایه اسلام، با عزّت و احترام زندگی می‌‌کردند؛ چراکه آن‌حضرت معتقد بود مردم: «...إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْق»؛[9] (ای مالک با همه مردم، با مهربانى و احترام و انسانیت رفتار کن، زیرا که آنان) دو گروه‌اند، یا برادران دینی تواند و یا مانند تو انسان‌اند.


[1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول، محقق، غفاری، علی اکبر، النص، ص 77، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404 ق، 1363ش؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 401، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[2]. اعراف، 157.

[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏8، ص 356، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[4]. ر. ک: طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج ‏1، ص 228- 229، مشهد، نشر مرتضى، چاپ اول، 1403 ق.‏

[5]. کافی، ج ‏8، ص 356.

[6]. همان.

[7]. نهج البلاغة، ص 324.

[8]. نهج البلاغة، ص 550.

[9]. تحف العقول، ص 127؛ نهج البلاغة، ص 427.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها